فرشید آریاشکوه*

در زندگی روزمره بسیار پیش آمده که در مقابل رودربایستی شکست خورده ایم و بر خلاف میل باطنی به ناچار مجبور به پذیرش انجام خواسته‌ای برای دیگران شده‌ایم. ما آن کار را انجام می‌دهیم، ولی تا پایان کار به سختی وضعیت را تحمل می‌کنیم و در آخر حتی ممکن است نسبت به آن فرد دیدی منفی در ذهنمان باقی بماند، عمدتا در این مواقع سعی می‌کنیم از آن شخص فاصله بگیریم. در کسب‌وکار نیز برخی از فروشندگان به اشتباه برای شیوه بازاریابی خود این روش را بر می‌گزینند و غافل از پیامدهایش در اکثر موارد موفق به فروش هم می‌شوند اما آیا این فروش آغاز یک تعامل تجاری است یا پایان آن است؟

پیامدهای منفی این شیوه

درست است که در ظاهر فروشنده به هدف نهایی خود یعنی فروش دست پیدا می‌کند، اما ممکن است محصول ارائه شده نیاز واقعی مشتری نباشد و این باعث خواهد شد مشتری بعد از خروج از آن موقعیت احساس کند از یک نبرد سخت با خستگی بازگشته و مجددا هرگز از ترس این چالش به آن شخص مراجعه نکند.

این گونه مشتریان معمولا بعد از خرید دائم به دنبال عیب‌جویی از آن محصول هستند و شروع به تعریف این اتفاق به عنوان نوعی باخت برای دوستان خود می‌کنند و این باعث تخریب آن محصول یا آن فروشنده خواهد شد.

اما زمانی که فروشنده مشتری خود را آزادانه در انتخاب رها کند و برای پیشبرد هدف خود نکاتی را ارائه دهد که باعث تاثیرگذاری در گزینش خریدار می‌شود شخص مراجعه‌کننده با میل کامل آن محصول را انتخاب خواهد کرد و حتی اگر در انتخاب خود اشتباه کرده باشد نه تنها به دنبال عیب‌جویی یا استرداد محصول نخواهد بود، بلکه به فروشنده اعتماد خواهد کرد و از او برای معرفی محصولی کارآمدتر راهنمایی می‌خواهد و این اتفاق آغاز تعاملی ابدی می‌باشد. تا زمانی که این اعتماد وجود دارد تعامل تجاری نیز به عمر خود ادامه می‌دهد. در انتخاب شیوه فروش بسیار دقت کنید، فروش پایان کار نیست، بلکه شروع یک تعامل قوی است.

اگر در جایگاه یک فروشنده اید هرگز مشتری خود را در مقابل رودربایستی قرار ندهید و اگر در جایگاه خریدار هستید هیچ‌گاه با رودربایستی وارد مذاکره‌ای نشوید.

* Farshid@arvin-rose.com