امپراتورکارآفرینی (5)

نویسنده: پیتر جونز

مترجم: غلامرضا کیامهر

قانون اول: ترسیم چشم‌انداز

تقریبا همه کارآفرینان از جمله خود من افرادی علاقه‌مند به رویا هستیم و دوست داریم خواب‌های خوش و شیرین ببینیم. کارآفرینان همه آن چیزهایی را که دوست دارند در عالم واقع اتفاق بیفتد، در خواب و رویاهایشان می‌بینند. آنها در فراسوی رویاهایشان اهداف و آرزوهای بزرگ خود را طراحی و ترسیم می‌کنند و به تهیه و تدوین استراتژی لازم می‌پردازند. البته هر کارآفرینی اهداف خاص مربوط به خود را دارد، ولی همه آنها در ارتباط با موضوع چشم‌انداز رسیدن به هدف با هم وجه اشتراک دارند.

به عقیده من شما برای دستیابی به موفقیت به داشتن چشم‌انداز مشخص و تصویر روشنی از چند و چون موفقیت مورد نظر نیاز قطعی دارید. اگر شما بتوانید هدفی را که در پی آن هستید به وضوح در ذهن خود به تصویر بکشید، تحمل بی‌تابی و بی‌قراری برای رسیدن به آن هدف برایتان آسان‌تر خواهد بود. شما برای رسیدن به مقصد که ترکیبی از اهداف و نتایج مورد نظر است به یک نقشه راه نیاز دارید. در واقع چشم‌انداز، بخش حیاتی از کار شما برای رسیدن به هدف است در غیر این صورت، شما دچار سرگردانی می‌شوید و نمی‌دانید به سوی چه هدف مشخصی حرکت می‌کنید. به منظور ترسیم یک خط فکری متناسب با اهداف یک کارآفرین بزرگ باید:

۱ - رویاهای بزرگ داشته باشید.

۲ - بتوانید اجزای موفقیتی را که به دست آورده‌اید درست و دقیق به تصویر بکشید.

۳ - برای رسیدن به اهداف بزرگ نتیجه محور باشید.

کارآفرینان واقعی برای رسیدن به اهداف بزرگ خود پشتکار به خرج می‌دهند و پشتکار یکی از وجوه مشخصه آنها است. موفقیت‌های به دست آمده باید با پارامترهای مالی حاصله قابل اندازه‌گیری باشد و به کارآفرین برای تعیین شیوه خاصی از زندگی که همراه با جلب حس احترام همگان به او باشد، آزادی عمل بدهد. همچنین یک کارآفرین بزرگ و شاخص باید پیوسته برای ترسیم چشم‌اندازهایی بزرگ‌تر و فاخرتر از آنچه قبلا برای خود ترسیم کرده، در تلاش

و تکاپو باشد.

موفقیت اعتیادآور

در واقع زمانی که کارآفرینان حرکت به سوی اهداف خود را آغاز می‌کنند، در هر مرحله افق‌های تازه‌ای از اهداف بزرگ‌تر در برابرشان گشوده می‌شود. دلیلش این است که کارآفرینان پیوسته در تکاپوی تجسم بخشیدن به فرصت‌های جدیدتری هستند و در جا نمی‌زنند. به اعتقاد من موفقیت برای کارآفرینان چیزی هیجان‌انگیز و سکرآور مانند یک ماده مخدر است که برایشان اعتیاد می‌آورد. در نتیجه همین اعتیاد به کسب موفقیت است، که همه اهداف و چشم‌اندازها برای کارآفرینان عینیت پیدا می‌کند و ایده پشت ایده در اذهان آنها شکل می‌گیرد. به زبان دیگر می‌توان گفت که انرژی حاصل از کسب یک موفقیت به موتور محرکه‌ای برای دستیابی به موفقیت بعدی تبدیل می‌شود.

ویژگی برجسته کارآفرینان موفق، داشتن انگیزه‌های قوی و روحیه موفقیت محور و نتیجه محور آنهاست. آنها به پشتوانه این ویژگی‌ها اهداف و چشم‌اندازهای خود را به راحتی ترسیم و با اطمینان خاطر به سوی آنها حرکت می‌کنند و به نتیجه می‌رسند.

بنابراین باید به خاطر داشته باشید که جاده رسیدن به موفقیت برای افراد ضعیف‌النفس، تنبل یا عاری از قوه تخیل جاده ناهموار و صعب‌العبوری است. عبور از چنین جاده‌ای به تلاش و فداکاری زیاد نیاز دارد. چون به‌طور کاملا طبیعی و بدیهی هیچ چیز باارزش بدون زحمت و تلاش به دست نمی‌آید و ثانیا هر انسانی برای رسیدن به اهداف بزرگ باید آمادگی پرداخت بهای آن را هم داشته باشد «هر که را طاووس خواهد، جور هندستان کشد».

به همین دلیل است که کارآفرینان بزرگ و نام‌آور در مراحل اولیه دستیابی به موفقیت چندان اهل تفریح و وقت‌گذرانی و استفاده از تعطیلات نبوده‌اند. خود من یکی از همان کارآفرینان هستم که در پگاه ورود به عرصه کارآفرینی دور بسیار از تعطیلات و به مرخصی رفتن‌ها را خط کشیدم، اما حالا که طعم شیرین موفقیت را چشیده و موقعیت خود را در عرصه کارآفرینی تثبیت کرده‌ام، بیشتر از گذشته به مرخصی و تعطیلات می‌روم؛ هرچند که هم‌اکنون نیز برای انجام هر کار و رسیدن به هر چشم‌انداز جدیدی تلاش صد درصدی به خرج می‌دهم.

درسی از کارآفرینی والت دیسنی

در روز افتتاح مجموعه ورزشی «دنیای والت دیسنی» در اولاندوی آمریکا خبرنگاران رسانه‌های عمومی سراسر جهان برای بازدید از مجموعه و تهیه گزارش‌های خبری از مراسم افتتاحیه دعوت شده بودند، اما خود والت دیسنی در مراسم حضور نداشت. ساعاتی بعد از شروع مراسم، خبرنگاری به یکی از مدیران مجموعه «دنیای والت دیسنی» نزدیک شد و گفت: آیا شر‌م‌آور نیست که خود آقای والت دیسنی در این مراسم حضور ندارد و مدیر مجموعه در پاسخ خبرنگار گفت، آنچه که در اینجا مشاهده می‌کنید تجسمی از رویاها و عزم و اراده والت دیسنی است. او قبل از آن که تصمیم به احداث این مجموعه بگیرد، چگونگی آن را در ذهن خود ترسیم و طراحی کرده بود. در واقع امروز والت دیسنی در این مکان «وجود حاضر غایب است».

من چشم‌انداز کسب و کار خود را زمانی که هفت ساله بودم پی‌ریزی کردم. والدین من مانند همه پدر و مادرها که بهترین آرزوها را برای فرزندانشان دارند، بعد از گذشت دو سال از تحصیل من در یک مدرسه دولتی، با آن که بضاعت مالی زیادی نداشتند، مرا به یک مدرسه خصوصی فرستادند.