نکات مدیریتی
نقطه ضعفهای مدیران فروش و فروشندگان
هر فروشندهای میتواند ضمن اینکه آدمیدرستکار، امین و در مجموع خوب باشد؛ ولی در کار و حرفه خود آگاهی پیدا کند و در صدد رفع آنها حرکت کند، اما ممکن است فروشنده یا مدیر فروش، یک یا چند نقطه ضعف نیز داشته باشد که احتمالا از آن بی اطلاع باشد یا تا کنون درباره آن فکر نکرده باشد. در زیر به برخی از این نقاط ضعف اشاره میکنیم.
نویسنده: ابوالفضل صادقی
هر فروشندهای میتواند ضمن اینکه آدمیدرستکار، امین و در مجموع خوب باشد؛ ولی در کار و حرفه خود آگاهی پیدا کند و در صدد رفع آنها حرکت کند، اما ممکن است فروشنده یا مدیر فروش، یک یا چند نقطه ضعف نیز داشته باشد که احتمالا از آن بی اطلاع باشد یا تا کنون درباره آن فکر نکرده باشد. در زیر به برخی از این نقاط ضعف اشاره میکنیم. ۱ - ترس از ارتباط با مشتریای که تا کنون با او معامله نداشتهاید.
۲ - فروشنده اگر مغرور باشد، در نهایت تنها خواهد ماند و کسب و کارش دیر یا زود تعطیل میشود.
۳ - فروشندهای که کلمات «میفهمم» و «میدانم» ورد زبانش است.
۴ - لودگی و رفتار جلف: هر چند ممکن است هدف فروشندگان از این نوع رفتار جلب محبت مشتری و همکاران باشد، ولی این گونه رفتارها در ضمیر ناخود آگاه دیگران، منفی ثبت میشود.
۵ - احمق پنداری همکاران و مشتری: احمق پنداشتن همکاران و مشتریان اشتباه بزرگی است که فروشنده را در دراز مدت گرفتار مشکلات جدی میکند.
۶ -کند بودن در کارها: فروشندگی که با ارزش و قدرت زمان و سرعت آشنا نیستند، در دنیای پر رقابت امروز بازنده خواهند بود. مارتی نیومیر، نویسنده کتاب زاگ مینویسند، کتاب «هنگامیکه عبارت «سرعت تجارت» را در جستوجوی گوگل وارد میکنم، فقط در عرض ۲/۰ثانیه،۱۷۰ میلیون سند الکترونیکی را نشان میدهد».
۷ - بیربط گویی: فروشنده آشنا با روانشناسی ارتباط، بیربط گویی نمیکند و کلماتی که از دهان او خارج میشود، معنی دار است .
۸ -پر حرفی و زبان بازی: فروشندگان موفق ، بیش از حد لازم برای مشتری سخن نمیگویند و «زبان بازی» جزو ویژگیهای آنان نیست.
۹ - تنبلی: تنبلی ذهنی و جسمی، آفت افزایش فروش و کارآیی است و فروشندههای دارای هوش تحلیلی، از این نکته آگاه هستند.
۱۰ - عصبانیت: مهمترین مانع تفکر و رشد اجتماعی یک فروشنده است. نگاه به بعضی حالتها که در نتیجه عصبانیت به وجود میآید، قابل تأمل است. در هنگام عصبانیت ممکن است یکی یا چند حالت زیر در فروشنده به وجود آید؛ تعصب، تکبر، بدگمانی، نفرت، طعنه زدن، خشونت، اضطراب، حسادت، بدبینی، سوءظن، ناخشنودی و دشمنی. فروشندگان توجه داشته باشند ریشه تمام این احساسات در مقداری خشم نهفته است. نگارنده معتقد است، شاید ترس هم جزئی از این فهرست محسوب میشود و احتمالا خشم، غالبا نتیجه رشد بیش از اندازه ترس است. فروشندگانی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، به هیچ وجه به خود اجازه نمیدهند که عصبانیت و خشم در آنها به وجود آید و سلسله اعصابشان از کار بیفتد.
۱۱ - دروغ و دروغگویی: فروشندگان با تجربه و کار بلد میدانند که هیچ شیوهای در نهایت، موثرتر از صداقت و شفاف بودن با مشتریان و همکاران نیست.
۱۲ - بیادب بودن در کلام: هیچ مشتریای دوست ندارد ویزیتوری که به فروشگاه وی مراجعه میکند، عفت کلام را رعایت نکند. فروشنده موفق همیشه با ادب، محترم و متین سخن میگوید.
۱۳ - خود را تافته جدا بافته دانستن: مدیر فروشی که چنین احساسی دارد، نمیتواند اعتماد و علاقه نیروهای فروش را به کار بر انگیزد. یک مدیر فروش باید خود را با دیگر فروشندگان برابر بداند. او باید برای مدیران فروش خود این مطلب را روشن سازد که اگر تصمیمیمیگیرد، به سبب موقعیت و مسوولیت شغلی اوست و نه انگیزههای شخصی. به هر حال یک مدیر فروش ضمن اینکه خود باید دارای انرژی مثبت باشد، باید توانایی انتقال انرژی مثبت را به دیگران داشته باشد. البته قاطعیت در انجام وظایف محوله، جزو ویژگیهای یک شخص برای مدیریت است.
نگارنده معتقد است داشتن شور و اشتیاق فراوان نسبت به شغل خود، از ویژگیهای یک مدیر فروش لایق است و یک مدیر فروش باید توانایی نفوذ در دلهای نیروهای خود را داشته باشد.
۱۴ -فضولی در زندگی خصوصی مشتریان: زندگی خصوصی مشتریان مربوط به خود آنها است و فروشندگان حق دخالت در آن را ندارند.
۱۵ -خود زیرک پنداری فروشنده: معمولا کلاه بزرگی بر سر فروشندههایی میرود که فکر میکنند بسیار زیرک و باهوش تر از مشتری و یا مدیران خود هستند.
۱۶ -سخن چینی : یکی از بدترین صفات رفتاری فروشندههای نالایق ، سخن چینی و گسترش بی اعتمادی در شرکت است.
۱۷ -سر کار گذاشتن: شاید شما بتوانید یک مشتری یا مدیر فروش خود را برای مدتی در غفلت نگه دارید؛ ولی به هر حال آنان روزی متوجه این کار زشت فروشنده خواهند شد.
۱۸ -رفتار چندگانه: فروشندههایی که از ثبات شخصیتی و رفتاری برخوردار باشند، از رفتار چندگانه با مشتریان و همکاران خود اجتناب میکنند.
۱۹ -کله شق بودن: فروشنده شایسته، اهل تفکر و شناخت مشتری است و در نظر او، فقط آدمهای احمق کله شق هستند.
۲۰ - تفرقه افکنی: فروشندههای منصف بر همسویی تیم فروش و منافع شرکت تکیه میکنند، نه بر تفرقه افکنی.
۲۱ - نداشتن صراحت و مبهم حرف زدن: فروشنده خلاق، شفاف سخن میگوید و عمل میکند و فروشنده نالایق، در سخن و عمل ، ابهام را رعایت میکند!
منبع: کتاب روانشناسی ارتباط با مشتری
ارسال نظر