همیشه برای رسیدن به آرزوهایتان مبارزه کنید

مترجم: بهزاد بهمن‌نژاد

اکنون که iPad (محصول جدید شرکت Apple که پس از iPod و iPhone برای اولین بار در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ به دنیا معرفی شد. م.) وارد بازار شده است، بسیاری از شرکت‌ها به دنبال راهی هستند تا بتوانند محصولات و خدمات خود را برای این محصول عرضه نمایند. با روی کار آمدن این محصول، شرکت‌های عرضه‌کننده برنامه‌های نرم‌افزاری نظیر اینفوبینز، متقاضیان زیادی برای نرم‌افزارها و خدمات تلفن همراه خود یافتند. در زیر مصاحبه میتش بورا با وارتون را که چندی پیش انجام شد با اندکی ویرایش آورده‌ایم. وی در این مصاحبه در رابطه با اهمیت خدمات شرکت - با - شرکت (B۲B) صحبت می‌کند که می‌تواند نقش بسیار مهم‌تری نسبت به خدمات سنتی شرکت - با -مشتری (B۲C) در سودآوری شرکت داشته باشد.

سوال: با آمدن iPad سروصدای زیادی در بازار ایجاد شد. سازندگان این محصول بسیار خوش‌بین بودند و معتقدند که به کمک این محصول بسیاری از شرکت‌های رسانه‌ای بهره زیادی خواهند برد. نظر شما که خود در ارائه چنین خدماتی فعالیت می‌کنید و تجربیات زیادی در اختیار دارید در این باره چیست؟ کدام یک از این صحبت‌ها درست و کدام یک شایعه‌ای بیش نیست؟

میتش بورا: iPad محصولی است که ورود آن به بازار سروصدای زیادی ایجاد کرد و اکنون نیز بازار را تحت تاثیر خود قرار داده است. ممکن است شایعه‌پراکنی تلقی شود، اما اگر سطحی‌نگری را کنار بگذاریم مشاهده خواهیم کرد که iPad و دیگر محصولات مشابه آن می‌توانند زمینه‌های فراوان و جالبی را در تجارت جهانی به‌وجود آورند. امکانات زیادی برای iPod وجود دارد که می‌تواند به راحتی برای iPad نیز مورد استفاده قرار گیرد، با این تفاوت که iPad این مزیت را دارد که از سیستم‌عامل iPhone نیز بهره‌مند است (یعنی نوعی کامپیوتر نیز می‌باشد). البته واضح است که برخی محدودیت‌های iPhone را که به خاطر اندازه کوچک آن بود، نخواهد داشت.

سوال: من خودم iPhone دارم و همسرم نیز از محصولات Blackberry استفاده می‌کند. هر دوی ما امکانات مربوط به دستگاه خود را دانلود می‌کنیم که بیشتر این امکانات ازسوی شرکت‌هایی ارائه می‌شوند که تمایل به تماس مستقیم با مشتری دارند. این‌روزها گفته‌می‌شود که خدمات شرکت با شرکت بیشتری نیز وجود دارد. ممکن است در مورد این دو مقوله، تفاوت‌ها و مزیت‌هایشان برایمان صحبت کنید؟

بورا: ابتدا اجازه دهید موضوع شرکت - با- مشتری را بررسی کنیم. بسیاری از امکانات وجود دارند که نه تنها شرکت Apple بلکه دیگر شرکت‌ها نیز در اختیار مشتریان خود قرار می‌دهند. این‌ امکانات اگر دستگاه شما محدودیتی برای اجرایشان نداشته باشد، به صورت رایگان دانلود می‌شوند و قابل استفاده‌اند. اغلب این امکانات برای مخاطبانی مثل من و شما تعبیه شده‌اند که بازی‌ها قسمت اعظم‌شان را تشکیل می‌دهند. وجود بیش از ۲۵۰۰۰ بازی در سایت Apple نشانگر این موضوع می‌باشد (بیش از هر فروشگاه بازی در دنیا).

همه روزه تلاش‌های زیادی برای ارائه مدل‌های سوددهی انجام می‌شود. در زمینه کاری ما، سود واقعی از خدمات شرکت - با - شرکت حاصل می‌شود. یک کسب‌وکار با توجه به اینکه وارد بخش خصوصی سوددهی می‌شود و عموما در مقیاس وسیع‌تری فعالیت می‌کند، در نقش یک مشتری سرمایه‌گذاری بیشتری می‌کند. این همان نقطه قوت خدمات شرکت - با - شرکت است.

سوال: با این توصیف در حالی که شرکت‌های ارائه‌دهنده امکانات نظیر شرکت شما می‌توانند توده عظیمی از خدمات را در مدل شرکت - با - مشتری ارائه کنند، شرکت ترجیح می‌دهد روی قسمت‌هایی کار کند که قیمت و ارزش بیشتری دارند و به گفته شما شرکت - با - شرکت ارزش بالاتری برای شرکت دارد؟

بورا: در حقیقت موضوع فقط قیمت بیشتر نیست، مساله مهم میزان تجارت است؛ یعنی میزان سودی است که در اثر تجارت به‌دست می‌آید؛ چراکه تجارت باعث می‌شود مشتریان یا در نهایت مصرف‌کنندگان بیشتری درگیر شوند. وقتی ارائه‌دهندگان خدمات روی تجارت معینی سرمایه‌گذاری می‌کنند، زیربناها و سیستم‌هایی را برای اجرای آن تجارت در اختیار دارند. آنها میلیون‌ها و گاه بیلیون‌ها دلار صرف ایجاد چنین سیستم‌هایی می‌کنند و در واقع تلفن‌های همراه پل ارتباطی آنها برای انجام تجارت می‌شوند. این همان چیزی است که شرکت ما نیز از آن استفاده می‌کند، یعنی از نفوذ خود در iPhoneها، Blackberryها، iPadها و دیگر دستگاه‌های تلفن‌ همراه مانند یک بازوی کمکی استفاده می‌کنیم.

سوال: ممکن است با یک مثال واقعی یا انتزاعی توضیح دهید هنگام استفاده از خدمات شرکت - با - شرکت، تلفن‌های همراه چگونه به عنوان یک پل ارتباطی عمل می‌کنند؟

بورا: مثالی از ارائه‌دهندگان خدمات می‌زنیم. ارائه‌دهندگان وظیفه دارند در طول روز اطلاعات، اخبار و مفاهیم مورد نیاز را برای ارائه آماده کنند. نحوه بهره‌مندی مشتریان از اطلاعات و اخبار بسیار مهم می‌باشد. مصرف‌کنندگان به طرق مختلف از این اطلاعات آگاه می‌شوند و حتی ممکن است نحوه دسترسی آنها به اطلاعات تغییر کند. به‌طور کلی یک ارائه‌دهنده‌ بایستی دائما در کنار مشتریانش باشد تا هم بتواند اطلاعات خود را به آنها برساند و هم از نحوه برخورداری آنها از این اطلاعات آگاه باشد. با این اوصاف دستگاه‌هایی نظیر iPad می‌توانند در این زمینه بسیار کارآ باشند و اطلاعات را به خوبی به مصرف‌کنندگان برسانند. این کاری است که بسیاری از ارائه‌دهندگان انجام می‌دهند و اطلاعات زیربنایی خود را به صورت نسخه‌های دیجیتالی درآورده و از دستگاه‌هایی نظیر iPad به عنوان پل ارتباطی استفاده می‌کنند و آنها را به سمع مردم می‌رسانند.

سوال: خب، برای آگاهی از اهداف شرکت شما و اینکه افراد چگونه می‌توانند از خدمات شما بهره‌مند شوند، کمی در مورد فعالیت‌های خود در گذشته توضیح دهید و اهداف احتمالی شرکت را در چند سال آینده بیان کنید.

بورا: در سال ۲۰۰۰ که شرکت را افتتاح کردیم، فعالیت‌های خود را در زمینه‌های شبکه‌ای و اینترنتی آغاز کردیم؛ چراکه تقاضای مردم در این سمت بود. در دهه گذشته توسعه خدمات شبکه‌ای را برای اتوماسیون فرآیند تجاری(BPA) انجام می‌دادیم و همچنین برای ارائه محصولات شبکه‌ای جدید از نیروهای خارجی به صورت قراردادی استفاده می‌کردیم؛ اما در اواخر به این نتیجه رسیدیم که باید تغییری ایجاد کنیم. به همین خاطر اکنون حدود یک‌سال و نیم است که در زمینه تلفن‌های همراه فعالیت می‌کنیم.

سوال: پس اینفوبینز در گذشته روی اتوماسیون فرآیند تجاری (BPA) و نیز استفاده از نیروهای خارجی جهت ارائه محصولات شبکه‌ای استفاده می‌کرد؟

بورا: بله، اما اکنون روی خدمات تجارت - با - تجارت توسط تلفن همراه فعالیت می‌کنیم که زمینه جالبی می‌باشد. بسیاری از مشتریان خواهان استفاده از تلفن‌های همراه به‌عنوان پل ارتباطی می‌باشند تا بتوانند در سرمایه‌گذاری‌های خود موفق شوند. این همان شرکت - با - شرکت است.

سوال: شما و چند تن دیگر از اعضای شرکت این‌جا در کالیفرنیا حضور دارید و بقیه در هند مستقر می‌باشند و من شنیده‌ام در حال استخدام نیروی کار جدید در هند می‌باشید. به نظر شما هند ظرفیت پذیرایی از خدمات شرکت‌- با - شرکت توسط تلفن همراه را که از نظر شما یک تقاضای جهانی می‌باشد، دارد؟

بورا: قطعا این‌ ظرفیت را دارد. مساله فقط تربیت افراد متخصص است که این مهم ظرف دو تا سه سال امکان‌پذیر است.

سوال: شما و همکارانتان چه راهکاری برای رفع این مشکل تدارک دیده‌اید؟

بورا: ما سراغ کسانی رفتیم که نسبت به تکنولوژی‌های خدمات تلفن همراه آگاه بودند و تجربه‌ای هر چند اندک در این زمینه داشتند. از آن‌جایی که تلفن همراه زمینه کاری جدیدی می‌باشد، پیدا کردن چنین افرادی کار دشواری نبود. مساله اصلی آموزش افراد برای آگاهی از آخرین تکنولوژی‌های تلفن همراه است که به این منظور دوره‌های آموزشی منظمی را ظرف چند ماه آینده دایر خواهیم کرد.

سوال: آیا اوضاع بازار جهانی را ظرف دو سه سال آینده خوب پیش‌بینی می‌کنید؟ من می‌دانم که بیشتر مشتریان شما آمریکایی‌ها می‌باشند.

بورا: بله، ما در اندیشه ورود به بازارهای دیگر نیز هستیم، اما در حال حاضر بازار آمریکا بیشترین ظرفیت را برای فعالیت دارد.

سوال: خب کمی در مورد خودتان صحبت کنید، محل تولد، محل تحصیل، چطور شد که به آمریکا آمدید و مسائلی از این قبیل.

بورا: من در شهر ایندور در مرکز هند به دنیا آمدم و در همان‌جا مدرک مهندسی خود را گرفتم و مشغول کار شدم. ابتدا در یک شرکت به عنوان پشتیبان نرم‌افزاری مشغول به کار شدم، این کار با روحیاتم سازگار نبود و پس از آن در یک شرکت دیگر به نام Tata برای نوشتن برنامه‌های نرم‌افزاری استخدام شدم، آن‌جا نقطه آغاز موفقیت من بود. پس از آن احساس کردم برای موفقیت بیشتر نیاز به فضا و بازار بزرگ‌تری دارم، همین امر انگیزه من برای آمدن به آمریکا شد.

سوال: چه موقع به آمریکا آمدید و اینفوبینز را چطور راه‌اندازی کردید؟

بورا: در آوریل سال ۱۹۹۸ به عنوان مشاور برنامه‌نویسی با ویژوال بیسیک(Visual Basic) به آمریکا آمدم. قصه اینفیوبینز از مدت‌ها پیش شروع شد. ما سه نفر از بنیان‌گذاران این شرکت بودیم و هر کدام در قسمتی از شرکت Tata کار می‌کردیم. در اوقات فراغت دور هم جمع می‌شدیم و بحث می‌کردیم. همیشه این آرزو را در سر داشتیم که باید کاری کنیم تا تحولی بزرگ در زندگی‌مان ایجاد شود. به همین منظور به آمریکا آمدیم و به عنوان مشاور در زمینه‌های یکسانی مشغول به کار شدیم. به این ترتیب با بازار آمریکا، نحوه عملکرد مشتریان و فرهنگ آن‌جا آشنا شدیم و مدلی از شرکت کنونی (اینفوبینز) در ذهن خود ساختیم. سرانجام در سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفتیم شرکت را راه‌اندازی کنیم. در ابتدا تا سال ۲۰۰۴ من به صورت تمام‌وقت در شرکت دیگری مشغول کار بودم و در اوقات فراغت و تعطیلی‌ها به صورت پاره‌وقت در شرکت خودمان (اینفوبینز) فعالیت می‌کردم.

سوال: در ایندور با دو شریک خود هم‌کلاسی بودید؟ همه شما در یک زمان به کالیفرنیا آمدید؟

بورا: ما در آن موقع هم‌ورودی بودیم، اما رشته تحصیلی من با آوینش ستهی (Avinash Sethi) و سیدهارت ستهی (Siddharth Sethi) یکسان نبود. هر کدام از ما در شهرهای مختلف آمریکا مستقر شدیم، آوینش در پرتلند بود، من در نیویورک و سیدهارت در فلوریدا، اما یکدیگر را ملاقات می‌کردیم و همیشه در تماس بودیم.

سوال: در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ که شما به اینفوبینز به عنوان شغل دوم نگاه می‌کردید، اوضاع شرکت چگونه بود؟ آیا از یهودیان هند برای پشتیبانی مالی درخواست کمک کردید؟

بورا: در ابتدا این‌گونه فکر می‌کردیم که این کار تجربه جالبی برایمان خواهد بود و آن را به عنوان یک شغل مستقل در نظر نمی‌گرفتیم. در سال ۲۰۰۴ بود که تصمیم گرفتیم به‌طور تمام وقت در شرکت فعالیت کنیم و آن را به نتیجه برسانیم. برای سرمایه‌گذاری در شرکت از هیچ ارگان خارجی استفاده نکردیم و خودمان همه هزینه‌ها را متحمل شدیم، اما مسلم است که با دیگران مذاکره کردیم و به آنها گفتیم که چطور این‌جا در آمریکا سرمایه‌گذاری کنند.

سوال: اکنون بیش از ۱۰ سال است که در آمریکا زندگی می‌کنید، چه پیامی برای جوانانی دارید که در هند به سر می‌برند و آرزوی آمدن به آمریکا را در سر دارند؟

بورا: تنها سخنی که من با تمامی جوانان دارم، این است که «همیشه برای رسیدن به آرزوهایتان مبارزه کنید.»

منبع: knowledge@wharton