فرآیند تولید و عرضه محصولات
اهمیت سرعتدهی زمان ورود محصول به بازار
مترجم: مهدی خلیلی * برای شرکتها، سرعتدهی زمان ورود محصولات جدید به بازار، یک استراتژی ضروری است. اغلب فرآیند طراحی بستهبندی و توسعه بهعنوان گلوگاه جهت دستیابی به اهداف، مطرح میشوند. در واقع چالشهای متعددی در فعالیتهای اصلی تهیه اطلاعات لیبل همانند: مشخصات محصول، طراحی، ترکیبات و بارکد است که همه آنها در طول طراحی و توسعه وجود دارند. بهطور کلی این موارد گاهی خارج از کنترل هستند. شرکتهایی که دارای روشهای بهتری برای فرآیند توسعه بستهبندی و محصولشان هستند، از یک مزیت اساسی در بازار برخوردارند.
مترجم: مهدی خلیلی * برای شرکتها، سرعتدهی زمان ورود محصولات جدید به بازار، یک استراتژی ضروری است. اغلب فرآیند طراحی بستهبندی و توسعه بهعنوان گلوگاه جهت دستیابی به اهداف، مطرح میشوند. در واقع چالشهای متعددی در فعالیتهای اصلی تهیه اطلاعات لیبل همانند: مشخصات محصول، طراحی، ترکیبات و بارکد است که همه آنها در طول طراحی و توسعه وجود دارند. بهطور کلی این موارد گاهی خارج از کنترل هستند.
شرکتهایی که دارای روشهای بهتری برای فرآیند توسعه بستهبندی و محصولشان هستند، از یک مزیت اساسی در بازار برخوردارند. توانایی این شرکتها برای پاسخگویی هرچه سریعتر، آنها را قادر میسازد تا هزینه سرمایهگذاریشان را کمتر کرده و سهم بازار بیشتری را از طریق سرعتدهی به زمان ورود به بازار برای محصولشان و همچنین نگهداری سرمایه قابلارزششان بهدست آورند.
از طریق کاهش زمان ورود محصول به بازار،قبل از عرضه یک محصول به بازار، شرکتها قادرند تا هزینه سرمایهگذاری شان را کاهش داده و تحقق درآمدشان را تسریع کنند. شرکتهایی که سرعت بیشتری برای ورود به بازار دارند، قادرند تا سهم خود را در بازار رشد دهند. خواه اینکه رهبر بازار باشند؛ بنابراین دوره کوتاه معرفی محصول جدید در بازار منجر به افزایش فرصتهایی در بازار میشود.
با تعریف مجدد روشها در بخشهای وابسته به شرکتهای تولیدی، میتوان زمان ورود محصول به یک بازار را کاهش داده و سرعت تحقق درآمد و کاهش هزینههای توسعه محصول و بستهبندی را افزایش داد.
چالشهای تاثیرگذار در زمان ورود محصول به بازار
فشردگی و کوچکسازی طول زمان مابین کمپین بازاریابی و ورود محصول به قفسه فروشگاهها یک هدف کلیدی استراتژیک است.
سرعتدهی زمان ورود محصول در یک مسیر قابلاعتماد و قابلتکرار، اجازه میدهد تا شرکتها دستیابی سریعتری به درآمد، افزایش سهم بازار و گسترش تصویر برند، داشته باشند.
اغلب شرکتهای تولید کالاهای مصرفی بهدنبال مسیرهایی برای فشردگی زمان توسعه محصول هستند؛ آنها فرآیند طراحی بستهبندی و مشخصات محصول را یک چالش میدانند؛ بالاخص، فرآیند تهیه برچسب و طراحی بستهها اغلب به عنوان گلوگاه، برای اقدامات بهینهسازی مناسب در سرعتدهی به توسعه و توزیع محصولات مشاهده میشوند.باید توجه داشت زمانی که هماهنگیها و مدیریت بهطور مناسبی صورت نگیرد، زمان ورود محصول به بازار توسط ورودیها به تاخیر میافتد.شکل(۱)
فرآیند توسعه بستهبندی و محصول بهینه شده
فعالیتها برای برنامهریزی کمپین، برچسب محصول، طراحی، ترکیبات، مجوزهای دولتی و بارکدگذاری بهطور معمول خارج از حوزه وظایف واحد طراحی و بستهبندی است. از طرفی تعیین و شناسایی فرصت برای کوتاهسازی زمان ورود محصول به بازار احتیاج به مدیریتی با تلاش مضاعف و مناسب برای هماهنگی با واحدهای درگیر دارد.
موردکاوی شرکت کداک
به طورکلی یک راه حل مشابه برای فرآیند توسعه بستهبندی و محصول در همه صنایع وجود ندارد، اما شرکت کداک توانسته با بررسی شرکتهای دیگر به یک الگوی چهار مرحلهای دست یابد که چرخه زمانی توسعه محصول و بستهبندی را کاهش میدهد.
گردش کار به خوبی تعریف شود
شرکتهایی که به بهترین روش اجرا در توسعه محصول و بستهبندی، دستیابی داشتهاند گردش کار استانداردی را بنا نهادهاند که هدررفت زمان بین مراحل کاری را کوچک و حذف میسازد. همچنین این سازمانها گردش کار مشخصی را نیز برای کنترل فرآیندهای استثنایی در مواقع بحرانی تعریف میکنند و در نظر میگیرند.
مسیریابی خودکار و دسترسی آسان به گزارش وضعیت
با در دسترس بودن فناوریهای جدید و ابزار مدیریت گردش کار، شرکتها کنترل بهتری بر سرعت و ردیابی پروژه از طریق حرکت سیستمی خواهند داشت؛ اما دسترسی به ابزارهای توانمند نیز کافی نیست؛ توجه دقیق باید به متعادلسازی قواعد حاکم، فرآیندهای مصوب و اطلاعات مورد نیاز برای مدیریت موثر، صورت پذیرد.
قابلیت ردیابی موثر و ممیزی شفاف
مدیریت ریسک و نظارت موثر، فراتر از فرآیند چندین مرحله ای ردیابی و تصویب توسعه بستهبندی و محصول (مدلهای معمول و سنتی) است. باتوجه به کم شدن تعدد مراحل و ردیابی فرآیند توسعه محصول، اماهمچنان همه سهامداران و مدیران واحدهای مختلف بر روند توسعه محصول باید نظارت داشته و نهادههای نظارتی بیرون از سازمان نیز از نتایج فعالیت حمایت میکنند.
کارآمدی مدیریت داراییها
فرآیند توسعه محصول بهینه شده، تسریع در هدفگذاری مجدد پروژههای تبلیغاتی شرکتها را افزایش میدهد.
همچنین در این شرایط تیم مدیریتی قادر خواهد بود همزمان با اجرا و کنترل یک پروژه بزرگ مدیریت پروژهای جدید را نیز در دست بگیرد. بهعلاوه، توانایی مدیریت داراییها جهت اخذ تاییدات حقوقی و قانونی این پروسه را ساده و کارآمد میسازد.
نتایج تجاری بهدست آمده از بهینهسازی چرخه تامین بستهبندی
کاهش زمان ورود محصول به بازار دارای یک اثر مثبت قابلتوجه در تحقق درآمد است. هنگامی که این امر توسط تیم بازاریابی بهطور کامل مورد بهرهبرداری قرار گیرد، بهعلت ورود سریعتر محصول به بازار درآمد حاصل از سهم و حاشیه سود را نیز افزایش میدهد.
شرکتهایی که روند توسعه محصول و بستهبندی را بهینه میسازند، علاوه بر کسب منافع تجاری شان مزایای دیگری نیز بهدست خواهند آورد:
۱- در صورتی که محصول در حال عرضه، نیاز به اصلاح داشته باشد؛ با توجه به بهینه شدن زمان توسعه محصول، حجم محصولاتی که دارای نقص در بستهبندی یا مشخصات برچسب محصول هستند، به دلیل افزایش سرعت اصلاح و سیستم جدید اصلاح شده، کمتر خواهد بود.
۲- کاهش ریسک مواجه شدن با استناد قانونی و حتی پروندههای حقوقی، به دلیل خطاهای موجود در بستهبندی.
۳- کاهش هزینههای توسعه بستهبندی از طریق فرآیندهای سادهسازی، کارآمد و خودکار.
ترسیم نقشه راه برای تغییر
در تجربه کداک، زمانی که ذینفعان، استراتژی را تشخیص داده و درک میکنند، سفر به سوی بهینهسازی فرآیند محصول و بستهبندی را میتوان شروع کرد. اولین مرتبه تجاری برای توسعه نقشه راه شامل یک برنامه یا طرح جهت مدیریت خطرات مرتبط با تغییرات
است.
یک کمیته راهبری در سطوح ارشد سازمان باید برای توسعه و اجرای نقشه راه برگزار شود و مالکیت کمیته تضمین دهد که مسائلی را که در طول مسیر با آن مواجه میشود، حلوفصل کند و جریان ارتباطات را در وضع پروژه به آرامی انتقال دهد و تاکید مصرانه نیز بر مزایای تغییر داشته باشد.
کداک دروازه ورود به فرآیند نقشه راه خود را برای کاهش اثرات خطر ایجاد کرد. در هر مرحله از اجرای طرح، اعتبار ارزش پروژه به تمام سهامداران گزارش میشود و موضوع تضمین آگاهی از خطرات و ارزش عمل قبل از سرمایهگذاری یا تغییرات نیز رخ میدهد.
این طرح در یک چارچوب توسعه مییابد؛ بهطوری که کار در فازهای بین هر مرحله نباید بیش از قابلیتهای سازمانی به طول بینجامد. در عوض، کار باید برای جذب منطقی سودهای مورد انتظار، سازمان یافته شود. در این طرح باید پیشامدهایی در نظر گرفته شوند که حاصل از نتایج احتمالی است و به محافظت پروژه از موضوعات غافلگیرانه اقدام شود.
این رویکرد همزمان با شتاب دادن به خروجیها، قادر به کنترل فرآیند توسعه محصول و بستهبندی جدید نیز است و سازمان نیز قادر به اعتباردهی به ارزشها و اثبات مدل کارها است و به آسانی اتمام عملیات را با حداقل اختلال برای پروژههای جاری اندازهگیری میکند.
برای به دست آوردن مجموعه مهارتهای مورد نیاز جهت محرکهای تحول، در شرکتهای تولید کالاهای مصرفی به افراد با تجربه اهمیت داده میشود.
یک فرد باتجربه میتواند توسعه منافع کمیتی شرکت را هدایت کند.اغلب افراد با تجربه در قالب یک مشاور قابلاعتماد بوده و بهعنوان عضوی از تیم هستند که در کسب موفقیت از ابتدا تا انتهای پروژه نقش دارند. بنابراین افزایش سرعت ورود محصولات جدید به بازار، یک هدف برجسته برای مدیران اجرایی و اعضای هیاتمدیره شرکتهای تولید کالاهای مصرفی است.
اگرچه بستهبندی بهعنوان یک گلوگاه برای دستیابی به اهداف تدوینی ظاهر میشود، اما حل مشکلات، احتیاج به تفکر مجدد روش در تنوع فعالیتها طراحی و توسعه بستهبندی دارد.
با تعریف مجدد به این موضوع دست مییابیم که چطور با حذف موانع مرتبط با بستهبندی شرکتهای تولید کالاهای مصرفی میتوان زمان ورود کالا به بازار را کاهش و سرعت تحقق درآمد را افزایش و هزینههای توسعه محصول و بستهبندی را کاهش دهیم.
mkhalili@golestan.com*
ارسال نظر