ماری بارا چگونه اولین مدیر زن جنرال موتورز شد؟
نویسنده: Rosabeth Moss Kanter مترجم: مریم رضایی منبع: HBR این روزها علاقه دخترها به ماشین دیگر عادی شده و شرکتهای خودروسازی هم میتوانند توسط زنان اداره شوند. انتصاب ماری بارا، به عنوان مدیرعامل شرکت خودروسازی جنرال موتورز به علاقهمندان خودرو این پیغام را منتقل میکند که این شرکت برای نوآوری محصولات و خودروهای خود عزمی جدی دارد. بارا که پدرش به عنوان فرمساز در کارخانه پونتیاک (Pontiac) کار میکرد، سرباز کهنهکار و ۳۳ ساله جنرال موتورز است. او در سمت قبلی خود به عنوان معاون اجرایی توسعه جهانی محصولات، مسوول تجهیز اجزای خودروهای تولیدی آینده بود که باید ایمنتر باشند و سازگاری بیشتری با محیط زیست و نیز آسایش مشتری داشته باشند.
نویسنده: Rosabeth Moss Kanter مترجم: مریم رضایی منبع: HBR این روزها علاقه دخترها به ماشین دیگر عادی شده و شرکتهای خودروسازی هم میتوانند توسط زنان اداره شوند.
انتصاب ماری بارا، به عنوان مدیرعامل شرکت خودروسازی جنرال موتورز به علاقهمندان خودرو این پیغام را منتقل میکند که این شرکت برای نوآوری محصولات و خودروهای خود عزمی جدی دارد. بارا که پدرش به عنوان فرمساز در کارخانه پونتیاک (Pontiac) کار میکرد، سرباز کهنهکار و 33 ساله جنرال موتورز است. او در سمت قبلی خود به عنوان معاون اجرایی توسعه جهانی محصولات، مسوول تجهیز اجزای خودروهای تولیدی آینده بود که باید ایمنتر باشند و سازگاری بیشتری با محیط زیست و نیز آسایش مشتری داشته باشند. تمرکز بر نوآوری برای آینده - یعنی خودروهای الکتریکی، هیبریدی، خودروهای بدون راننده و غیره - محور تجربه او برای ساخت جنرال موتورز جدید است.
بارا کار خود را در جنرال موتورز به عنوان دانشجوی مهندسی موسسه آموزشی جنرال موتورز شروع کرد. در همان زمان من به عنوان استاد و مشاوری تازهکار برای اولین بار از شرکت و کارخانه جنرال موتورز بازدید کردم. کتابم با عنوان «مردان و زنان شرکتی» که در آن امور داخلی یک شرکت صنعتی بینام را بررسی کرده بودم به تازگی منتشر شده بود و از من خواسته شده بود به مدیران اجرایی شرکت توضیح دهم چرا ساختار و فرهنگ شرکتی آنها برخی کارمندان را در مسیر موفقیت قرار میدهد و برخی دیگر را که به همان میزان مستعدند به شکلی قاعدهمند نادیده میگیرد.
من بیشتر شرکتهای بزرگ آن زمان را میشناختم. شرکت قدیمی جنرال موتورز از همه آن شرکتها مردسالارتر و زنستیزتر بود.
موقعیتی که به وجود آمده بود غیرقابل دفاع بود. شرکتهای تولیدی آمریکایی به دلیل انعطافناپذیری و بوروکراسیهای ویژهای که ایدههای جدید را سرکوب میکرد، ناتوانی در شنیدن صدای کارمندان، رفتار متکبرانه در قبال مشتری و به طور کلی عدم پیشرفت نوآوری، شرایط وخیمی داشتند. در این میان، جنرال موتورز سعی میکرد فرهنگ خود را تغییر دهد (و به همین دلیل من در یکی از کتابهایم با عنوان «اربابان تغییر» به این موضوع اشاره کردم). اما این شرکت برای یک پیشرفت بزرگ، بیش از حد منزوی بود. روش تغییر جنرال موتورز به این صورت بود که مسیر اصلی را رها و واحد جداگانهای به نام NUMMI تاسیس کند که راه کاملا متفاوتی را در پیش بگیرد.
در ضمن، جنرال موتورز کلاسهایی را برای پرورش استعدادهای زنان در سازمان خود راهاندازی کرده بود. ثمره این کلاسهای آموزشی تربیت دو تن از قدرتمندترین مدیران عامل زن امروز بوده است: ماری بارا و جینی رومتی، مدیر عامل IBM. شعار «آنچه به نفع جنرال موتورز است، به نفع آمریکا است»، در آن روزها مرتبا به شوخی مورد استفاده قرار میگرفت، اما این شعار امروز به طور جدی معنا یافته است.
مدیریت ماری بارا در درجه نخست به نفع جنرال موتورز است، چون او مهندسی است که در مورد خودرو تخصص کافی دارد. مدیریت او به نفع جنرال موتورز است، چون او فرهنگ جدیدی از کار تیمی و همکاری را با خود میآورد. از آنجایی که بارا قبلا مدیر منابع انسانی هم بوده، پرسنل شرکت را به خوبی میشناسد و با کمک دیگر مدیران همدورهاش، مانند دان آمان، به خوبی میتواند از عهده مدیریت تیم برآید. بارا و آمان، در ماه ژوییه در یکی از دورههای سطح بالای مدیریتی مدرسه کسبوکارهاروارد که من و تعدادی از همکارانم در آن تدریس میکردیم، شرکت کردند و هر دوی آنها سبک شنوندگی-یادگیری خوبی را که برای مدیران آینده دنیا لازم است از خود نشان دادند؛ بدون اینکه نشانههایی از روزهای متکبرانه جنرال موتورز و القای حس دانستن همه چیز در آنها دیده شود.
داشتن مدیر عاملی که هم در امور خودرو متخصص است و هم زن است، هم به نفع آمریکا است و هم به نفع
جنرال موتورز. به نفع هر کشور تولیدکننده خودرو است که علاوه بر مهندسین مالی، شاگردان بیشتری را برای یافتن فرصتهایی در مهندسی خودرو تربیت کند. همچنین به نفع هر کشور تولیدکننده است که زنان را به تحصیل و کسب تخصص در حوزههای کلیدی علم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی تشویق کند و سپس در صنایع تولیدی که مردان نتوانستهاند در آن موفق شوند، شغلهایی برای آنها ایجاد کند.
بارا با نمایش قابلیتهای فنی و مدیریتی خود ظرف ۳۳ سال توانست سمت مدیر عاملی جنرال موتورز را به دست آورد. شرط میبندم او نمیخواهد تنها یک سمبل باشد و قصد دارد شرکتی را که زندگیاش را به آن اختصاص داده، رشد دهد، اما خوب یا بد، حضور او به عنوان مدیر یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی دنیا، پیامهایی را به سراسر دنیا منتقل میکند (مثلا پیام آن به کشور عربستان میتواند این باشد که زنان هم حق دارند پشت فرمان اتومبیل بنشینند).
ایده مدیر عاملی شرکت خودروسازی توسط یک زن در خود آمریکا نیز سر و صدای زیادی به پا کرده و به این معنی است که دیگر مانعی در این راه وجود ندارد و نشاندهنده این است که زنان میتوانند هر کاری را انجام دهند.
ارسال نظر