فرهنگ کسب و کار
فرهنگ کسب و کار در فرانسه - ۴ خرداد ۹۰
بخش سوم
پیشینه کسب و کار در فرانسه
میتوان گفت که در رویکرد کسب و کار فرانسه دو عامل مجزا نقش عمدهای نسبت به سایر کشورهای دارای اقتصاد صنعتی بازی میکنند. این دو عنصر مهم، نقش دولت و اهمیت نوعی خاص از تحصیلات است.
کوشان غلامی
بخش سوم
پیشینه کسب و کار در فرانسه
میتوان گفت که در رویکرد کسب و کار فرانسه دو عامل مجزا نقش عمدهای نسبت به سایر کشورهای دارای اقتصاد صنعتی بازی میکنند. این دو عنصر مهم، نقش دولت و اهمیت نوعی خاص از تحصیلات است. دولت فرانسه از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون نقش مرکزی و حیاتی در شکل گیری و جهت دهی به شرکتهای فرانسوی داشته است. در واقع دولت حتی در سالهای پایانی دهه ۸۰، فعالانه به پرورش و توسعه شرکتهای ملی پرداخته که باید به قدری بزرگ میبودند که بتوانند با رقبای جهانی مقابله کنند. یکی از جنبههای جالباین سیاستهای مداخله گرانه، قبول همه جانبه آنها توسط کسبوکارها و صنایع اصلی و زیربنایی است که در طول سالیان دراز و به صورت دست به دست منتقل شدهاند.
این سطح از همکاری بین دولت و صنعت، توسط نفوذ سیستم آموزشی فرانسوی که دانشآموزان درخشانی را از طریق سیستمهای گسترده مدارس نخبگان به نام «Grande Ecoles» به جامعه تحویل میدهد، حمایت میشود.
فارغالتحصیلان این مدارس تمایل به ورود به سازمانهای بازرگانی بزرگ یا سیستم خدمات کشوری را دارند و این اشتراک تحصیلی، یک پیوستگی تفکر در بزرگان جامعه کاری فرانسهایجاد کرده است. حتی گفته میشود که بهترین راه رسیدن به مدیریت اجرایی یک کمپانی بزرگ فرانسوی، از طریق داشتن یک پست ارشد در یک وزارتخانه است.
ساختار کسب و کار فرانسوی
کمپانیهای فرانسوی تمایل به داشتن ساختارهای سلسله مراتبی و قابلیتهایی دارند که در آن سیستم، مدیر اجرایی نوسانات زیادی را متحمل شود. مدیر اجرایی نیز جهتگیری آینده شرکت را تخمین میزند. سپس این دیدگاه به خطوط اصلی تقسیم میشود که مدیران تازه وارد، آن را پیاده سازی کنند. مدیران عالیرتبه نیز به مانند مدیران کشورهای سوئد و هلند، رهبری آمرانه را به نوع همکارانه آن ترجیح میدهند.
قدرتی که در دستان مدیر اجرایی قرار دارد، برای رویکرد مرکزیت محور او که در آن بسیاری از جنبههای زندگی فرانسوی مشهود است، اهمیت بیشتری قائل میشود. در جدول سازمانی شرکت، پایین خط مدیریت اجرایی میتوانیم سلسله مراتب سفت و سختی از کارهای مدیران داشته باشیم که در امتداد خطوط وظیفهای و مسوولیتپذیری، سازماندهی شدهاند. تمامی گزارشها نیز نهایتا به مدیر میرسد.
برای کسانی که سابقه سلسله مراتبهای منظماینچنینی را ندارند، این رویکردها بسیار مناسب هستند. البته ضعف سیستم ممکن است فقط در جاهایی که مشکلات به وجود میآیند آشکار شود. داشتن فرهنگ سازمانی در محیطهای کوچک، حسی از تعهد شخصیایجاد میکند.
حکومت این کشور جمهوری است. از دو مجلس قانونگذاری (مجلس ملی با ۴۹۱ نماینده) که به واسطه انتخابات عمومی برای مدت ۵ سال انتخاب شده و (مجلس سنا با ۲۹۵ نماینده) که برای مدت ۹ سال انتخاب میشوند، متشکل میگردد. اعضای مجالس فوق به صورت غیرمستقیم و توسط نمایندگان مجلس ملی، شورای عمومیایالات و شورای شهرداریها انتخاب میشوند.
رییس جمهور میتواند با مشورت نخست وزیر مجلس ملی را منحل کند.
در کنار این قوا شورایی به نام شورای قانون اساسی متشکل از ۹ نفر وجود دارد که بر اجرای قانون اساسی نظارت دارد. این شورا بر اجرای انتخابات تا مرحله نهایی و اعلام نتیجه نیز نظارت کامل و استصوابی دارد.
از دو مجلس قانونگذاری (مجلس ملی با ۴۹۱ نماینده) به واسطه انتخابات عمومیبرای مدت ۵ سال انتخاب شده و (مجلس سنا با ۲۹۵ نماینده) که برای مدت ۹ سال انتخاب میشوند، متشکل میگردد.
اعضای مجالس فوق به صورت غیرمستقیم و توسط نمایندگان مجلس ملی، شورای عمومیایالات و شورای شهرداریها انتخاب میشوند. رییس جمهور میتواند با مشورت نخست وزیر مجلس ملی را منحل کند.
در کنار این قوا شورایی به نام شورای قانون اساسی متشکل از ۹ نفر وجود دارد که بر اجرای قانون اساسی نظارت دارد. این شورا بر اجرای انتخابات تا مرحله نهایی و اعلام نتیجه نیز نظارت کامل و استصوابی دارد.
ارسال نظر