امپراتور کار آفرینی(56)

نویسنده: پیتر جونز

مترجم: غلامرضا کیامهر

با این توضیحات باید بگویم که کسب و کار شما چهارستون اصلی به شرح زیر دارد که هر یک از ستون‌ها باید در نهایت استواری و استحکام ساخته شود. ۱ - مدیریت- شما در مقام مدیریت یک کسب و کار باید از ویژگی‌های شخصی گوناگونی چون، عزم و اراده، خلاقیت، قوه تخیل بالا، تحرک و جنب‌وجوش و مقاومت و پایداری در برابر حوادث و مشکلات برخوردار باشید و چنانچه احساس می‌کنید که این ویژگی‌ها به قدر کافی در شما وجود ندارد، باید با تمرین و ممارست آنها را در خود تقویت کنید چون این ویژگی‌های شخصی شالوده، اساس و پایه هر کسب و کار محسوب می‌شود.

۲ - یاران و همکاران - شما باید همواره به خاطر داشته باشید که در هر کسب و کار ضمیر «من» جای خود را به ضمیر ما یعنی همه یاران و همکارانی می‌دهد که در پیشبرد کارها شریک و سهیم هستند. بنابراین داشتن روحیه کار گروهی برای هر کارآفرین ازجمله ضروریات بسیار مهم است. به همین منظور باید به خود بقبولانید که شما افراد را فقط استخدام نمی‌کنید بلکه آنها را به استخدام تیم خود درمی‌آورید تا به اتفاق آنها به هدف واحدی دست یابید و این میسر نمی‌شود مگر آن که شما در مقام کاپیتان و رهبر تیم آنها را از تمام جزئیات مربوط به هدف کسب و کار آگاه سازید تا اعضای تیم بتوانند به عنوان یکی از ستون‌های کسب و کار نقش خود را به خوبی ایفا کنند.

۳ - ساختار و عملیات- ایجاد زیرساخت‌های محکم و مناسب برای هر یک از مراحل کسب و کار به نحوی که هر قسمت وظیفه خود را به خوبی انجام دهد، یکی دیگر از ستون‌های کسب و کار شما است. در ایجاد زیرساخت‌ها هر چیز باید در جای مناسب قرار گیرد. از تامین بهنگام منابع گرفته تا شبکه (IT) و هر زیرساخت‌ دیگری که در دراز مدت موفقیت کسب و کار شما را تضمین خواهد کرد.

۴ - طرح و برنامه- داشتن طرح و برنامه مبتنی بر تحقیقات و مطالعات موجبات استحکام شالوده کسب و کار شما را فراهم می‌سازد و به شما در انتخاب مسیر درست حرکت به سوی اهداف مورد نظر کمک می‌کند. کسب و کاری که فاقد طرح و برنامه‌ باشد مانند اتومبیلی است که در تاریکی شب با چراغ‌های خاموش حرکت می‌کند و هر لحظه ممکن است در برخورد با یک مانع دچار آسیب شود و از حرکت بازایستد.

بدون تردید هر کسب و کاری که دارای چنین پایه‌ها و ستون‌های مستحکمی باشد، همیشه چشم‌ها را متوجه خود می‌سازد و مشتریان زیادی در بازار برای آن وجود خواهد داشت. اما متاسفانه بعضی از کارآفرینان هستند که معتقدند، ساختارها و چارت‌های عملیاتی و پی‌ریزی کسب و کار سد راه خلاقیت‌های خلق‌الساعه است که بدون مقدمه‌چینی به ذهن کارآفرین خطور می‌کند. باید از این قبیل کارآفرینان پرسید بدون ساختار و چارت عملیاتی، کارکنان شرکت چگونه می‌توانند اطمینان حاصل کنند که دارند کارها را درست انجام می‌دهند و تصمیمات درست اتخاذ می‌کنند؟ اصلا چه ملاک و معیاری برای سنجش کم و کیف عملکرد کارکنان وجود خواهد داشت؟ البته من قبول دارم که هر چه بر تجربه کارکنان افزوده می‌شود به مرور زمان با فوت و فن کار آشنا می‌شوند. اما همه امور یک کسب و کار را نمی‌توان بدون برنامه‌ریزی و ساختار مشخص انجام داد. خلاقیت و ابتکار عمل به جای خود، اما اداره بدون ضابطه و بی‌حساب و کتاب کسب و کار روش عاقلانه‌ای به نظر نمی‌رسد. بنابراین شما در عین حال که باید راه را برای بروز استعدادها و خلاقیت‌های کارکنان بازبگذارید و زمینه شکوفایی آنها را فراهم سازید، نباید از ایجاد ساختار و طرح‌های عملیاتی برای کسب و کار خود غفلت بورزید.

ماموریت پنجم:

شروع عملیات بازاریابی و فروش

بسیار خوب حالا فرض می‌کنیم که شما یک طرح عملیاتی استراتژیک به منظور دستیابی به اهداف چشم‌اندازهای مورد نیاز را تهیه کرده و در این طرح کلیه اسباب و لوازم کار به دقت لحاظ شده است. شما در تهیه طرح عملیاتی خود حتی تامین‌کنندگان کالا و مشتریان مفروض را هم مدنظر قرار داده‌اید. البته در شروع هر کسب و کاری،‌ بازاریابی به منظور برانگیختن توجه مشتریان بالقوه از اولویت برخوردار است و برای متقاعد ساختن مشتریان نیز باید تیم فروش کارآمد و پرتحرکی را سازمان‌دهی کرده باشید. چون فروش یک امر فرآیندی است و به یک باره اتفاق نمی‌افتد. متاسفانه دیده شده که برخی از کارآفرینان تازه کار به قول معروف در دقیقه ۹۰ به فکر موضوع بسیار مهم بازاریابی و فروش می‌افتند. همین امر باعث می‌شود که آنها در همان مراحل اولیه شروع کسب و کار طعم تلخ ضرر و زیان را تجربه کنند.

پس برای مصون ماندن از تکرار چنین تجربه تلخی، پیشاپیش تمام تمهیدات لازم مورد نیاز بازاریابی و فروش را انجام دهید و از افراد تیم فروش خود بخواهید که تمام توجه وهم و غم خود را روی فروش متمرکز کنند. اگر هم قصد فروش اینترنتی دارید مقدمات انجام کار را از قبل آماده سازید.

در واقع بازاریابی و فروش دوروی یک سکه است و شما باید به طور همزمان برای این دو حوزه برنامه‌ریزی کنید. خوشبختانه امروز امکانات، ابزارها و راه و روش‌های بسیار زیادی برای بازاریابی و معرفی یک محصول به بازار مصرف وجود دارد. اما موفقیت شما در امر بازاریابی مشروط بر آن است که به طور درست و سنجیده و در چارچوب یک طرح عالمانه و کارشناسی از این امکانات بازاریابی استفاده کنید. یعنی میان محصول و رویکردهای بازاریابی شما باید تناسب و سنخیت وجود داشته باشد و صرفا با تقلید از روش‌های بازاریابی دیگران اقدام به بازاریابی نکنید. البته همان طور که در فصول آغازین این کتاب توضیح داده‌ام، داشتن شبکه‌های ارتباطی یکی از ابزارهای بسیار مهم برای بازاریابی و فروش محصول است. علاوه بر آن در کار بازاریابی و فروش نیز شما به شدت به قوه تخیل خود به منظور ایجاد توفان فکری در خود و در میان تیم همکارانتان نیاز خواهید داشت.