مترجم: شهلا زمانی اسکویی منبع: Wall Street Journal سه سال پیش برایان بیدر در همکاری با شرکت اپل برای انجام یک کار پشتیبانی تکنولوژی، دریافت که مدیران منابع انسانی این شرکت فهرستی از دستورالعمل‌ها را برای کارمندان تهیه کرده‌اند و انتظار می‌رفت کارمندان از این دستورالعمل‌ها تبعیت کنند. این فهرست شامل موارد زیر بود: ۱) در تماس با مشتریان از زبان صریح و روشن استفاده نکنید؛ ۲) با کارمندان دیگر با احترام رفتار کنید و ۳) نیروهای جدید نباید با همکاران خود در مورد مساله دستمزد گفت‌و‌گو کنند. اما مورد سوم نتیجه معکوس داد. آقای بیدر که ۲۵ سال دارد و به ازای هر یک ساعت کار مبلغ ۱۲ دلار به او پیشنهاد شده بود، می‌گوید: «این موضوع حس کنجکاوی مرا برانگیخت.» وی در طول اوقات فراغت خود دستمزد همکاران جدید خود را مورد بررسی قرار می‌داد و به این نتیجه رسید همه کسانی که در آنجا کار می‌کنند، بابت هر ساعت کاری، دستمزدی حدود ۱۰ تا ۱۲ دلار دریافت می‌کنند، اما شرکت اپل تمایلی نداشت در مورد سیاست‌های داخلی شرکت اظهار نظر کند. همین مساله باعث شد که او بعد از سه ماه تصمیم به استعفا از آنجا را بگیرد. برایان متوجه شده بود که بهره‌وری او در آن شرکت دو برابر کسی بود که در آن تیم کمترین کارآیی را داشت، در حالی که دستمزدش تنها۲۰ درصد بیشتر بود. بیدر می‌گوید: «این مساله مرا به شدت آزار داد. چرا وقتی من دو برابر آنها کار می‌کنم، نباید دو برابر دستمزد بگیرم؟» مقایسه دستمزد در میان همکاران، از دیرباز تاکنون یکی از مسائل مورد بحث و نهی‌شده در محیط کار بوده، اما این مساله با ورود نیروی کار نسل جدید به بازار کار تا حدودی در حال تغییر است. با توجه به اینکه نسل جدید زندگی خود را در رسانه‌های اجتماعی مانند فیس بوک و توئیتر مستندسازی می‌کنند، با خودافشایی، بخشی از اطلاعات خود را از طریق این شبکه‌ها، به محل کار انتقال می‌دهند. آنها از این اطلاعات برای مذاکره با کارفرمای فعلی خود جهت بالا بردن حقوقشان یا برای به دست آوردن حقوق و دستمزد بالاتر برای ورود به محل کار جدید استفاده می‌کنند. جای تعجب نیست که بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند مسائل مربوط به حقوق و دستمزد را کاملا محرمانه نگه‌دارند. این شرکت‌ها امیدوارند که همیشه در مذاکرات مربوط به مساله حقوق و دستمزد، برتری داشته باشند و حتی عیب‌ها و کاستی‌هایی که در این زمینه وجود دارد را مخفی نگه دارند. اما چنین اطلاعاتی به کارمندان قدرت می‌دهد و مخصوصا جوانان این مساله را خوب درک می‌کنند. کوین هالوک، مدیر موسسه مطالعات پاداش‌دهی در دانشگاه کورنل، تصریح می‌کند: «در حال حاضر، افراد بسیار بیشتر از حتی ۱۰ سال گذشته، تمایل دارند در مورد دستمزدشان صحبت کنند. هنوز هم آشکار ساختن میزان دستمزد می‌تواند یک موضوع مخاطره‌آمیز باشد. اختلاف حقوق کارمندان وقتی علنی شود، می‌تواند خشم آنها را برانگیزد و باعث ایجاد حسادت و نارضایتی در بین آنها شود؛ مخصوصا در مورد افرادی که در مقایسه با دیگر کارمندان، خودشان را در کفه پایین ترازو می‌بینند. بر اساس مطالعه‌ای که روی ۶۴۰۰ نفر از کارمندان دانشگاه کالیفرنیا انجام گرفت، محققان مطلع شدند کارمندانی که دستمزد آنها پایین‌تر از حد متوسط بود، به محض اینکه از حقوق همکاران خود مطلع شدند، افسرده شده و احتمال اینکه به دنبال کار دیگری بروند افزایش یافت. هالوک می‌گوید: «اطلاعات در مورد حقوق و دستمزد کارمندان همواره چالشی قدیمی بوده، اما اینترنت هم این اطلاعات را به مراتب قابل‌دسترس‌تر کرده است. عضویت افراد در سایت‌هایی از قبیل Glassdoor.com برای به اشتراک‌گذاری حقوق و سایر بازخوردها در مورد کارمندان، به این مساله که دیگر حقوق و دستمزد یک امر خصوصی نیست، دامن می‌زند.» زمانی که داستین زیک در سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفت شغل خود را به عنوان یک متخصص رسانه‌‌های اجتماعی در شرکت خرده فروشی Buy-Seasons ترک کند، مسائلی را با ۶-۵ نفر از همکاران مورد اعتمادش درباره حقوقشان مورد بررسی قرار داد. وی با مقایسه اظهارات آنها به این نتیجه رسید که اکثر همکاران از افشا کردن حقوق و دستمزد خود احساس خوشحالی دارند. چندین نفر از همکاران او که در حال حاضر به دنبال فرصت‌های کاری جدید هستند، به این فکر بودند که در محل کار جدید چه حقوقی را باید دریافت کنند و چگونه در مورد آن مذاکره کنند. این بررسی‌ و ارزیابی‌ها به زیک کمک کرد تا در شغل جدید خود حقوق موردنظر و تخمینی خود را به دست بیاورد. وی می‌گوید: «در نسل من فرهنگ شفافیت وجود دارد و هر چقدر که جوان‌تر باشی، کارفرما تلاش خواهد کرد حقوق کمتری پرداخت کند.» به گفته هالوک، در پایان باید گفت که نظام پاداش دهی، علمی کاملا غیردقیق است که بر اساس شرایط بازار کار، بودجه شرکت و عملکرد فردی کارکنان تعیین می‌شود. شرکت‌ها برای حفظ کارمندان کارآمد خود از پاداش و ترفیع استفاده می‌کنند، اما سنجش میزان کارآمدی کارکنان امر بسیار پیچیده‌ای است؛ به خصوص در زمینه‌هایی که معیارهای ساده را به چالش می‌کشد. بنابراین یکی از راه‌هایی که می‌شود مانع بروز این گونه سیاست‌های داخلی شد، این است که شفاف‌تر عمل کنیم. شرکت سام‌آل معیارهای پرداخت دستمزد و حقوق فردی را برای همه روشن کرده است. این شرکت که در زمینه تجزیه و تحلیل داده‌ها فعالیت می‌کند، می‌گوید: حتی اگر یک نفر از کارکنان هم تلاشی برای دریافت اطلاعات از دستمزد همکار خود نکند، بهره‌وری آنها در کل بسیار بالاتر خواهد رفت. جی آدلسون، از بنیانگذاران چند شرکت فناوری از جمله سایت اجتماعی Digg، در شرکتی که تازه راه‌اندازی کرده، سیستم پرداخت حقوق و پاداش شفافی را به کار گرفته تا کارمندان احساس کنند به طور منصفانه حقوق می‌گیرند؛ اگرچه میزان حقوق هر فرد به طور جداگانه منتشر نمی‌شود. کارمندان و کارفرمایانی که از این شفافیت استقبال می‌کنند، اعتقاد دارند که این امر به آنها کمک می‌کند تا مطمئن شوند به صورت عادلانه حقوق دریافت می‌کنند و احتمال بروز هر گونه تبعیض بر اساس جنسیت یا ویژگی‌های دیگر، کاهش می‌یابد. لوسی بیلی ۴۳ ساله، کارمند یک آژانس تبلیغاتی در نیویورک است که گفت‌وگو بر سر میزان درآمد افراد را کار بسیار سختی دانسته و می‌گوید: «بسیار مشتاق هستیم که در مورد این مسائل بدانیم، اما سوال کردن در این مورد واقعا جسارت می‌خواهد. گفت‌وگو در مورد میزان حقوق دیگران، ریسک ایجاد حسادت مخرب بین کارکنان را به همراه دارد. تا پیش از اینکه به این اطلاعات دست یابید، از شغلتان راضی هستید، اما ناگهان متوجه می‌شوید که همکارتان کمی بیشتر از شما حقوق می‌گیرد و این واقعیت همه تصورات شما را نابود می‌کند. چون از خود می‌پرسید «آیا حقوق من به درستی پرداخت شده‌ است؟»