ترجمه: مهدی سریرچی

منبع: entrepreneur

برای افراد زیادی در سراسر دنیا «سر ریچارد برانسون» به اسطوره کارآفرینی و شیطنت‌های باور نکردنی تبدیل شده است. کسی که هر ریسکی را قبول می‌کند از اسکی در آبراهه‌های انگلستان تا پیمودن دور دنیا با یک بالن. با این حال وقتی که بنیان‌گذار اسطوره‌ای گروه ویرجین را می‌بینیم که در صندلی‌های بخش فرست کلاس یکی از هواپیماهای ناوگان هوایی‌اش نشسته است، به سادگی فراموش می‌کنید که او در سال‌های فعالیتش ریسک‌های مشابهی داشته و تعدادی از آنها با موانعی برخورد کردند که ممکن بود به فاجعه‌ای بزرگ منجر شوند.

شاید «ویرجین رکورد» تبدیل به یکی از نمادهای اسطوره‌ای در کارآفرینی شده باشد، اما آیا کسی «ویرجین برایدز» را به یاد می‌آورد؟ (شاید فکرش را هم نکنید که برانسون این فروشگاه‌های زنجیره‌ای را در میانه‌های دهه ۱۹۹۰ برای عرضه لباس عروس راه انداخته بود که کاملا با شکست روبه رو شد) و البته «ویرجین کولا» که تلاشی میلیارد دلاری برای مقابله با کوکاکولا بود و احتمالا بزرگ‌ترین چالش تجاری است که او با آن مواجه شده است.

اما برانسون زمان را هدر نمی‌دهد تا قدم‌های اشتباه یا افراد منفی باف بتوانند بر وی پیروز شوند. او شیوه کارآفرینی خود را قبلا یافته است، وقتی ۱۶ ساله بود در زیرزمین منزل دوستش مجله‌ای به نام «استیودنت» راه‌اندازی کرد. هنگامی که برای پیگیری تمام وقت کارهای مجله، مدرسه را ترک می‌کرد مدیر مدرسه جمله معروفی را برای او نوشت: «تبریک می‌گویم آقای برانسون، پیش‌بینی می‌کنم شما یا راهی زندان می‌شوید یا تبدیل به یک میلیونر خواهید شد.» برانسون در سال ۱۹۹۲ شرکت پخش موسیقی‌اش را در یک معامله شیرین یک میلیارد فروخت وبا پول آن خط هواپیمایی خود (ویرجین آتلانتیک) را راه‌اندازی کرد و باعث شد امپراتوری ویرجین که امروز شامل ۴۰۰ شرکت می‌شود گامی دیگر به جلو بردارد.

ما اخیرا با برانسون درباره ماجراجویی‌های ناکام وی، لذت روبه‌رو شدن با موانع و چگونگی رقابت در دنیای کسب‌وکار گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

شما با اشتباهات دیگران خیلی باز برخورد می‌کنید و اگر خودتان هم در آن همکاری داشته باشید به معنای واقعی کلمه تمام تلاشتان را به کار می‌برید که آن را حل کنید.

برانسون: به من لقب «دکتر بله» داده‌اند. نمی‌توانم از چالش پرهیز کنم. در زندگی به خیلی چیزها با قاطعیت بله گفته‌ام. البته همه آنها هم به نتیجه مطلوب نرسیدند. خوشبختانه بسیاری از این پاسخ‌های مثبتی که به ایده‌های کوچک دادم در مراحل ابتدایی و شروع کار بودند؛ بنابراین اگر درست کار نمی‌کردند و به نتیجه نمی‌رسیدند زیان مالی زیادی متوجه ما نمی‌شد.

آن ایده‌های خام ابتدایی چگونه توانسته اند شرکت ویرجین را شکل دهند؟

برانسون: در بریتانیا افرادی که برای انجام کاری تلاش می‌کنند ولی شکست می‌خوردند به واقع محترم هستند. مردم افراد شکست خورده را دوست دارند. وقتی به عقب بر می‌گردم، می‌توانم بگویم که در اغلب ماجراجویی‌هایم برای بار اول شکست خورده‌ام. در سال ۱۹۸۵ ما برای به‌دست آوردن جایزه بلوریند بریتانیا (جایزه‌ای که کشتی‌ها برای شکستن رکورد عبور از اقیانوس آرام دریافت می‌کردند) شناور «آتلانتیک چالنجر» را ساختیم. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه ما در فاصله ۳۰۰ مایلی از انگلستان غرق شدیم و توسط قایق بادی‌های موزی شکل نجات پیدا کردیم. سال بعد مجددا وارد رقابت شدیم و با تلاش دوباره موفق شدیم. جالب اینکه به نظر من اگر دفعه اول موفق می‌شدیم این یک موفقیت بزرگ بود، اما داستان عظیمی که اکنون می‌توانیم به آن افتخار کنیم، نبود. زمانی که تازه «ویرجین آتلانتیک» را راه‌اندازی کرده بودیم، تلاش می‌کردیم تا در این صنعت جایی داشته باشیم. در آن زمان کاریکاتور یک صفحه‌ای منتشر شده بود که نیمه بالایی کشتی که بیرون آب بود، می‌گفت: «دفعه بعد، ریچارد سوار هواپیما می‌شود» این چیزها وجود داشت، اما با آزمون و خطا و تحمل ناکامی‌ها تلاش می‌کردیم تا ویرجین به ذهن‌ها راه پیدا کند و یک تصویر جذاب تر از رقبایمان به‌دست آوردیم که همان ما را به شرکت و برندی حادثه جو تبدیل کرد.

شما در جایی گفتید که «ویرجین کولا» یکی از مهم‌ترین چالش‌های تجاری بود که با آن برخورد کردید. در واقعیت شما چه کار متفاوتی انجام دادید؟

برانسون: در «ویرجین کولا» نمی‌خواستیم خودمان را به خواب بزنیم برخلاف کسانی که تصور می‌کردند دچار خوش خیالی شده‌ایم خودمان را برای ضربه‌های متقابل از جانب بزرگ‌ترین شرکت تولید کننده نوشابه‌های گازدار آماده کرده بودیم. بی‌تجربگی مان باعث شد به سراغ اهریمنی بزرگ در دنیای تجارت برویم. در ویرجین برای تاسف خوردن از ناکامی‌های گذشته زمان زیادی صرف نمی‌کنیم. نمی‌گذاریم اشتباهات یا شکست‌ها بر ما چیره شوند و به هیچ وجه از شکست نمی‌ترسیم. همین باعث شد تا از زمین بلند شویم و با تلاش مجدد در شکاف‌های بازار دنبال فرصت‌های جدید بگردیم. اشتباه کردن معمولا حاصل ریسک‌پذیری است. چیزی که شما کاملا از آن آگاه هستید.

راه‌اندازی «ویرجین آتلانتیک» یکی از بزرگ‌ترین ریسک‌ها بود. چه چیزی باعث شد که یکی از غول‌های صنعت عرضه نوارهای موسیقی به سراغ خط هواپیمایی برود؟

برانسون: دیدگاه من نسبت به همه چیز «به کار وصل شدن و فقط انجام دادن» است. من از آن دسته افرادی هستم که دوست دارند هر چیزی را امتحان کنند. اگر در کاری که انجام دادید ناکام شدید، بروید و کار متفاوتی را امتحان کنید افراد خارق‌العاده‌ای را که علایق و باورهای مشترکی با شما دارند، دور خودتان جمع کنید و آن کار را بهتر انجام دهید. شاید تصور کنید یک شرکت پخش موسیقی ناگهان تصمیم گرفت یک خط هواپیمایی راه‌اندازی کند و در مقابل بریتیش ایرویز قد علم کند! اما وقتی به عنوان یک مسافر توسط یک خط هواپیمایی گمنام آمریکایی در فرودگاه معطل شدم به این نتیجه رسیدم که راه بهتری برای خدمت دهی به مسافران وجود دارد و اینکه حتی من می‌توانم بهتر انجامش دهم. می‌توانید تصورش را کنید که با چه شک و تردیدهایی مواجه شدیم. اما اگر توانسته‌اید یک کسب‌و‌کاری را به خوبی راه‌اندازی کنید، باید قادر باشید که کسب‌و‌کار دیگری را هم به خوبی راه‌اندازی کنید. همین اصل هدایتگر من در تمام کسب‌و‌کارهای مخاطره‌آمیزمان بوده است.