خوب گوشسپردن، مهارتی برای تبدیلشدن به یک مدیر برتر
ویویان گیانگ مترجم: سیمین راد برای اینکه یک مدیر موفق باشید، نیاز دارید که توانایی بسیار زیادی برای شنیدن اعضای تیمتان داشته باشید. این گفته به معنای آن نیست که به کلماتی گوش دهید که بر زبان میآورند، بلکه مساله بر سر تفسیرکردن همه چیز در آن بین و حتی چیزهایی است که در واقع بر زبان نمیآورند. نیکول لیپکین، مولف کتاب «چه چیز مدیران را در صدر نگه میدارد» به ما میگوید: «یکی از دشوارترین مهارتها، خوب شنیدن است. بسیار دشوار است ذهنتان را از سرگردانی بیرون بیاورید. همواره، حتی وقتی دیگران همه توجهشان را به شما معطوف نمیکنند، میتوانید سخن بگویید.
ویویان گیانگ مترجم: سیمین راد برای اینکه یک مدیر موفق باشید، نیاز دارید که توانایی بسیار زیادی برای شنیدن اعضای تیمتان داشته باشید. این گفته به معنای آن نیست که به کلماتی گوش دهید که بر زبان میآورند، بلکه مساله بر سر تفسیرکردن همه چیز در آن بین و حتی چیزهایی است که در واقع بر زبان نمیآورند. نیکول لیپکین، مولف کتاب «چه چیز مدیران را در صدر نگه میدارد» به ما میگوید: «یکی از دشوارترین مهارتها، خوب شنیدن است. بسیار دشوار است ذهنتان را از سرگردانی بیرون بیاورید. همواره، حتی وقتی دیگران همه توجهشان را به شما معطوف نمیکنند، میتوانید سخن بگویید. اکثر ما در محل کار بسیار غرق در امور جاری هستیم، برای مثال، نامهنگاری، تلفنزدن، چک کردن ایمیلها و... همه مواردی هستند که مغز ما را درگیر خود میکند. اما مغز ما توانایی بسیار بالایی دارد و میتواند اطلاعات بسیاری را در خود بریزد و تاب آورد.» لیپکین در کتابش، درباره چند تمرینی مینویسد که مدیران باید برای محکزدن تواناییشان در جهت بهتعویقانداختن داوری استفاده کنند، و آن تلاش برای شنیدن این است که دیگران واقعا چه میگویند. این مهارتها واقعا به خوب شنیدن که نیاز هر مدیری برای مدیریت هرچه بهتر است،کمک میکند. ۱. از تفسیرکردن دست بردارید. انجام این کار شاید دشوار باشد، اما سعی کنید جملات دیگر افراد را قطع نکنید. شما اغلب این کار را به آن خاطر انجام میدهید که فکر میکنید آنچه را دیگران دارند میگویند تماما میدانید. اما چنین چیزی درست نیست. در واقع، اغلب اوقات برداشت شما از گفتههای طرف مقابل نمیتواند کامل و بینقص باشد. لیپکین مینویسد، «مغز ما طوری طراحی شده است که اغلب آن چیزی را میشنود که ما میخواهیم بشنویم. ما در پی اطلاعاتی هستیم که از آنچه خواهان دیدن و شنیدن هستیم پشتیبانی کنند و چیزهای دیگر را نادیده بگیرند.» صدای مغزتان را که دائما فرضیه طرح میکند و گوینده مقابلتان را یکجانبه داوری میکند خاموش کنید و با دقت به آن چیزی توجه کنید که خودتان در ادامه خواهید گفت. جملات و رشته افکار دیگران را قطع نکنید. ۲. برای دریافت احساسات گوشبسپارید. از آنجاکه شنیدن بسیار دشوار است، اغلب ما به طور ناخودآگاه تا حدی که بتوانیم کم میشنویم. ما اغلب تا حد شنیدن مطالب اساسی پیش میرویم. اما موفقترین آدمها قادر هستند برای دریافت کامل احساسات طرف مقابل گوشبسپارند. لیپکین میگوید، «آدمها اغلب احساساتشان یا دغدغههایشان را مستقیما بیان نمیکنند ــ خصوصا به رییسهایشان. به الفاظی توجه کنید که احساسات یا نیازهای آنها را بیان میکنند. همچنین به رفتارهای غیرکلامی که احساسات طرف مقابلتان را منعکس میکند، توجه کنید.» اگر چنین مهارتی را به دست بیاورید، «قدرت مورد ارجاع بودن» را در اختیار خواهید داشت. قادر خواهید بود بر دیگران تاثیر بگذارید و اعتماد کسب کنید، زیرا آنها احساس شنیدهشدن کردهاند. این باعث میشود احساس کنید به مردم نزدیکتر شدهاید و اگر بهراستی چنین باشد، آنها هم بیشتر از پیش، خواهان کار کردن در کنار شما خواهند بود. ۳. آنچه را که شنیدهاید برای شخص مقابلتان تکرار کنید. همواره باید آنچه را فکر میکنید آن شخص گفته را با گفتن جملاتی مانند آنچه در ادامه مییابد مجددا به زبان دیگر بازگو کنید: «این چیزی بود که فکر کردم شنیدم... آیا درست شنیدم، اینطور گفتید...» لیپکین اضافه میکند: «اینکه صحبتهای طرف مقابلتان را به بیان دیگر برایش بازگو کنید به شما کمک میکند صحت و دقت درکتان را بسنجید. هرگونه احساسی را که فکر میکنید طرف مقابلتان بیان کرده، با بیانهای کلامی یا با زبان بدن و ایما و اشاره، شفافسازی کنید.» همچنین باید به لحن صدای اشخاص توجه کنید. برای نمونه، بعضی از مردم، چیزی را میگویند که به نظر میرسد خشمگینانه است، اما در واقع اینطور نیست. گاهی اوقات، خوبشنیدن، علاوه بر لحن، به ویژگیهای فرهنگی نیز مربوط است. ۴. آنچه را که شخص مقابل میگوید در ابتدا تصدیق کنید. این مورد اشاره دارد به زمانی که شما قصد دارید، بعد از تصدیقکردن جملات طرف مقابل چیزی را به او بگویید. بنا به پیشنهاد لیپکین، در همان ابتدا گفته طرف مقابل را نقد نکنید، بلکه ابتدا تمام سخنان طرف مقابل را بشنوید و سپس بهنحوی بیریا و صادقانه با عقاید خودتان به استقبال دیگری بروید. به این ترتیب است که یک رابطه ساخته میشود. ۵. به دنبال سرنخهای غیرکلامی باشید. بعد از آنکه عقیدهتان را به طرف مقابلتان گفتید، باید توجه بسیار دقیقی به هر تغییری در چهره، رفتار، یا هیجانات او داشته باشید. همانطور که لیپکین میگوید، «با تایید طرف مقابل پیش بروید و بعد درستی آنچه را که دریافتید بررسی کنید.» در مجموع، شنیدن یک مهارت کنشمندانه است. مهارتی که باید تدریجا در خود بپرورانید. به گفته لیپکین، «همه چیز بسیار سادهتر و راحتتر میشود وقتی هر دو طرف یک چیز را میشنوند و برداشت مشخص، درست و واضحی دارند.»
ارسال نظر