تاثیر فناوریهای دیجیتال بر شغل شما
نویسندگان: Robert J. Thoma, Alex Kass , Ladan Davarzani مترجم: فریبا ولیزاده منبع: accenture. com یکی از روشهای ردیابی تاریخ بشر مطالعه نحوه تکامل مسیر شغلی اوست. در اولین قدم صنعتگری را میبینید که در طول زمان و به تنهایی، فرآیندی فردی را انجام میدهد. پس از وقوع انقلاب صنعتی و با ظهور قطعات استاندارد و فرآیندهای قابل تکرار، بهرهوری بهبود یافت. اخیرا فرآیندهای سازگار به هنجار تبدیل شده است و به اینترتیب میتوان با بهکارگیری افراد و تجهیزات مشابه و یکسان تنوع بیشتری ایجاد کرد؛ اما روند پیشرفت این سازگاری سریع نیست و با ریسک طراحی فرآیند و اجرا همراه است.
نویسندگان: Robert J. Thoma, Alex Kass , Ladan Davarzani مترجم: فریبا ولیزاده منبع: accenture.com یکی از روشهای ردیابی تاریخ بشر مطالعه نحوه تکامل مسیر شغلی اوست. در اولین قدم صنعتگری را میبینید که در طول زمان و به تنهایی، فرآیندی فردی را انجام میدهد. پس از وقوع انقلاب صنعتی و با ظهور قطعات استاندارد و فرآیندهای قابل تکرار، بهرهوری بهبود یافت.
اخیرا فرآیندهای سازگار به هنجار تبدیل شده است و به اینترتیب میتوان با بهکارگیری افراد و تجهیزات مشابه و یکسان تنوع بیشتری ایجاد کرد؛ اما روند پیشرفت این سازگاری سریع نیست و با ریسک طراحی فرآیند و اجرا همراه است. امروزه کاربرد فرآیندهای هوشمند با انفجار تکنولوژیهای دیجیتال رواج یافته است و قرار است تا پنج سال آینده متدلوژی کسبوکارهای امروزی را دگرگون سازد.
فرآیندهای هوشمند چرخهای از بهبود مستمر را ایجاد میکنند که ناشی از بازخورد مداوم است. این فرآیندها دارای سنسورهایی هستند که ناظر بر هرگونه حرکتی است و این مشاهدات را به مدلهای پیچیدهای انتقال میدهد که افراد و نرم افزارها را قادر میسازد تا تنظیمات و تصمیمات آنی را انجام دهند. فناوریهای دیجیتال امکان شناسایی فرصتهای سازگاری، تحلیل موقعیتها و در نهایت انطباق سریعتر و کارآمدتر را فراهم میکنند.
قابلیتهای دیجیتال با معرفی قدرت درک و شناسایی مداوم عملیات داخلی و شرایط بازار و نیز تجزیه و تحلیل سریع متغیرها این امکان را برای فرآیندهای دیجیتال فراهم میکنند تا به دنبال فرصتهای توسعه باشند. با یافتن فرصت توسعه و بهبود ابزارهای هوشمند، تکنولوژیهای همکاری پیشرفته و روباتیک تطبیقی تغییرات بهسرعت اجرا میشوند.
تکامل شخصی
فرآیندهای هوشمند امکان استفاده از نوسانات در قیمت مواد خام یا تقاضا برای محصولات یا خدمات خاص و پاسخگویی بهموقع و مناسب به آنها را فراهم میکند. باترکیب توانایی تشخیص و تجزیه و تحلیل سریع با قدرت پاسخگویی فوری، فرآیندهای هوشمند قادر به سازگاری و تکامل خود خواهند بود.
فرآیندهای هوشمند بهطور قابلملاحظهای به شرکتها کمک میکنند تا از رویکردهای سنتی رهایی یابند. در واقع پیشبینی ما این است که در طول پنج سال آینده مدیران این فرصت را در اختیار خواهند داشت تا کاربرد سهگزینه طراحی شغل را گسترش دهند.
۱- آنان قادر خواهند بود تکرارهای مبتنی بر تجربه را ترکیب کنند تا اینکه افراد و تکنولوژیها به روشهای کاملا نوین در جهت تکامل سریع محصولات تعامل داشته باشند. ۲- اینکه آنان خواهند توانست از مزیت نوترکیبی استفاده کنند؛ به خصوص تبادل وظایف بین انسان و ماشین- تا اینکه فرآیندهای شغل انعطاف بیشتری داشته باشند. ۳- آنان قادر خواهند بود قدرت تصمیمگیری را از قسمتهای مرکزی سازمان به قسمتهای دیگر انتقال دهند، به اینترتیب گردش دانش در سایر قسمتهای سازمان امکانپذیر خواهد شد و از بخشهای پایینی به سمت مدیریت ارشد جریان خواهد داشت.
تکرار سریع
سریع و انعطافپذیر، هسته مرکزی طرح شغل است که ما آن را یک رویکرد مبتنی بر تجربه تعریف میکنیم، این رویکرد مدیران را مجاب میکند تا تغییراتی در وظایفی ایجاد کنند که در گذشته الگویی قابل پیشبینی را دنبال میکردهاند. خرده فروشان بزرگ در این ماجرا مدیران را همراهی کردهاند و آزمایش و تنظیم قیمتها و بررسی سریع تغییرات بازار از این جمله بودهاند. امروزه بسیاری از این دادههای ذخیره شده برای ایجاد تقاضا و پاسخگویی به آن به کار گرفته میشوند.
کارخانههای اتومبیلسازی و تولیدکنندگان هواپیما در تولید محصولات خود به خوبی از کاربرد رویکرد «آزمایش غیر مخرب» استقبال کردهاند. برای مثال شبیهسازی کامپیوتری تصادفات و موقعیتهای مشابه، جایگزین مناسبی برای نمونههای فیزیکی فوقالعاده گرانی است که البته نیازمند فعالیت فشرده نیروی انسانی نیز هستند و برای جمعآوری داده به کار گرفته میشوند.
طراحی اتومبیل با استفاده از این رویکرد نیز در سالهای اخیر رواج پیدا کرده است. امروزه دیگر تمرکز اصلی بر نمونههای شبیهسازی شده محصول نیست. تولیدکنندگان اتومبیل به طور روز افزون بر سر توانایی مهندسان خود برای بهبود اجزای مختلف نرمافزارها رقابت میکنند. این نرمافزارها قادرند با استفاده از تکنولوژی موجود در گوشیهای تلفنهای هوشمند و تبلتها از تغییرات خواستههای مشتریان خود اطلاع داشته باشند.
نوآوریهای به سرعت در حال تغییر، جریان کار مهندسان طراحی را کاملا تغییر داده است. برای مثال آزمایشگاه مجازی شرکت Audi را در نظر بگیرید. این شبکه آنلاین بهطور اتوماتیک به ارزیابی پژوهشهای مبتنی بر پاسخهای مشتریان میپردازد. از این شبکه در ابتدا بهعنوان سیستم infotainment (نوعی از رسانه که ترکیبی از اطلاعات و سرگرمی را فراهم میکند) برای تولیدات شرکت استفاده میشد، مشتریان از این طریق قادر بودند سیستم رسانهای ایدهآل اتومبیل خود را بر اساس مقدار هزینهای که برای آن در نظر گرفته بودند، طراحی کنند.
محصولات ایدهآل
این جایی است که رویکرد تکرار سریع وارد بازی میشود: سیستم خودکار شرکت Audi که بهطور هوشمند پاسخگوی نیازهای مشتریان است با استفاده از تحلیل داده به طور مداوم به اصلاح سوالاتی میپردازد که برای مشتریان مطرح کرده است. این سیستم سپس به تجزیه و تحلیل نمونههای طراحی شده توسط مهندسان شرکت میپردازد. سیستم در نهایت به بررسی و شناسایی تمایزهای بین گزینههای مختلف و تقاضای مشتریان پرداخته و بهترین ویژگی را برای محصولات خود انتخاب میکند. این تغییرات در مرحله بعدی شبیهسازی در نمونههای طراحیشده شرکت اعمال میشود. این تعامل نتایج خوبی داشته است و شرکت Audi در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ موفق به دریافت جوایزی برای این سیستم شده است.
تیمهای توسعه این شرکت در حال بررسی روشهایی هستند تا نقش مشتریان خود را از مراحل آغازین توسعه محصولات افزایش دهند. این تحقیقات شامل بهبود سخت افزاری نمونههای شبیهسازی شده نیز میشود. در نمایشگاه مبلمان میلان در سال ۲۰۱۲، این شرکت توانست دادههایی را از طریق آزمایش صندلی R۱۸ خود توسط ۱۵۰۰ نفر از بازدیدکنندگان جمعآوری کند.
دادههای جمعآوری شده و بازخورد در یک الگوریتم اختصاصی بهکار گرفته شد و بر اساس آن تغییراتی در طراحی این صندلی اعمال شد. گردآوری دادههای گستردهتر، از منابع وسیعتر نتایج جامعتری را برای حوزه مهندسی طراحی فراهم میکند و به اینترتیب چرخه مهندسی طراحی سریعتر و غنیتر جریان
پیدا میکند.
تنها خودروسازان نیستند که از ارزش کاربرد این رویکرد آگاه هستند. شرکتهای داروسازی با استفاده از «شیمیترکیبی» که یک فرآیند کشف دارو به حساب میآید، قادرند به سرعتترکیبات دارو را تجزیه کنند، سپس این ترکیبات را آزمایش و بهبود بخشند. البته تمامی این مراحل بر اساس دادههای مشتری انجام میگیرند. بانکها، آژانسهای خدماتی بخش دولتی و موسسات آموزشی از جمله حوزههایی هستند که با کاربرد این رویکرد در تلاش اند خدمات خود را بنا بر تقاضای مشتری بهبود بخشند. آنان با سرمایهگذاری در حوزه فرآیندهای توسعه خود دادههای ارزشمندی جمعآوری میکنند که منجر به تسریع سیر تکاملشان میشود.
فرآیندهای نوترکیب
نظر شما در مورد مدیریت روباتها چیست؟ چشماندازی که نسبت به آنها وجود دارد چندان دور از ذهن بهنظر نمیرسد و ممکن است به زودی به همت فرآیندهای نوترکیب تحقق یابند. به اینترتیب فرآیند کارهایی که در دست انسانها است به زودی به ابزارهای هوشمند یا حتی روباتها سپرده خواهند شد. به اینترتیب «کار تیمی با ماشینها» رواج پیدا خواهد کرد.
دستگاههای روباتیک از سالهای ۱۹۶۰ تحولاتی را در کارهای فیزیکی ایجاد کردهاند. اما در سالهای اخیر این روباتها قدم فراتر نهادهاند و به تعامل با انسان و حتی یادگیری از انسان میپردازند. در پنج سال آتی تغییرات بسیاری در طراحی شغل با استفاده از قابلیتهای این روباتها ایجاد خواهد شد.
پیشرفتهای موجود در بینش کاربرد ماشین و کنترل نرمافزارها به دست روباتها در دو رویکرد عمده محبوبیت یافتهاند: اولین رویکرد تقریبا آشنا است: انسانها با استفاده از کنترل هوشمند از خطرات کار و فعالیت در موقعیتهای آلوده و خطرناک پیشگیری میکنند. نوع دیگر کاربرد روباتهای هدایتگر در حوزههای پزشکی و آموزشی است. با استفاده از فناوری telerobotic، پزشکان قادرند از طریق روباتهای مجهز به دوربین و صفحه نمایش، بیماران خود را در بیمارستان ویزیت کنند.
انبار داده هوشمند
مورد دوم رویکردی بدیع است. روباتهای کوچک و انعطافپذیر در تعامل با نیروی انسانی شرایط محیطی مشترک را درک میکنند و با آن هماهنگ میشوند. این امر مستلزم تبادل فشرده اطلاعات بین انسان و این روباتها است. در سال ۲۰۱۲ شرکت آمازون به دنبال پیادهسازی توزیع وسیع امکانات بود، برای تحقق این امر باید سیستمهای ۷۷۵ میلیون دلاری روباتساز Kiva برای شرکت تهیه میشد. هزینه بالای این تصمیم برای بسیاری از ناظران سوالبرانگیز بود، اما در نهایت روباتهای Kiva آمازون را قادر ساخت تا روند کار را تغییر دهد، تغییر روندی که انجام آن خارج از توانایی انسان بود: خارج کردن محصولات از جعبهها، ذخیرهسازی آنها، جداسازی آنها برای سفارشهای مختلف و بستهبندی مجدد کالاها جهت حملونقل و ارسال به مشتری. هر کارگر جهت نظارت بر این فرآیند باید در طول هر نوبت حدود ۷ الی ۱۵ مایل راه برود.
در این قسمت روباتها وارد بازی میشوند: یک سیستم کنترل مرکزی کامپیوتری بر فعالیت ارتشی از روباتها که عمل جابهجایی اجسام سنگین را به عهده دارند، نظارت میکند و در مرحله بعدی کارگر انسان کالای مورد نظر را در جعبهای قرار میدهد. این طراحی سرعت، دقت و صحت تحقق سفارشها را افزایش میدهد و به اینترتیب گروهی از کارگران زمان خود را صرف تمرکز بر بهبود فرآیند به نفع مشتریان میکنند.
این مثالی از آغاز راه تعامل روبات و انسانها است. وقتی انسانها و روبات فرصت یادگیری از یکدیگر را دارند، نتایج بهتری به دست میآید. پژوهش اخیر پیرامون یادگیری انسان و روبات نشان میدهد کارآیی هر یک از طرفین با درک چگونگی فعالیت دیگری افزایش پیدا میکند. به نظر راندی بروکس یکی از موسسین شرکت iRobot، روباتها قابلیت بالایی در حفظ و حیات تولیدکنندگان کوچک دارند.
انتخاب عاقلانه
مفاهیم عمده فرآیندهای هوشمند برای مدیران و کارکنان:
مدیران و کارکنان آنان به طور یکسان نیازمند اتخاذ تفکر و مهارت تجربی هستند. اگر مدیری از چگونگی استفاده از دادهها آگاهی نداشته باشد، بهرهمندی از ذخیره عظیمی از دادهها بیفایده خواهد بود. مدیران و کارکنان باید با استفاده از دادهها طراحیهایی انجام دهند که به نتایج موثری بینجامد. در چنین شرایطی اتکا به تجربیات، مستلزم پاداش و ایجاد فرهنگی پذیرای انعطافپذیری در مواجهه با شکستهای اجتنابناپذیر، ضروری خواهد بود.
دوم اینکه مدیران باید بدانند که سهم ارزشافزای واقعی آنها به طور فزایندهای بیش از اینکه خلق دانش به نظر آید، شکل قضاوت به خود میگیرد. کار دانشی به طور کلی از بین نمیرود، اما قسمت اعظم آنچه امروز از آن بهعنوان کار دانشی یاد میشود (تدوین برنامه، تکمیل فرمها و هماهنگی دادهها و ...) به زودی از طریق الگوریتمها و به صورت نرمافزاری انجام خواهد شد. آنچه باقی میماند کار قضاوت است: ایجاد تعادل بین دیدگاههای متضاد، تدوین یک برنامه عملی و تصمیمگیری. اما قضاوت مستلزم بینشی برگرفته از تجربه است و تجربه همواره دربرگیرنده شکلی از آزمایش است.
نکته سوم، مدیران و متخصصان فعال در هر حوزهای باید به دریافت مشاوره از ماشینها عادت کنند. هیچکس منکر ارزش ضمنی دانش و قضاوت انسانی نیست، اما این یک بینش و دیدگاه محدود است که اغلب بهرهبرداری مدیران را از فرصتها محدود میکند.
و در نهایت، مدیران باید قادر به درک این نکته باشند که پیگیری و استفاده از فرآیندهای هوشمند یک انتخاب است. آنان میتوانند روشها و رویکردهای مرسوم را برگزینند، اما در این صورت نباید انتظار نتایج عالی داشته باشند. در واقع بهرهمندی از مزایای تکنولوژیهای نوین امری خودکار نخواهد بود.
ارسال نظر