مدیریت کارمندانی که در مقابل رییسشان قرار میگیرند
نویسنده: ریوا لسونسکی مترجم: سیمین راد آیا فکر میکنید کارمندانتان از شما متنفر هستند؟ اگر اینطور است، پیش از آنکه انگیزههای منفی آنها فرهنگ جاری شرکت شما را خراب کند، اوضاع را سریعا رو به راه کنید. کارمندانتان واقعا چه احساسی درباره شما دارند؟ آیا به شما توجه کافی دارند، شما را به عنوان یک دوست در نظر میآورند و به شما احترام میگذارند؟ اگر پاسخ شما منفی است، موارد زیر میتواند به شما در حل این مشکل کمک شایانی کند. در اینجا پنج دلیل عمده و مشترک را ذکر میکنم که کارمندان میتوانند بابت آنها از شما متنفر باشند و نیز آنچه میتوانید برای تغییر اذهان آنها انجام دهید.
نویسنده: ریوا لسونسکی مترجم: سیمین راد آیا فکر میکنید کارمندانتان از شما متنفر هستند؟ اگر اینطور است، پیش از آنکه انگیزههای منفی آنها فرهنگ جاری شرکت شما را خراب کند، اوضاع را سریعا رو به راه کنید. کارمندانتان واقعا چه احساسی درباره شما دارند؟ آیا به شما توجه کافی دارند، شما را به عنوان یک دوست در نظر میآورند و به شما احترام میگذارند؟ اگر پاسخ شما منفی است، موارد زیر میتواند به شما در حل این مشکل کمک شایانی کند. در اینجا پنج دلیل عمده و مشترک را ذکر میکنم که کارمندان میتوانند بابت آنها از شما متنفر باشند و نیز آنچه میتوانید برای تغییر اذهان آنها انجام دهید. ۱. ذهنتان را آماده کنید. هیچ مشکلی درخصوص جمعآوری کردن نظرات کارمندان و وقتگذاشتن برای توجه به آنها وجود ندارد. درواقع، عملبه چنین شیوه فراگیری میتواند چشماندازهای نو و ارزشمندی به شما بدهد. اما در مواقع مشخصی، شما باید جمعآوری و بازنگری دادهها را متوقف کنید و دست به تصمیمگیری بزنید. پیش از آنکه هر پروژه شروع شود و بخواهید همه جوانب را در نظر بیاورید، سعی کنید وقت بیشتری صرف بررسی دادهها و گزینهها کنید. این به شما کمک میکند خروجیها یا پیامدهای ممکن را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرید کدام مسیر را برگزینید. ۲. به شیوهای خرد آنها را مدیریت کنید. کسبوکارهای ما نیز همچون «فرزندان» ما هستند، پس، بسیاری از ما، درست مثل پدر و مادرهای مشتاق و علاقهمند، تمایل داریم به نحوی خرد مدیریت کنیم. متاسفانه، مدیریت خرد، گاهی حس نوآوری و ابتکار را در کارمندان از بین میبرد. وقتی کارمندان مطلع باشند که شما انتخابهای آنها را پیشبینی خواهید کرد، از تصمیمگیری دست میکشند و منفعلانه صبر خواهند کرد تا شما به ایشان بگویید چهکار کنند. اینامر دو نتیجه خواهد داشت: اول، شما به یک گره یا تنگنا تبدیل میشوید؛ چون بدون داده ورودی از جانب شما هیچ اتفاقی نمیافتد و دوم، شما با تیمی وانهاده میشوید که از حیث کارآمدی و ابتکار عمل در حد یک گروه بچه مدرسهای خواهد بود. گام به گام جلو بروید. کشف کنید که کدام حوزهها هستند که میتوانید به کارمندان مجال پیشرفتن بدهید و ببینید کارمندان چطور خودشان از پس کارشان برمیآیند و اگر دیدید که میتوانند کارشان را جلو ببرند میتوانید همین رویه را ادامه دهید. ۳. به شیوهای متقاعدکننده و تاثیرگذار صحبت کنید. آیا از تیمتان انتظار دارید همه وقت کار کند؛ در حالیکه شما در اتاق کارتان در حال وقتگذرانی هستید؟ ممکن است همه وقت در خانهتان کار کنید؛ اما اهمیتی ندارد اگر اعضای تیم آن را نمیبینند، حتی اگر این تاثیر را بر بقیه بگذارد که شما را یک موجود سست و بیحال تصور کنند. در کل، بهتر این است که اطمینان حاصل کنید که پرسنلتان ببینند شما بهاندازه آنها متعهد و مقید هستید و از آنها انتظار نداشته باشید آنچه را که حتی خود شما نمیخواهید انجام دهید، انجام دهند. به طور جدی درباره تصویری که از شما فرافکنی میشود فکر کنید. شاید لازم باشد وقت بیشتری برای ملاقاتها یا برخوردهای رو در رو با کارمندانتان بگذارید یا اگرامکان داشته باشد اجازه دهید این گونه افراد از محیط کار خارج شوند و از داخل خانه کار کنند. ۴. صرفا به افراد مورد علاقهتان توجه نکنید. همچون صاحبان کسبوکارهای کوچک، همه ما به طور تنگاتنگ و نزدیک به هم با اعضای تیم کار میکنیم و باید رو راست باشیم. حتی خارج از کار و مناسبات آن، شما دوستیهایتان را با این عده بیشتر تحکیم میکنید؛ اما این مهم است که اجازه ندهید آن دوستیها بر آنچه در محل کار میگذرد تاثیری بگذارد. لازم است شیوهای که با کارمندانتان برخورد میکنید منحصرا بر پایه اعمال و پیشرفتهای کاری ارزیابی شود نه بر مبنای آنچه درباره افراد احساس میکنید. درخصوص نحوه رفتارتان با افرادی که مورد علاقه شما هستند باید فوق حساس باشید. نیاز است تا هر تلاشی لازم است انجام شود تا نشان دهید هیچ طرفداری یا پارتیبازیای در کار نیست. همچنین بهتر است با همه کارمندان در محل کارتان گشوده و با روی باز برخورد کنید و اجازه دهید در جریان اموری که منجر به تغییرات در محل کار میشود، قرار بگیرند. احتمالا این این گروه از افراد تسلی خواهند یافت وقتی ببینند که هیچ کس ــ حتی کسانی که اصطلاحا چاپلوسی رییس را میکنند ــ مشمول پارتیبازی یا طرفداری نمیشود. ۵. موفقیتتان را با کارمندان تقسیم کنید. هیچ مشکلی وجود ندارد در اینکه از ثمرات کارتان لذت ببرید. همه ما میدانیم که جلوبردن یک کسبوکار عمل دشواری است؛ اما مهم است که پاداشها را با اعضای تیم که به شما در راه رسیدن به اهدافتان یاری رساندهاند، تقسیم کنید. در غیر اینصورت، در بین اعضای تیمتان تفرقه و کینهتوزی ایجاد میشود که نهایتا به فروپاشی یا اختلال درامور شرکت میانجامد. اگر میزان پاداشها عادلانه نباشد و با توسعه کسبوکار افزایشی نداشته باشند، شرایط بسیار بدی را به وجود آوردهاید. اگراین موارد اتفاق افتاده، پس این احتمال وجود دارد که اعضای تیمتان از شما متنفر بشوند. پس به روشهای دقیقتر و زیرکانهتری پاداشها را به کارمندان اختصاص دهید. پاداشهای کارمندان را متناسب با سهم و مشارکتشان تعیین کنید و نه صرفا حداقل میزان پاداش، که برای کسر کردن از مالیاتهای کسبوکار تخصیص داده میشود.
ارسال نظر