دیدگاه
از مالزیاییهابیاموزیم
غلامرضا کیامهر- مالزی کشوری با حدود ۲۷میلیون نفر جمعیت که بیش از ۵۰درصد آن را مسلمانان تشکیل میدهند، طی ۲۵سال گذشته به برکت رهبری ماهاتیر محمد و پیروی از انضباط اقتصادی مثالزدنی، از حالت کشوری عقب مانده و پوشیده از جنگل که عمده اقتصاد آن وابسته به کشاورزی و استخراج و صادرات قلع بود، به یک کشور پیشرفته صنعتی و توریستی تبدیل شده که میانگین درآمد سرانه مردم آن از مرز ۴هزار دلار گذشته و صادرات آن سالانه به حدود ۱۰۰میلیارد دلار رسیده است. زندگی بسیار دوستانه و مسالمتآمیز بیش از ۴۰درصد از جمعیت چینیتبار و هندیتبار پیرو مذاهب بودا و هندو با اکثریت جمعیت مسلمان مالزی که حتی عبادتگاههای خود را دیوار به دیوار یکدیگر ساختهاند، خود یکی از جاذبههای معنوی گردشگری برای میلیونها گردشگری محسوب میشود که همه ساله از اقصینقاط جهان، این کشور آسیایی را مقصد گردشگری خود انتخاب میکنند و خود متولیان صنعت گردشگری مالزی نیز در تبلیغات جهانی خود از شعار Malaysia Truly Asia که معنای آن بیانکننده وجود تمامی، نمادها مظاهر و ویژگیهای قاره بزرگ آسیا در این کشور است، استفاده میکنند و در پرتو این شعار، چنان شرایطی را در سرتاسر این سرزمین و جزایر پراکنده آن به وجود آوردهاند که هر گردشگری بعد از یک بار دیدار از مالزی آرزو میکند که به دفعات فرصت چنین دیداری نصیبش شود.توسعه و شکوفایی خیرهکننده صنعت گردشگری مالزی و حضور سالانه میلیونها گردشگر پیرو ادیان، مذاهب و ملیتهای گوناگون از کشوری، کمترین تاثیر سویی بر فرهنگ اجتماعی، اصول و ارزشهای اخلاقی و اعتقادی حاکمبر اکثریت جمعیت مسلمان این کشور وارد نساخته است. حضور چشمگیر زنان و دختران مسلمان محجبه در معابر عمومی، ادارات و فروشگاهها بی آنکه رعایت حجاب برای آنها اجباری باشد و رونق فوقالعاده و توجهبرانگیز آیینهای برپایی نماز جماعت در مساجد بزرگ و زیبای کوالالامپور و دیگر شهرهای این کشور شاهدی بر این مدعا است و این درست در نقطه مقابل تصوری است که در ذهن برخی از دولتمردان و متولیان فرهنگی ما در خصوص تبعات سوءتوسعه صنعت گردشگری وجود داشته و وجود همین تصورات تاکنون اجازه نداده است تا ما به عنوان یکی از ۱۰ کشور برتر در زمینه جاذبههای گردشگری سهم شایسته خود را از حدود ۸۰۰میلیارد دلار گردش مالی سالانه صنعت گردشگری جهان به دست آوریم.مالزیاییها نه تنها در زمینه انواع صنایع صنعت گردشگری گوی سبقت را از بسیاری کشورهای آسیایی ربودهاند بلکه در طی همین دو دهه اخیر با اتخاذ سیاستهای درست و عاقلانه بر بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود از جمله مشکل بیکاری و مسکن فائق آمدهاند که خصوصا رویکرد دولت مالزی در حل ریشهای مشکل مسکن در این کشور حائز اهمیت است و میتواند به الگویی برای حل بحران فزاینده مسکن در کشور ما تبدیل شود.این که جمعیت کشور ما ۷۰میلیون و جمعیت مالزی حدود ۲۷میلیون نفر است، اصلا نباید دستاویزی برای زیر سوال قرار دادن دستاوردهای دولت مالزی در حل مشکل مسکن در آن کشور قرار گیرد، چون اگر جمعیت مالزی حدود یک سوم جمعیت کشور ما است، مساحت خاک آن کشور هم به همین نسبت از مساحت کشور ما کمتر است، ضمن آنکه طبق آخرین آمارها نرخ رشد جمعیت در کشور ما بیش از ۵/۱درصد یعنی چند دهم درصد بیش از نرخ رشد جمعیت در ایران در طی سالهای اخیر است و همین فزونی نرخ رشد جمعیت به معنای نرخ رشد سریعتر تقاضا برای مسکن در کشور مالزی است. با این اوصاف باید دولتمردان و برنامهریزان اقتصادی کشور ما بررسی کنند و ببینند دولتمردان مالزیایی از چه راه و روشهایی برای حل مشکل مسکن در آن کشور پیروی کردهاند و حتیالامکان از همان راه و روشها در کشور ما استفاده کنند.
بر اساس گزارشی که ترجمه آن چندی پیش در یکی از ضمائم روزنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده بود، بانکهای مالزیایی بیآنکه دولت برایشان تکلیف تعیین کند، نقش اصلی و محوری را در خانهدار شدن مردم آن کشور ایفا میکنند. به موجب همان گزارش بانکهای مالزی تا سقف ۹۵درصد قیمت یک خانه با نرخ سود ۵درصد به مردم تسهیلات میپردازند و جالب اینجا است که میان بانکهای مالزی برای دادن وام خرید خانه به مردم رقابت وجود دارد تا جایی که شماری از بانکهای مالزی پا را از این هم فراتر گذاشته وامهایی با نرخ سود ۲درصد برای خرید خانه به کارمندان خود و کارمندان سازمانهای دولتی میپردازند.طبیعی است در چنین شرایطی چیزی به نام بحران مسکن شبیه آنچه که امروز در کشور ما وجود دارد، در کشور مالزی وجود نخواهد داشت و شهروندان مالزیایی بدون دغدغه و تحمل کمترین فشار روحی و روانی هر زمان که مایل باشند خانه دلخواه خود را با سهلترین شرایط خریداری میکنند و این درست در نقطه مقابل کابوسی است که شهروندان ایرانی سالها است برای خرید یک سرپناه محقر با آن دست به گریبانند.
راستی مالزیاییها چه امتیاز و برتری ویژهای بر ما ایرانیها داشتهاند که در مدتی کمتر از ۳۰سال هم از نظر توسعه صنعتی و اقتصادی و توریستی، قلههای بلندی را فتح کردهاند و هم اجازه ندادهاند بحرانی به نام بحران مسکن برای شهروندان پیر و جوان آنها ایجاد شود. آیا آنها از درجه هوش و نبوغ بیشتری از ما ایرانیان برخوردارند. یقینا پاسخ تمامی این سوالها منفی است. اما یک ویژگی مالزیاییها را نمیتوان انکار کرد و آن عزم جزم ملی، وحدت نظر و همدلی و همکاری جدی و همه جانبهای است که میان تمامی دولتمردان این کشور از زمان به قدرت رسیدن دکتر ماهاتیر محمد وجود داشته و این ویژگی امروز هم که ماهاتیر محمد دو سالی است صحنه قدرت را ترک کرده همچنان به قوت خود باقیمانده است. مالزیاییها با ما ایرانیها وجوه اشتراک زیادی دارند و میتوانند به الگوی شایستهای برای ما در غلبه بر مشکلات اقتصادی موجود از جمله بحران مسکن تبدیل شوند.نویسنده به منظور پرهیز از اطاله کلام به تمامی مسوولان نظام بانکی، به نمایندگان محترم مجلس و اعضای هیات محترم دولت توصیه میکند گزارشی را که درباره راههای خانهدار شدن مردم مالزی در ویژهنامه دنیای اقتصاد به چاپ رسیده چند بار مطالعه کنند. تقلید از کارهای خوب دیگران برای ما مسلمانها سنتی پسندیده است.
۱ - ضمیمه نامه مسکن مورخ ۱۶/۱۱/۸۵
ارسال نظر