تقابل فرهنگ با استراتژی بازاریابی
مترجم:حامد حسینی راد منبع: Asian Journal of Business Research تصمیمگیریهای فردی برخی از مدیران کسبوکار تحت تاثیر فرهنگ ملی و بومی، تفاوتهایی را با استراتژیهای تدوین شده به وجود میآورد. گزینههای تصمیمگیری که ذاتا با فرهنگ مدیران عجین شده، خالق استراتژیهای کسبوکاری است که متاثر از اعتقادات مدیران ارشد است. روابط سازمانی و جنبههای فردی و رفتار گروهی عامل دیگری است که استراتژی بازار را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این در حالی است که این مقوله در مقابل استراتژیهایی که با برنامه و منسجم و مستحکم تشکیل شدهاند، قرار میگیرد که حاصل این تقابل فرهنگی و مدیریت بازاریابی، استراتژیهای در حال تغییر و نتیجهگرایی است که در جوامع ظهور پیدا کردهاند.
مترجم:حامد حسینی راد منبع: Asian Journal of Business Research تصمیمگیریهای فردی برخی از مدیران کسبوکار تحت تاثیر فرهنگ ملی و بومی، تفاوتهایی را با استراتژیهای تدوین شده به وجود میآورد. گزینههای تصمیمگیری که ذاتا با فرهنگ مدیران عجین شده، خالق استراتژیهای کسبوکاری است که متاثر از اعتقادات مدیران ارشد است. روابط سازمانی و جنبههای فردی و رفتار گروهی عامل دیگری است که استراتژی بازار را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این در حالی است که این مقوله در مقابل استراتژیهایی که با برنامه و منسجم و مستحکم تشکیل شدهاند، قرار میگیرد که حاصل این تقابل فرهنگی و مدیریت بازاریابی، استراتژیهای در حال تغییر و نتیجهگرایی است که در جوامع ظهور پیدا کردهاند. اما تفاوتهای فرهنگی موثر در استراتژی کسبوکار را میتوان در پنج بعد بیان کرد.
۱- فاصله قدرت: اشاره مستقیمی به درک فاصله قدرت بین بخشهای مختلف جامعه مثل جوانان، مدیران و زیردستان دارد. خصوصااین فاصله در توزیع ثروت در میان آنان که بهعنوان اهرمی قدرتمند در جوامع کنونی مطرح است، بسیار پررنگ است.
۲- فردگرایی و جمعگرایی: توجه به درجهای از گرایشهای خرد و گرایشهای جمعی است. بهطور مثال در جوامع فردگرا ارزش بیشتری در دستیابی به پتانسیلهای خرد و آزادی نسبت به جوامع جمع گرا حاکم است.
۳-عدم اطمینان: شرایطی است که به سادگی به معنی شرایط مبهم و عدم فرهنگ اشاره دارد، این در حالی است که جامعه نمیتواند بهخوبی در شرایط بدون ساختار و ناآشنا برخلاف برخی از فرهنگها و اجتماعات به زندگی روزمره بپردازد.
۴- فرهنگ جنسیتی: فرهنگ مردانه به مردسالاری تمایل بیشتری دارد و این اولویت برای رقابت و موفقیت در جامعه مهم است، درحالیکه فرهنگ زنانه به دنبال گسترش ارزشهای «فرهنگ زنانه» و مراقبت از آن است.
۵- جهتگیری: جهتگیریهای طولانیمدت با داشتن تمرکز نسبت به آینده زمانی و مدتگرایی، فرهنگ مردم را با تاکید بر پشتکار و صرفهجویی هدایت میکند. از طرفی عدم توجه به برخی از جهتگیریهای بلندمدت، طبیعتا منجر به کوتاهمدتشدن اولویتها و نشانهها میشود.
همچنین تفاوتهایی از قبیل تفاوتهای مذهب، زبان، ادراک، زیبایی شناسی، حقوق و سیاست در محیط کسبوکار نیز به یکی از مسائل پیچیده فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده که این امر قضاوتهای متفاوتی را نیز به دنبال داشته است. زمانی که فرهنگ بهعنوان عامل موثر بر بازاریابی مطرح میشود، این سوال باقی است که چگونه فرهنگ میتواند بر استراتژیهای بازاریابی تاثیر داشته باشد. از این رو، در پی مطالعه سوابق تفاوتهای فرهنگی در ابعاد استراتژیک بازاریابی میتوان به موقعیتهای طبقهبندی شدهای همچون خدمات در مقابل ساخت- نوآوری در مقابل رویه سنتی- فرد در مقابل شرکتهای چندملیتی- اندازه شرکت در مقابل کوچکی و بزرگی- اقتصاد توسعه یافته در مقابل اقتصاد در حال توسعه، اشاره کرد که همگی تصویر روشنی از چگونگی اثر فرهنگ بر بازاریابی هستند که در سطوح مختلف اجتماعی و ملیتی نمودار شدهاند. این در حالی است که در طرحریزی استراتژیک، فرهنگهای بومی تاثیر مستقیمی را بر استراتژیهای بازاریابی ایجاد کرده و شیوههای کسبوکار جهانی و چند ملیتی را در شرایط رقابتی شدیدی قرار میدهند. از این رو مقوله فرهنگ میتواند بهعنوان مجموعهای از اصول اخلاقی، قوانین، باورهاو آداب و رسوم ساختار یافتهای باشد که در رفتار فرد خلاصه میشود و تلفیق زمینهساز فرهنگ سازمانی باشد که در شکل دادن تصمیمات استراتژیک بسیار موثر و کارساز است و به تبع آن جنبههای فرهنگی کسبوکار را همچون زبان، جمعیت، ارتباطات غیرشفاهی و رفتار مصرفکننده تحتتاثیر قرار دهد.
ارسال نظر