فرهنگ کسب‌وکار در آلمان - ۲۳ فروردین ۹۰

کوشان غلامی

بخش چهارم

سبک مدیریت آلمانی

از مدیران آلمانی انتظار می‌رود در زمینه‌های مرتبط حائز قابلیت‌های فنی باشند و رهبری مقتدرانه و روشنی از خود نشان دهند. هرچند سرپیچی علنی از مافوق امری نادر است، اما این بدان معنا نیست که آلمانی‌ها موجودات «بله قربان!» گویی باشند. زیردستان برای قابلیت‌های فنی مافوق احترام قائلند و این بر میزان اشتیاق آنها برای اجرای دستورالعمل‌ها تاثیر می‌گذارد. (نتیجه حاشیه‌ای جالب این امر آن است که هنگامی که از غیر آلمانی‌های متخصص به لحاظ فنی، درخواست می‌شود که یک تیم آلمانی را اداره کنند، معمولا مشاهده می‌شود که غیرآلمانی‌ها فاقد پیش نیازهای کلیدی برای جلب احترام تیم آلمانی هستند).

مدیر می‌بایست مسوولیت را به اعضایی از تیم که صلاحیت‌های فنی لازم را برای اجرای ماموریت دارند، واگذار کند. آن عضو تیم نیز به نوبه خود انتظار دارد آزادی عمل لازم برای انجام ماموریت را در اختیار داشته باشد؛ و هیچ دخالت و نظارتی بدون هماهنگی قبلی صورت نگیرد. بنابراین دستورالعمل‌ها می‌بایست شفاف، دقیق و از همه مهم‌تر خالی از ابهام باشند.

برای مردمان کشورهایی که در فرهنگ آنها، مدیران روابط نزدیک‌تر و صمیمانه‌تری برقرار می‌کنند، روابط رییس و مرئوسی در آلمان ممکن است سرد و بی روح به نظر برسد. در سازمان هر چه افراد پست‌های سازمانی بالاتری را احراز کنند، حس شرافت شغلی پر رنگ‌تر و ملموس‌تر می‌شود. روابط اجتماعی بین افراد معمولا در عرض هر سطح و بین افراد گروه مشاهده می‌شود و نه در طول سطوح مختلف سلسله مراتب.

دستورالعمل‌ها می‌بایست شفاف، دقیق، و از همه مهم‌تر خالی از ابهام باشند.

جلسات در آلمان

به مانند تمامی فرهنگ‌ها، در آلمان نیز انواع گوناگونی از جلسات وجود دارند و افراد رویکرد‌های متنوعی نسبت به آنها نشان می‌دهند. با این وجود در مجموع می‌توان آلمانی‌ها را به عنوان برنامه‌ریزانی توصیف کرد که مایلند با پیش آمادگی قابل توجهی در جلسات حاضر شوند تا بتوانند نقطه نظر خود را شفاف و با قاطعیت به بحث بگذارند.

مردمان دیگر فرهنگ‌ها، ممکن است این حس قاطعیت، توام با ذات بسیار صریح و مستقیم مباحثات را حمل بر سخت گیری، فضل فروشی و حتی گستاخی نمایند. از آنجا که شرکت‌های آلمانی، بیشتر به دنبال بهره‌گیری از متخصصان (و نه همه چیز دانان) هستند، جلسات به دلیل حضور متخصصان برگزیده از همه حوزه‌های کاری مرتبط با موضوع بحث، شلوغ و بزرگ هستند.

افراد معمولا فقط هنگامی که بحث به حوزه تخصصی آنها کشیده می‌شود صحبت می‌کنند و از آنها انتظار نمی‌رود پیرامون همه مباحث مطروحه اظهار نظر کنند. همچنین از آنجا که برای دستیابی به بهترین راه حل، بحث مستقیم و صریح مقبول و مورد پسند آلمانی‌ها است، جلسات گاه پر حرارت به نظر می‌رسند. مردمانی که فرهنگ سرزمین آنها بیشتر سیاسی کارانه است تا مستقیم، غالبا به اشتباه این مباحثات را به مخاصمه تعمدی و علنی تعبیر می‌کنند.

کار گروهی در آلمان

احتمالا بهترین توصیف برای کار تیمی در آلمان بدین گونه است: مجموعه‌ای از افراد که تحت رهبری یک مدیر مشخص، برای دستیابی به یک هدف مشخص کار می‌کنند. در ساختار تیم، هر فرد یک نقش مشخص و از پیش تعیین شده دارد و به آن متعهد است. به دلیل احتمال تداخل مسوولیت‌ها، افراد نباید پا از حوزه از پیش تعیین شده خود فراتر بگذارند. مدیریت تیم‌های با مسوولیت‌های متداخل بسیار دشوار است؛ چرا که افراد ناگزیرند در یک فضای خلأ تصمیم بگیرند که می‌تواند بر جایگاه سلسله مراتبی آنها تاثیر مخربی داشته باشد. به همین دلیل تصمیماتی که در سطوح تیم‌های پروژه‌ای که در برخی بخش‌ها مسوولیت مشابه دارند، ایجاد می‌شود، معمولا پس از قرائت گزارش اعضای تیم به مافوق مربوطه مورد بازبینی قرار می‌گیرند.

در ساختار تیم، هر فرد یک نقش مشخص و از پیش تعیین شده دارد و به آن متعهد است.