کسبوکارهای کوچک
آیا همیشه حق با مشتری است؟
منبع: Small Business Computing
جمله «همیشه حق با مشتری است» را به قدری زیاد شنیدهاید که به نظر میرسد حقیقتی محض باشد. اما آیا واقعا اینطور است؟ در واقع، کسب وکارهایی که عملکرد خوب دارند، هر زمان که مشتری شکایتی میکند، نباید خود را مقصر محض بدانند. سه موقعیت را باید بشناسیم که در آن نه تنها حق با مشتری نیست، بلکه بهترین کار این است که بر موضع خود پافشاری کنید.
مترجم: مریم رضایی
منبع: Small Business Computing
جمله «همیشه حق با مشتری است» را به قدری زیاد شنیدهاید که به نظر میرسد حقیقتی محض باشد. اما آیا واقعا اینطور است؟ در واقع، کسب وکارهایی که عملکرد خوب دارند، هر زمان که مشتری شکایتی میکند، نباید خود را مقصر محض بدانند. سه موقعیت را باید بشناسیم که در آن نه تنها حق با مشتری نیست، بلکه بهترین کار این است که بر موضع خود پافشاری کنید. ۱) وقتی روحیه کارمندتان در خطر است
شکایتهای مشتری میتواند از نحوه کار نامطلوب تا خدماتدهی ضعیف را دربربگیرد. به هر حال، احتمالا بسیاری از شکایاتی که از طرف مشتری دریافت میکنید، در مورد مسائلی هستند که کارمند شما یا آن را انجام داده یا انجام نداده است. آسانترین راه این است که بپذیرید کارمند شما اشتباه کرده، اما اگر او کارمند خوبی باشد، قبل از اینکه بخواهید او را سرزنش کنید، احتیاط را رعایت کنید. وقتی کارمندان شما به وضوح قوانین تعیین شده یا فرآیندهای شرکت را دنبال میکنند، نیاز دارند بدانند که شما از آنها حمایت میکنید. در غیر اینصورت، با ریسک دور شدن از کارمندان و تخریب روحیه آنان مواجه میشوید.
این به این معنی نیست که نباید با مشتری مورد نظر مصالحه کنید، بلکه یعنی کارمند خودتان را به خاطر فرد دیگری قربانی نکنید. به یاد داشته باشید که از دست دادن یک مشتری و جایگزین کردن مشتری جدید شاید کار هزینه بری باشد؛ اما از دست دادن یک کارمند خوب، پرهزینهتر است.
۲) وقتی مشتری کنترل کسبوکار شما را به دست میگیرد
سال گذشته، تحقیقی که توسط فدراسیون خرده فروشی ملی انجام شده بود، ارزیابی کرده بود که کسب وکارهای خرده فروشی در سال ۲۰۱۱ حدود ۵/۳ میلیارد دلار از کلاهبرداری مالی ضرر کردهاند. این کلاهبرداریها شامل پس آوردن اجناسی بود که افراد از فروشگاهها دزدیده بودند یا با پول دزدی خریده بودند. با اینکه کارهای زیادی میتوان انجام داد تا از این نوع کلاهبرداریها جلوگیری کرد، اما بر اساس قانون «همیشه حق با مشتری است»، خیلی از فروشگاهها لباسهای دزدیده شده را بدون دریافت رسید، پس میگرفتند و پول آن را میپرداختند.
این نوع کلاهبرداری تنها روش موجود برای کنترل کردن کسبوکارها به دست مشتری نیست. ممکن است مشتری تقاضاهای نامعقولی داشته باشد تا سعی کند خسارتی دریافت کند یا دلیلی برای عدم پرداخت مبلغ مورد توافق بیابد. این مشکلات را نمیتوان از بین برد؛ اما میتوانید سیاست ثابتی ایجاد کنید تا اینگونه فعالیتهای مشتری را محدود کنید.
۳) وقتی نمیتوانید مشتری را راضی نگه دارید
تقریبا میتوان گفت هر کسبوکاری یک مشتری دارد که نمیتواند هیچ گاه او را راضی نگه دارد. این مشتری میتواند همیشه بر صفحه فیس بوک شما شکایتی بنویسد یا هر هفته با بخش پاسخگویی شرکت شما تماس بگیرد و داستانی تازه از نارضایتی خود تعریف کند.
بدون شک، اولین شکایات این مشتری را جدی گرفته اید و تلاش کردید شرایط را آرام کنید. اما به تدریج مشخص شده که هیچ راهی برای راضی نگه داشتن این فرد وجود ندارد و باید دست از تلاش بکشید. این کار هم برای شما و هم کارمندانتان وقت تلف کردن است.
در عوض، به این مشتری بگویید که ناراحتی او را درک میکنید و از اینکه نمیتوانید انتظاراتش را برآورده کنید، معذرت خواهی کنید. او همچنان تا مدتی با شما تماس میگیرد، اما وقتی پاسخ مطلوبش را دریافت نکند، منصرف خواهد شد.
در نهایت، به یاد داشته باشید که نحوه پاسخگویی شما به یک مشتری عصبانی در یک جلسه عمومی، بیش از موضوع اصلی شکایت، شخصیت شما را به نمایش میگذارد. پس همیشه درست و حرفه ای به مشتری پاسخ بدهید، اما از «نه گفتن» نترسید.
ارسال نظر