کتایون دارابی- این روزها از کنار هر برجی که رد می‌شوی ناخودآگاه سرت را می‌چرخانی تا در آیینه خود را ببینی! پیش خودت فکر می‌کنی چه ساختمان‌های زیبایی! ساختمان‌های نماشیشه‌ای این روزها مثل سرطان شده‌اند. هر جا را که نگاه کنی یک ساختمان شیشه‌ای بلند با طرح‌ها و رنگ‌های متفاوت از زمین سر بیرون آورده‌اند!

این روزها مشتری نماهای شیشه‌ای زیاد شده‌اند! این نماهای شیشه‌ای برای بهره‌گیری از تکنولوژی مصالح در ساختمان‌سازی انتخاب می‌شوند، ولی باید به این نکته مهم توجه داشت که این نماهای زیبا تهران را به سوی فاجعه‌ای بزرگ سوق می‌دهد. نماسازی شیشه‌ای در دهه هفتاد قرن بیستم میلادی در اروپا و آمریکا رواج یافت و بعد هم از رونق افتاد. شیشه بیشتر از همه در نقاطی به عنوان مصالح ساختمانی به کار می‌رود که با بافت معماری منطقه سازگاری و همخوانی داشته باشد و با شرایط اقلیمی آنجا نیز بخواند.

جالب‌تر اینکه نمای شیشه‌ای در اقلیمی انتخاب می‌شود که غبار و آلاینده‌های هوا زیاد نباشد و اگر هم باشد، باران زیاد ببارد که از نشستن این آلایند‌ه‌ها از جمله گازهای چرب ناشی از اگزوز اتومبیل‌ها جلوگیری کند و آنها را بشوید.

ولی در شهر تهران در طول سال بیش از ۲۹۰روز آفتابی است و بیش از ۲۱۰روز از این مدت آفتابی با دمای بالای ۲۰درجه همراه است.البته باید به یک نکته مهم درباره این نماها اشاره کرد و آن اینکه این ساختمان‌های زیبا با زلزله فرو می‌ریزند و باید گفت که آیین‌نامه لرزه‌ای در ایجاد نماهای شیشه‌ای اغلب ساختمان‌های شهر تهران رعایت نشده است و هنگام وقوع زمین‌لرزه، این نماهای شیشه‌ای بر سر ساکنان ساختمان‌ها یا عابران رهگذر خرد خواهد شد. بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند اگر در ساختمان‌های دارای نمای شیشه‌ای هنگام نصب شیشه و قاب آن، آیین‌نامه لرزه‌ای رعایت نشود، زمان وقوع زلزله شاهد وارد آمدن لطمات جانی فراوانی بر اثر شکستن و پخش‌شدن شیشه‌‌ها خواهیم بود. درباره رنگ‌های انتخابی نیز باید گفت که شیشه‌هایی که عموما به کار می‌برند (و بسیار چشم‌آزار و بدرنگ‌اند) بیشتر مایل به بنفش است. این رنگ باعث می‌شود که طیف بازتابش نور خورشید از آن حاوی طول موج‌هایی باشد که اعمال طبیعی گیاه مانند تنفس، تعرق، جذب کربن، اکسیژن‌سازی و... را مختل می‌کند و در مدت کوتاهی (گاه پس از گذشت یک تابستان) گیاه می‌خشکد.

از سوی دیگر با ساختمان‌هایی که نمای شیشه‌ای دارند، نمی‌توان رابطه برقرار کرد، حتی اگر ساختمان یاد شده تجاری و ویژه محیط کار باشد و نه مسکونی.

باید گفت که این نماها به هویت معماری شهر آسیب می‌رساند. اما مگر نه اینکه تهران بر روی گسل و گسل‌های بالقوه فعال و پرانرژی‌ای قرار گرفته و هر لحظه ممکن است چنان به لرزه درآید که دامنه آثار آن را به هیچ وجه نمی‌توان حدس زد؟ همه جا سخن از آماده‌سازی برای مواجهه با وقوع زلزله می‌رود، اما کسانی که نمای ساختمان‌های بلندمرتبه را با وسعت خیلی زیاد، در همه جای تهران شیشه می‌‌کنند و آنها که مجوز این کار را صادر می‌‌کنند، آیا هرگز به این موضوع فکر کرده‌اند که در هنگام وقوع احتمالی زلزله، خرده شکسته‌های این شیشه‌ها چه به روزگار مردم خواهند آورد؟