امپراتور کارآفرینی(18)

نویسنده: پیتر جونز

مترجم: غلامرضا کیامهر

یکی دیگر از موضوعاتی که هنگام شروع یک کسب‌وکار جدید باید مورد توجه شما قرار گیرد، اثراتی است که آن کسب‌وکار می‌تواند روی زندگی خانوادگی شما داشته باشد. در واقع برخورداری از حمایت خانواده، داشتن سلامت جسمی و محیط مساعد زندگی در تضمین موفقیت کسب‌وکار شما اثرات تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت و نادیده گرفتن آنها به زیان شما تمام خواهد شد؛ در این موارد رودربایستی را کنار بگذارید و با خود صادق و روراست باشید. من در یک مقطع از فعالیت‌های کارآفرینی خود به دلیل نادیده گرفتن برخی از این واقعیت‌ها، زندگی شخصی و خانوادگی خود را با مشکلات جدی روبه‌رو ساختم و ازدواج خود را هم به خطر انداختم؛ اما به شکر خدا چون از سلامت جسمی و انگیزه قوی برای کسب موفقیت دوباره برخوردار بودم، سرپا ایستادم و کسب‌وکار تازه‌ای را شروع کردم؛ هرچند که هنوز افکارم تا حدی به هم ریخته بود و پول هم به قدر کافی نداشتم. اما به لطف حمایت‌های معنوی پدر و مادر و نامزد جدیدم که همواره یار و مددکارم بودند، توانستم ناکامی قبلی را پشت سر گذارم و از شرایط و اوضاع و احوال جدیدی که در زندگی به وجود آمده بود، به بهترین وجه ممکن استفاده کنم.

یکی دیگر از عوامل تضمین‌کننده موفقیت شما در کسب‌وکار انتخاب زمان مناسب برای شروع یک کسب‌وکار است. مثلا اگر شما فردی اخراجی از یک شرکت باشید، ممکن است پیش خود فکر کنید که بهتر است شخصا کسب‌وکاری را به راه اندازید. این فکر بدی نیست؛ مشروط بر آنکه در نتیجه از دست دادن کار قبلی اعتماد به نفس شما آسیب ندیده باشد و شما از فرط استیصال تصمیم به راه‌اندازی کسب‌وکار برای خود نگرفته باشید؛ چون برای کسی که با روحیه دژم کسب‌وکاری را آغاز می‌کند، امیدی به کسب موفقیت وجود نخواهد داشت.

اما چنانچه شما در دوران خدمت در یک شرکت و قبل از اخراج از آن، پیوسته به این می‌اندیشیده‌اید که روزی شغل و کسب‌وکار متعلق به خود را داشته باشید و به قول معروف همیشه دوست داشتید که خادم و مخدوم خود بوده، با برقراری ارتباطات گسترده با آدم‌های سرشناس بتوانید از تجربیاتی که در شرکت به دست آورده‌اید، به سود کسب‌وکار شخصی خود استفاده کنید، در آن صورت اخراج از شرکت می‌تواند به یک انگیزه بسیار نیرومند برای شما به منظور شروع کسب‌وکار تبدیل شود. البته مشروط بر آنکه سایر پیش‌نیازهای شروع یک کسب‌وکار هم برای شما مهیا باشد.

من در زندگی خود بانوان بسیاری را دیده‌ام که بعد از صاحب فرزند شدن از کار تمام وقت خود در شرکت‌ها و موسسات دست کشیده‌اند؛ اما بعد از مدتی تصمیم گرفته‌اند برای خود کسب‌وکار مستقلی را دست و پا کنند. راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی برای بعضی از آن زنان که دیگر وجود فرزند مزاحم کسب‌وکارشان نخواهد بود، تصمیم درستی است؛ به شرط آنکه چنین زنانی نه از سر ناچاری و فرط استیصال بلکه با شور و شوق و علاقه باطنی تصمیم به راه‌اندازی کسب‌وکار برای خود بگیرند و وقت و انرژی کافی برای پرداختن مسوولانه به کسب‌وکار خود را داشته باشند. اکثریت زنان دارای فرزند که به قول معروف بچه‌داری فرصت سرخاراندن برای آنها باقی نگذاشته است، از چنین شرایطی برخوردار نیستند و به همین سبب نباید تحت تاثیر رویاهای کاذب خطر به راه‌اندازی کسب‌وکاری را که موفقیتی بر آن متصور نیست بر خود تحمیل کنند.

نکته دیگری در ارتباط با راه‌اندازی کسب‌وکار و پیوستن به جرگه کارآفرینان نباید به هیچ وجه از نظر دور بماند، این است که شروع یک کسب‌وکار به مقدار زیادی فداکاری و از خودگذشتگی نیاز دارد. راه‌اندازی یک کسب‌وکار کوتاه زمانی بعد از تشکیل خانواده صرفا می‌تواند به‌عنوان یک شیوه از شیوه‌های گوناگون زندگی که صاحب کسب‌وکار می‌تواند از رهگذر آن مخارج زندگی مشترک را تامین کند، تلقی شود. چون تشکیل خانواده، تامین هزینه فرزندان و سایر هزینه‌های ضروری همزمان با شروع یک کسب و کار که باید وقت و انرژی زیادی صرف آن شود، با هم چندان سازگاری ندارد و نمی‌تواند فرد را به یک کارآفرین واقعی و موفق تبدیل کند. البته ممکن است در این خصوص استثنائاتی وجود داشته باشد؛ اما این موارد استثنایی نمی‌تواند به‌عنوان قاعده‌ای برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار تلقی شود. من شخصا به شدت مخالف این طرز فکر هستم که زن یا مردی می‌تواند در عین پذیرش مسوولیت تربیت فرزندان، تامین مخارج خانواده و خانه‌داری فرد موفقی در انجام یک کسب‌وکار مهم و اساسی باشد. به همین سبب است که با تاکید می‌گویم انتخاب زمان مناسب برای شروع کسب‌وکار از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هرکس که این واقعیت را نادیده بگیرد و بی‌گدار به آب بزند، به‌طور منطقی نباید انتظار موفقیتی را داشته باشد.

نگاه به شرایط بازار

انتخاب زمان مناسب برای شروع یک کسب‌وکار تنها به شرایط فردی و خانوادگی محدود نمی‌شود، بلکه فردی که قصد راه‌اندازی کسب‌وکاری را دارد، باید شرایط حاکم بر بازار را هم مدنظر قرار دهد و بررسی کند که آیا وضعیت بازار برای محصول و خدماتی که او قصد تولید آن را دارد، مساعد هست یا نه و تنها بعد از این بررسی‌ها تصمیم‌گیری کند.

کارآفرینان بزرگ از نوع Tycoon علاوه بر داشتن افق‌های فکری و چشم‌اندازهای روشن، همواره به نیازها، تغییرات و تب و تاب‌های بازاری که در آن فعالیت می‌کنند، نظر داشته‌اند. به عبارت دیگر موقع‌شناسی یکی از وجوه مشخصه کارآفرینان بزرگ و موفق است. آنها می‌دانند چه موقع دست به کار شوند و چه موقع توپخانه خود را به کار بیندازند.