نقش مدیران منابع انسانی در شرایط رکود تولیدی و اقتصادی
نویسنده: منصوردهقان نجمآبادی* در عصر جدید و در هزاره سوم، با صنعتی شدن جوامع و گسترش ارتباطات و بزرگتر شدن سازمانهای تولیدی و اجتماعی؛ بحرانها واقعیتی جداناپذیر از ماهیت درونی سازمانها شدهاند. یکی از بحرانهای شرکتهای تولیدی بهویژه خودروسازان در شرایط فعلی را میتوان رکود اقتصادی ناشی از رکود تولید برشمرد. حال فارغ از دلایل این رکود که ناشی از تحریمهای داخلی و خارجی، عدم ثبات قیمت ارز، نامتعادل بودن بازار مصرف، افزایش هزینههای تولید، چالشهای تامین و. . . است؛ چه باید کرد تا تاثیرات زیانبار این رکود را بر سازمان کاهش داد؟ نقش واحدهای سازمانی در مدیریت این موضوع چیست؟ آیا باید انفعالی عمل کرد و منتظر ماند تا عوامل محیطی سرنوشت سازمان را تعیین کند یا اینکه با هوشیاری وبرنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت سازمان را به سر منزل مقصود هدایت کرد.
نویسنده: منصوردهقان نجمآبادی* در عصر جدید و در هزاره سوم، با صنعتی شدن جوامع و گسترش ارتباطات و بزرگتر شدن سازمانهای تولیدی و اجتماعی؛ بحرانها واقعیتی جداناپذیر از ماهیت درونی سازمانها شدهاند.
یکی از بحرانهای شرکتهای تولیدی بهویژه خودروسازان در شرایط فعلی را میتوان رکود اقتصادی ناشی از رکود تولید برشمرد. حال فارغ از دلایل این رکود که ناشی از تحریمهای داخلی و خارجی، عدم ثبات قیمت ارز، نامتعادل بودن بازار مصرف، افزایش هزینههای تولید، چالشهای تامین و... است؛ چه باید کرد تا تاثیرات زیانبار این رکود را بر سازمان کاهش داد؟ نقش واحدهای سازمانی در مدیریت این موضوع چیست؟ آیا باید انفعالی عمل کرد و منتظر ماند تا عوامل محیطی سرنوشت سازمان را تعیین کند یا اینکه با هوشیاری وبرنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت سازمان را به سر منزل مقصود هدایت کرد.
با توجه به میزان تاثیرپذیری و اهمیت استراتژیک واحدهای منابع انسانی در این شرایط، مدیران منابع انسانی باید نقش فعالی ایفا کنند. در این مقاله سعی خواهیم کرد با نگاهی گذرا بر نقش مدیریت منابع انسانی، راهکارهایی را در این شرایط برای مدیران منابع انسانی مطرح کنیم. مدیران منابع انسانی علاوهبر انجام همه اقدامات سنتی منابع انسانی همچون تحلیل و طراحی شغل، ارزشیابی مشاغل، برنامهریزی منابع انسانی، انتخاب و جامعهپذیری، طراحی سیستم جبران خدمات، توسعه منابع انسانی، انضباط، ایمنی و بهداشت باید نقشهای جدیدتری را در سازمان ایفا کنند.
نقشهای کلیدی جدید مدیران منابع انسانی
۱- شریک استراتژیک و قهرمان تغییر
مدیران منابع انسانی باید خود را شریک استراتژیک سازمان بدانند و اقدامات سازمان را در راستای استراتژیها و اهداف جهتدهی کنند. مدیران منابع انسانی ضامن انجام موفقیتآمیز تغییرات استراتژیک در سازمان هستند.
۲- حامی کارکنان
مدیران منابع انسانی باید محیطی فراهم کنند که درآن کارکنان احساس آرامش و امنیت کنند و انگیزه لازم را برای کار داشته باشند.
۳- توسعهدهنده سرمایه انسانی
مدیران منابع انسانی باید زمینه را برای رشد، یادگیری وتوسعه مهارتهای همه کارکنان و مدیران آماده سازند. آنها باید طرحهای توسعه فردی و تیمی همه کارکنان را پیگیری و اجرا کنند.
۴- متخصص حرفهای:
انتظار میرود که مدیران منابع انسانی بتوانند بهعنوان متخصصان حرفهای وظایف تخصصی وفنی در حوزه منابع انسانی را با کارآیی و اثربخشی ایفا کنند.
رهنمودهایی برای مدیران منابع انسانی:
۱- فرهنگ سازمانی خود را از طریق برگزاری جلسات و ملاقاتهای متعدد با کارکنان و بسط کانالهای ارتباطی مدیریت کنید، شرایط بحرانی بیش از هر زمان دیگری، بستر مناسب برای شایعهسازی است، بنابراین با شفافیت و پاسخگویی به ابهامات کارکنان، احساس امنیت و حس اعتماد وتعلق را در سطح سازمان گسترش دهید.
۲- از بزرگنمایی سختیها بپرهیزید؛ کارکنان شرایط رکود را میفهمند، در این شرایط سعی کنید کارکنان را در جهت سیاستهای سازمان همسو سازید و از توانمندی آنها بهره بیشتری بگیرید.
۳- اخراج وتعدیل نیرو بهترین راهحل نیست، باید به این فکر هم باشید که بعد از گذار از این دوران، دوباره سازمان به نیروهای کارآمد نیاز دارد. در صورتی که هیچ چارهای جز تعدیل ندارید، مواظب باشید؛ زیرا این کار نتایج ناخواسته و نامطلوبی به همراه خواهد داشت.برای جلوگیری از این مشکلات، ارزیابی عملکرد درستی داشته باشید تا نیروهای کارآمد خود را فدا نکنید و همچنین با شفافسازی و ابهامزدایی احساس بیامنیتی در نزد سایر کارکنانتان را از بین ببرید.
۴- فضای مثبتاندیشی و امید را در سازمان خود ایجاد کنید. این کار از طریق ایجاد تفکر مثبت در نزد مدیران و ترسیم فضای مثبت و در عین حال واقعبینانه برای کارکنان امکانپذیر است. ارتباطات صادقانه علاوهبر بالا بردن انگیزه کارکنان، فضای سازمانی را با امید و مثبت نگه داشته و نیروی سازمان در جهت بهبود سوق داده خواهد شد.
۵- فرآیندها و رویههایی که بالاترین هزینه و کمترین تاثیر را در سازمان دارند حذف کنید، برنامههای حوزه خود را با توجه به شرایط و استراتژیهای فعلی سازمان دوباره بازبینی و اولویتبندی کنید.
۶- اگر اضافهکاریها را حذف میکنید، توضیح دهید که این اقدام در راستای بقا و حفظ نیروهاست. در این راستا عدالت سازمانی را برقرار کنید و با توجه به حجم امور محوله، اضافهکاریها را مدیریت کنید.
۷- اگر از طرحهایی نظیر خرید خدمت استفاده میکنید، لازم است راهکاری اتخاذ کنید که نیروهای توانمند وعملگرای شما به جای نیروهای ناکارآمد از شرکت حذف نشوند. خروج نیروهای کارآمد در افت بهرهوری سازمان شما تاثیرگذار خواهد بود.
۸- تحقیقات نشان داده است، سازمانهایی که آموزشهای خود را در این شرایط ادامه میدهند، عملکرد بهتری دارند، پس تعطیل کردن آموزشهای سازمانی راهحل مناسبی نیست. با استفاده از رویکردهای کمهزینه مانند استفاده از مدرسان داخلی، آموزشهای خودخوان ومجازی، سمینارهای آموزشی عمومی و... علاوهبر مدیریت هزینههای آموزش، در حفظ و ارتقای عملکرد و نگرش کارکنان خود استمرار داشته باشید.
۹- در این شرایط سعی کنید از توانمندیها وپیشنهادهای کارکنان خود بیشتر استفاده کنید. بهکارگیری نظرات کارکنان و فعالسازی تیمها برای اعلام نظر، پیشنهاددهی، حل مساله، بهسازی فرآیند و... علاوهبر حل سریعتر مشکلات سازمانی، حس انگیزش و مسوولیتپذیری را در بین کارکنان افزایش میدهد.
۱۰- بازخوردهای مثبت به کارکنان بدهید. اگر سازمان از نظر مالی محدودیت دارد، به انگیزههای غیرمالی بهای بیشتری بدهید، قدردانی شفاهی از کار خوب، ارزیابی منصفانه عملکرد، اعطای مرخصی تشویقی، تقدیر نامههای کتبی و... گزینههای خوبی در این راستا هستند.
*ریاست آموزش زامیاد
ارسال نظر