ترجمه: مسعود حسینی دلوئی در دوره جدید ریاست‌جمهوری، از گروه جدیدی از مدیران بخش خصوصی برای قبول پست‌های رده بالای دولتی دعوت به عمل خواهد آمد. آیا آنها در ایفای نقش‌هایشان موفق خواهند شد؟ به عنوان کسی* که تجربه چنین نقشی را دارد و شاهد آمد و رفت بسیاری هم بوده، پیشنهادهایی برای مدیرانی که به پست‌های بالاتر ارتقا می‌یابند، دارم: ساختارهای سازمانی بسیار متفاوتند و اغلب یک دلیل (یا یک داستان) پشت آنها وجود دارد. بنابراین از خواندن نوشته‌های مقامات قبلی و کارمندان کنونی و همچنین صحبت با آنها غافل نباشید. همکاران جدید آموخته‌هایتان را مورد تحسین قرار خواهند داد و شما به آمادگی بیشتری دست خواهید یافت. افراد شایسته را در مناصب بگمارید. درست مانند کسب‌وکارتان، موفقیت شما در گروی گردآوری و چیدن تیمتان است، اما به احتمال زیاد نیاز به ترکیب متنوع‌تری از تجربه، وابستگی‌های سیاسی، شبکه‌های سازمانی و توانمندی‌ها خواهید داشت. تیمی بسازید که بتوان روی تنوع تخصص آن در راهنمایی اعضا جهت همراه بودن با یکدیگر، اشتراک اطلاعات و ترسیم اهداف مشترک سرمایه‌گذاری کرد. کارکنان حرفه‌ای می‌توانند منبعی بزرگ و حیاتی در جهت انجام کارها باشند. از این رو، آنها را نیز درگیر فعالیت‌ها کنید. هر چند سمت‌های اصلی و کلیدی بسیار مهم هستند، اما دقت کنید که از سایر خطوط کاری تیمتان غافل نشوید. با رسانه‌ها و گروه‌های برون‌سازمانی تعامل داشته باشید. ممکن است به این گروه‌ها به عنوان «تحلیلگر سرمایه‌گذاران» نگاه کنید که عملکردتان را ارزیابی یا شما را ناگزیر از پیروی از دستور کار خاصی کنند. باید درک کنید که رسانه‌ها هم وظیفه دارند. اکثر اصحاب رسانه‌ به دنبال واقعیت هستند، اما ناگزیرند در کوتاه‌ترین زمان ممکن بیشترین حجم اطلاعات را جمع‌آوری کنند. شما و تیم شما می‌توانید آنها را یاری کنید. به طور مشابه، با دیگر ذی‌حقانی که دغدغه واحد شما را دارند تعامل داشته باشید. آنها می‌توانند کمک بزرگی باشند، همان گونه که می‌توانند تبدیل به مانعی در سر راه شما شوند. شبکه‌های رسمی و غیررسمی با همکاران سایر بخش‌ها و کارکنان دولت ایجاد کنید. فرآیندهای بین سازمانی تعیین‌کننده بسیاری از مسائل هستند و دستیابی شما به این قدرت بستگی به میزان دانش، ایده‌ها، روابط شما در درون و برون دولت و همچنین توانایی شما در به‌کارگیری آنها خواهد داشت. بپذیرید که موجودیت شما بستگی زیادی به «فرآیندهای بین سازمانی» خواهد داشت. در برخی بخش‌ها، فرآیندها حتی می‌توانند در دادگاه‌ها طرح شوند. فرآیندها می‌توانند درون‌دادهای مفید را تسهیل کنند و به شما در کسب حمایت کمک کرده و اختلاف‌ها را حل کنند، اما از طرف دیگر آنها می توانند سازمان را فلج سازند. سعی کنید از منفعت‌های آنها بهره گیرید، اما بر نیاز به تصمیم‌گیری تاکید داشته باشید. روی دستیابی به نتایج تمرکز کنید. بسیاری از فرآیندها، توقعات خارج از سازمان و تنوع دیدگاه‌ها در دولت، به همراه فوریت کارهای روزمره حتی می‌توانند بینش توانمندترین مدیران را نسبت به مهم‌ترین هدف (به انجام رساندن کار) کور ‌کنند. اهدافی که در اوایل این مسیر برمی‌گزینید، احتمالا باید کلی‌تر از اهدافی باشند که در کسب‌و‌کارتان انتخاب می‌کردید. مسیر هم ممکن است پرپیچ و خم‌تر باشد، اما شما و واحدتان می‌توانید با تمرکز بر شیوه‌ها تفاوت ایجاد کنید.از حلقه‌های بازخورد برای باقی ماندن در مسیر صحیح کمک بگیرید. کارکنانتان را راهنمایی کنید و از پرورش احساس تعلق خاطر به اهداف هنگام انجام کارها در تک‌تک افرادتان اطمینان حاصل کنید. در نهایت فراموش نکنید که کار شما اداره دفتر کارتان نیست، بلکه هدف شما خدمت به جامعه است. * رابرت زولیک، رییس سابق نمایندگی تجاری گروه بانک جهانی و آمریکاست. وی مناصب عالی در دولت و وزارت خزانه‌داری آمریکا را عهده‌دار بوده است. منبع: گزیده مدیریت