چگونه شروع به کسب تجربه کنیم؟
منبع: کتاب تجارت کردن با قلب نویسنده: Preston Bailey مترجم: مهدی نیکوئی* پرستون عزیز من تصمیم خود را در مورد نوع کسبوکار خلاقانهای که میخواهم شروع کنم، گرفتهام. مثل شما، عاشق گلها هستم و تمایل دارم که یک طراح و اجراکننده مراسم شوم. ایدههای مهیج زیادی داشتهام، اما هیچ تجربهای ندارم. چه کسی مرا بدون تجربه بهکار خواهد گرفت؟ چگونه میتوانم شروع به آموختن کار کرده و اولین مشتری خود را پیدا کنم؟ با احترام تازهکار ***
تازهکار عزیز
قطعا هیچ چیز نمیتواند به اندازه تجربه واقعی مهم باشد، اما اگر چیزی برای شروع ندارید، با خانواده و دوستان خود شروع کنید.
منبع: کتاب تجارت کردن با قلب نویسنده: Preston Bailey مترجم: مهدی نیکوئی* پرستون عزیز من تصمیم خود را در مورد نوع کسبوکار خلاقانهای که میخواهم شروع کنم، گرفتهام. مثل شما، عاشق گلها هستم و تمایل دارم که یک طراح و اجراکننده مراسم شوم. ایدههای مهیج زیادی داشتهام، اما هیچ تجربهای ندارم. چه کسی مرا بدون تجربه بهکار خواهد گرفت؟ چگونه میتوانم شروع به آموختن کار کرده و اولین مشتری خود را پیدا کنم؟ با احترام تازهکار ***
تازهکار عزیز
قطعا هیچ چیز نمیتواند به اندازه تجربه واقعی مهم باشد، اما اگر چیزی برای شروع ندارید، با خانواده و دوستان خود شروع کنید. خدمات خود را به کسانی که میشناسید، ارائه کنید و آن را به کلیسا یا هر باشگاه و گروه دیگری که تعلق دارید، بسط دهید. گوش به زنگ فرصتها باشید و اهمیت ندهید که چقدر کوچک هستند.
این استراتژی به شکل زیبایی برای یکی از خوانندگان وبلاگ من جواب داد. او بهرغم آنکه هیچ تجربهای در این صنعت نداشت، از صاحب رستورانی که مکررا به آنجا میرفت، درخواست کرد اجازه دهد گلآرائی میزها را در ازای مبلغی انجام دهد. او موافقت کرد و با همان قیمتی که بهطور معمول پرداخت میکرد، رستورانش نما و ظاهری زیبا یافت! طولی نکشید که مشتریان رستوران شروع به سوال پرسیدن در مورد این کردند که چه کسی این چیدمان زیبا را انجام داده است و خیلی زود این فرد توانست اولین سفارش چیدمان مراسم عروسی یکی از مشتریان تحت تاثیر قرار گرفته رستوران را دریافت کند.
من نیز کارم را با اطرافیان خود شروع کردم. اگر یکی از دوستانم تصمیم به برگزاری مراسم ازدواج میگرفت، من پیشنهاد کمک به او را میدادم. من حتی میهمانیهایی را برای خودم طراحی و برگزار کردم تا تجربه به دست بیاورم!
همانطور که شروع به کسب تجربه از دوستان و اطرافیان خود میکنید، مراقب یک دام بالقوه باشید: کار کردن با اقوام و دوستان (مهم نیست که چقدر آنها را دوست داریم) چالشهای ویژه خود را دارد.
ممکن است با مشکلاتی در این خصوص روبهرو شویم، بهویژه صحبت در مورد هزینهها با کسانی که دوستشان داریم، دشوار است، اما باید مطمئن شوید که آنها حداقل هزینه مواد اولیه را میپردازند و من توصیه میکنم که مبلغی اجرت (هر چند کم) نیز علاوهبر آن مطالبه کنید تا بتوانید تلاشها و زمانی که صرف کار کردهاید، جبران کنید. این نوع رویکرد به اطرافیان (و خودتان) این موضوع را یادآوری میکند که یک حرفهای هستید. (البته در همین حال که بهعنوان یک حرفهای کسب تجربه میکنید، میتوانید تخفیفی مشخص نیز روی زمان انجام کار و نه روی مواد اولیه ارائه دهید؛ ترجیحا بین ۲۰ تا ۵۰ درصد.)
در همین حال، لازم است که حرفهای بودن را در کارهای خود با دوستان و اقوام تمرین کنید. روی پروژههای آنها همان اندازه وقت و انرژی صرف کنید که در مورد کارهای دیگران میگذارید. قبول کردن یک کار به معنای آن است که باید آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید و اهمیتی ندارد که چه اندازه مشتری خود را میشناسید یا چقدر پول پرداخت خواهد کرد.
زمانی که شروع به کسب تجربه با اقوام و دوستان کردید، هر مرحله از فرآیند رشد خود را ثبت کنید و مستندسازی را جدی بگیرید. کار اول شما نهتنها فرصتی برای کسب و توسعه مهارتهایتان است، بلکه باید از آن برای کسب وجهه و اعتبار کاری نیز کمک بگیرید. عکسهایی با کیفیت بگیرید؛ از زاویههای مختلف. از مشتری خود درخواست رضایتنامه و توصیهنامه کنید، حتی اگر از پسر عمو و همسایهتان است. (در جوابم به نامه بعد، بیشتر در مورد نحوه ایجاد وجهه و اعتبار کاری صحبت خواهیم کرد.) مستند کردن کار زمانبر است و احتیاج به حوصله دارد، اما ارزش آن را دارد که مشتریان بعدی تصویر واضحی از آنچه انجام میدهید داشته باشند. مسلح شدن با اسناد کارهای قبلی (علاوهبر همدلی، سخاوت و اعتقاد به تواناییهایتان) باعث میشود که با اعتماد به نفس به مشتریان بالقوهتان نشان دهید که شما انتخاب بیعیب و نقصی هستید، هرچند که در این زمینه نسبتا جدید و تازهکار هستید.
زمانی که دارید تجربه خود را افزایش میدهید، خود را به عنوان کسی که روزی تمایل دارید به آن تبدیل شوید، مجسم کنید. من خودم را یک طراح مراسم و مجالس خطاب میکردم؛ پیش از آنکه واقعا یک مدیر تشریفات شوم. شما از فرصتهایی که این تکنیک برای شما ایجاد میکند، به شگفت خواهید آمد. این نحوه نگاه کردن به خودتان باعث میشود که اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و در برخورد با مشتریانتان بتوانید با قاطعیت و اطمینان بیشتری ظاهر شوید.
نتایج این شیوه در کارتان نیز قابل توجه خواهد بود و موجب افزایش انگیزه و تلاش بیشتر در جهت آموختن مستمر و حرفهای شدن میکند. در هنگام انجام کار و در مواجهه با مسائل نیز از آرامش و اطمینان بیشتری برخوردار خواهید بود. از طرفی نیز نگاه بلندمدتی به شما میدهد و مغزتان نسبت به هر فرصتی که شما را به آن سمت ببرد، هوشیار شده و از آن استقبال میکند.
ارسال نظر