پیشرفته‌ترین فناوری همواره بهترین گزینه نیست!
سیدکامران باقری* بخش پنجم نوآوری، آخرین جبهه باقیمانده برای شرکت‌هااست تا از این راه هزینه‌ها را کاهش، عملکرد را بهبود و محصولات و خدمات جدیدی به بازار عرضه کنند. اما کسب مزیت رقابتی از راه نوآوری، فرآیندی بسیار پیچیده است.
اگر شرکتی بنا دارد محصولی جدید به بازار عرضه کند، آیا آن محصول حتما باید پیشرفته‌ترین باشد؟ آیا برای تولید محصول جدید ضرورتا باید از پیشرفته‌ترین فناوری موجود استفاده کرد؟
در گذشته گمان می‌شد که اگر شرکتی محصولی بهتر بسازد، حتما مشتریان برای خرید آن صف خواهند کشید. در صنعت ایران هم هنوز رگه‌های پررنگی از این باور وجود دارد. اما باید گفت که این برداشت همیشه درست نیست!
نمونه‌ای از این موضوع را می‌توان در صنعت خودرو ایران مشاهده کرد. زمانی‌که موضوع طراحی خودرو ملی مطرح بود، گروهی از کارشناسان صنعت پلیمر پیشنهاد کردند که در طراحی قطعات و تزئینات داخلی این خودرو، از ترکیبات پلی‌پروپیلن به جای پلاستیک‌های اِی‌بی‌اِس استفاده شود.
اگر چه ترکیبات پلی‌پروپیلن دارای مزایای آشکاری نسبت به پلاستیک‌های ای‌بی‌اس بودند، اما مقاومت آنها در برابر خراش کمتر بود و این یک نقطه ضعف جدی بود. جمعی از پژوهشگران برجسته این حوزه در دانشگاه صنعتی شریف که بعدها شرکت پارسا پلیمر شریف را بنیان گذاشتند، در همان مقطع زمانی توانسته بودند با ساخت نوعی نانوکامپوزیت پیشرفته در حد نمونه اولیه، بر ضعف ذاتی پلی‌پروپیلن غلبه کرده و نوعی پلی‌پروپیلن مقاوم به خراشبسازند.
اما تلاش آنها برای فروش آن محصول پیشرفته‌تر یا حتی فناوری ساختش بی‌حاصل بود. خودروسازها و حتی قطعه‌سازها ترجیح دادند که خطر نکنند و به استفاده از همان مواد قبلی (با علم به کاستی‌های آنها) ادامه دهند. اما دلیل این رفتار چه بود؟ از جمله دلایل این تصمیم می‌توان به چند مورد خاص اشاره کرد. نخست اینکه صنعت خودرو ایران آن‌چنان رقابتی نبوده و نیست که خودروسازان (و به تبع آنها، قطعه‌سازان) برای بهبود کیفی محصولات خود و کاهش هزینه تولید آن محصولات، تلاش فراوان کرده و در این راه خطر کنند.
دوم اینکه توان طراحی قطعات و انتخاب مواد در آن زمان در شرکت‌های خودروساز و قطعه‌ساز ایرانی چندان زیاد نبود. در آن زمان یا طراحی و انتخاب مواد در خارج از کشور انجام می‌شد یا از طراحی‌های قبلی خارجی الگوبرداری می‌شد. بنابراین، کمتر شرکتی خطر می‌کرد تا از ماده اولیه‌ای متفاوت (از آنچه طراح خارجی محصولات قدیمی‌تر توصیه کرده بود) استفاده کند.
سوم اینکه معمولا نگاه صنعت خودرو ایران برای تامین فناوری‌های پیشرفته به آن سوی مرزها بوده و خرید فناوری پیشرفته از داخل، کاری غیر مرسوم و نامطمئن تلقی می‌شود. چهارم اینکه شرکت پیشنهاد دهنده نیز در آن مقطع، جوان و ناشناخته‌ بود. شرکتی که تاکنون هیچ محصولی تولید نکرده بود و در بازار تامین مواد اولیه آنها جایی نداشت. بنابراین خودروسازان و قطعه‌سازان حتی به فرض پذیرش توان آن شرکت در توسعه آن فناوری پیشرفته و تایید نمونه تولیدی، نمی‌توانستند نسبت به تامین مواد پیشرفته مورد نیازشان در حجم انبوه و با کیفیت و هزینه مناسب اطمینان حاصل کنند.
این تجربه به شرکت نوپای پارسا پلیمر شریف آموخت که پیشرفته‌ترین فناوری ضرورتا بهترین گزینه نیست و مشتریان لزوما به دنبال محصول بهتر و پیشرفته‌تر نیستند. به همین دلیل مدیران این شرکت راهبرد دیگری را در پیش گرفتند. آنها یک خط تولید راه‌انداختند و در آن به تولید موادی پرداختند که شرکت‌های قطعه‌ساز در همان زمان در محصولات‌شان استفاده می‌کردند.
تولید باکیفیت و مطمئن همان محصولات ساده (که از نظر پیچیدگی و سطح فناوری پایین‌تر از فناوری پیشرفته آنها بود) باعث شد که به مرور زمان اطمینان مشتریان به این شرکت و توان فنی آن جلب شود. اکنون شرکت به پشتوانه همین اطمینان می‌توانست از مشتریان خود بخواهد که گاه مواد پیشرفته تولیدی این شرکت را در خط تولید خود امتحان کنند. به تدریج آن شرکت به سوی تنوع محصول و تولید آمیزه‌های پیشرفته پلیمری رفت.
این راهبرد جدید باعث شد که محصولات پیشرفته این شرکت در صنایع مختلف کشور (از جمله خودروسازی، لوله‌سازی و بسته‌بندی) کاربرد گسترده یابد. این شرکت در سال‌های اخیر بارها جوایز پژوهشی کشور را از آن خود کرده و همچنین موفق به صادرات انبوه نانو کامپوزیت‌های پیشرفته پلیمری به خارج از کشور شده است.
این تجربه به خوبی نشان می‌دهد که شرکت‌ها برای نوآوری همواره نباید به دنبال عرضه جدیدترین و پیشرفته‌ترین فناوری‌ها و محصولات باشند.
انتخاب فناوری و سطح پیچیدگی آن از تصمیمات مهم و دشواری است که عوامل مختلفی بر آن تاثیرگذارند. برای نمونه، شرکت‌ها باید مشتریان هدف و زنجیره ارزشی آنها را به خوبی بشناسند و جایگاه خود را در پیوند با آن زنجیره ارزشی تعریف کنند. علاوه بر مشتریان و نیاز آنها، داشته‌ها و توانمندی‌های خود شرکت، مدل کسب‌وکار شرکت و ماهیت فناوری مورد نظر نیز در این تصمیم‌گیری بسیار موثر است.
* مشاور مدیریت نوآوری و مالکیت فکری (kambagheri@yahoo.com)