نویسنده: Jonny Gray مترجم: مریم رضایی منبع: Forbes در دهه گذشته، من برای تعدادی از شرکت‌های مطرح دنیا کار کرده‌ام تا به آمادگی آنها در برابر وقایع و بحران‌هایی که اغلب کاملا قابل پیش‌بینی هستند و می‌توانند کسب‌وکار آنها را به شدت تحت تاثیر قرار دهند، کمک کنم. شرکت‌ها این‌گونه آماده‌سازی را با جدیت دنبال می‌کنند؛ اما با این حال هنوز اخباری مملو از داستان‌ شرکت‌هایی که در این آزمون شکست خورده‌اند، می‌شنویم.

این شرکت‌ها برای همه شناخته شده هستند: خودروسازانی که مجبور می‌شوند فراخوان جمع‌آوری خودروهای نقص‌دار خود را بدهند، شرکت‌های نفتی که نتوانسته‌اند یک حادثه بزرگ را مدیریت کنند، شهرهایی که نتوانسته‌اند وقوع توفان یا حوادث طبیعی دیگر را پیش‌بینی و مدیریت کنند و شرکت‌های شیمیایی که فعالیت آنها باعث آلوده شدن آب آشامیدنی و محیط زیست شده است و این لیست همچنان ادامه دارد.

وقتی این شرایط کاملا قابل پیش‌بینی است، چرا سازمان‌های بزرگ و البته موفق در مدیریت آن دچار اشتباه می‌شوند؟

اخیرا ویدئویی از رئیس یک شرکت شیمیایی دیدم که طی یک نشست مطبوعاتی در مورد نشت مواد شیمیایی که باعث شده بود ۳۰۰ هزار نفر از مردم بدون آب آشامیدنی بمانند، بطری آب معدنی را حریصانه سرمی‌کشید. این تصویر مرا یاد چالش مشابهی انداخت که همکاران ما دائما با آن مواجه می‌شوند: این حقیقت که بسیاری از مدیران عامل زمانی درگیر مدیریت بحران می‌شوند که بحران به‌وجود آمده باشد. اگر مدیر عاملی به‌عنوان تصمیم‌گیرنده اصلی سازمان و نماینده آن در برابر عموم است؛ اما در برنامه‌ریزی، آموزش و آزمایش احتمالی سازمان شرکت ندارد، هر طرح آماده‌سازی که شرکت تهیه کند، بی‌نتیجه و غیرموثر خواهد بود.

تجربه به من نشان داده از میان صدها شرکتی که با آنها همکاری کرده‌ام، تعداد اندکی از مدیران عامل شخصا در برنامه‌های آموزش و آزمایش مدیریت بحران شرکت می‌کنند. به نظر من، این دلیل اصلی شکست شرکت‌ها در مواقع بحران است؛ حتی اگر بهترین طرح آماده‌سازی را داشته باشند.

گری ساوترن، مدیر عامل شرکت شیمیایی که به آن اشاره شد، ممکن است مدیر عامل خوبی باشد؛ اما واضح است که برای مدیریت بحران آموزش لازم را ندیده است. او در نهایت شغلش را از دست داد و شرکت نتوانست در برابر آن فاجعه دوام بیاورد.

او در این قضیه تنها نیست و موارد متعددی مانند او وجود دارند. حقیقت این است که بازارها، رسانه‌ها و مردم هیچ گاه این مدیر عامل و شرکتش را فراموش نخواهند کرد.

خطاب به مدیران عامل باید بگویم که باید در طرح‌ریزی‌های مدیریت بحران شرکتتان درگیر شوید. این موضوع نه تنها ضمانت شغلی برای خود شما است، بلکه مزایای متعدد دیگری هم دارد. در واقع، اگر بحرانی پیش بیاید، می‌توانید از آن به عنوان فرصت استفاده کنید تا مهارت خود را در اداره چالش‌ها به رخ بکشید. بنابراین در آموزش‌های منظم مدیریت بحران شرکت داشته باشید و منابع لازم برای آن را تامین کنید.

مهم‌تر از همه اینها، ۱۰۰ درصد مشخص کنید که چه تصمیم‌ها و عملکردهایی در شرایط بحران باید به دیگران واگذار شود و کدام‌یک را خودتان می‌خواهید بر عهده بگیرید. سپس افراد را در آن نقش‌ها آموزش دهید و امتحان کنید. در نهایت، وظیفه قضاوت در مورد کارآیی خودتان را بر عهده کارمندانتان نگذارید، این کار مشاوران خارج از شرکت است.