از شروع کسب‌وکاری بدون ایده اولیه تا ایجاد برندی جهانی

مترجم: مریم رضایی

منبع: The Business Magazine

تام دودریج یکی از برندهای معروف اسپیکر و لوازم جانبی کامپیوتری و موبایل به نام GEAR۴ را تاسیس کرده است که محصولات آن در بیش از ۶۰ کشور جهان به فروش می‌رسند و بازگشت سرمایه ۳۰ میلیون پوندی دارد. کارآفرینی او یک داستان موفقیت برای فردی است که تنها ۳۵ سال دارد و با این حال می‌گوید تازه در ابتدای راه است و می‌خواهد شرکتش به یکی از شرکت‌های پیشتاز در جهان تبدیل شود. دودریج پس از ترک مدرسه در سن ۱۶ سالگی در شرکت Computer Warehouse مشغول به کار شد. پس از آن به عنوان مسوول فروش و بازاریابی برای شرکت‌های تازه تاسیس تکنولوژی مانند UCP Morgan و XIAM کار کرد و در نهایت در سال ۲۰۰۴ در سن ۲۶ سالگی، شرکت Disruptive را تاسیس کرد و در سال ۲۰۰۶ برند GEAR۴ را راه‌اندازی کرد. این شرکت که اکنون ۷۶ کارمند در دفاتر مختلف در انگلستان، هنگ‌کنگ و سیاتل آمریکا دارد، تاکنون چندین جایزه جهانی و ملی برده است. دودریج نحوه موفقیت خود را در گفت‌وگویی توضیح داده است.

* چرا و چگونه برند GEAR۴ را راه‌اندازی کردید؟

من همواره نیازی درونی در تاسیس یک شرکت را در خودم احساس می‌کردم، اما همیشه چیزی مانع می‌شد. من شغل خوب و پولسازی داشتم، اما این احساس من باعث می‌شد از آن راضی نباشم. هنگام بازگشت از یک سفر کاری به آمریکای جنوبی، داخل هواپیما نشسته بودم که جرقه‌ای در ذهن من زده شد و می‌دانستم که باید آن را انجام دهم. هیچ ایده خاصی نداشتم، به جز اینکه باید کسب‌وکاری را شروع کنم. وقتی از هواپیما پیاده شدم، از شغلم استعفا دادم و تصمیم گرفتم فروش محصولی را - که هنوز تصمیم نگرفته بودم چه محصولی باشد - آغاز کنم و هدف فروشم را در سال اول ۱ میلیون پوند در نظر گرفتم. در همان زمان، اولین iPod خودم را خریدم. من به موسیقی و ابزار آن علاقه زیادی دارم و سابقه کار کردن با محصولات شرکت اپل و تکنولوژی موبایل را داشتم، اما هنوز چشم‌انداز روشنی از خط مشی کسب‌وکارم نداشتم. بنابراین با هدف یافتن محصولی که در بازار کارآیی داشته باشد، به یک نمایشگاه کالاهای مصرفی الکترونیکی رفتم و وقتی برگشتم، تصمیم گرفتم برندی را برای ارائه لوازم جانبی iPod ایجاد کنم.

برای شروع کار کل پس‌انداز زندگی ام را جمع کردم، وام و قرض گرفتم و توانستم ۲۳ هزار پوند سرمایه اولیه فراهم کنم. ما محصولاتی را پیدا کردیم که در آسیا طراحی و ساخته شده بودند و ویژگی‌های خاصی داشتند، از جمله محصولی که با آن می‌توانستید به iPod خود داخل ماشین گوش دهید. سپس تولید لوازم جانبی برای این محصولات را آغاز کردیم و همان سال اول ۱ میلیون و ۷۰ پوند فروش داشتیم که از هدف اولیه ما بیشتر بود.

• می توانید در مورد رشد شرکت از آن به بعد توضیح دهید؟

در پایان سال اول، از شرکت بوتس که در کار iPod بود، سفارش گرفتیم و توانستیم کل کار را به دست بگیریم و عرضه زیادی برای آنها داشته باشیم. اوایل سال دوم، سفارش مشابهی از شرکت دیکسونز گرفتیم که باید وسعت این فرصت جدید را ارزیابی می‌کردیم. بازار خیلی سریع تر از ما رشد می‌کرد که باعث شد چند اشتباه کوچک مرتکب شویم و این اشتباهات را حین کار متوجه شدیم، اما در کل شرایط بسیار فوق‌العاده‌ای برای ما پیش آمده بود: شناخت محصولات جدید همزمان با رشد دادن یک کسب‌وکار موفق، فرصتی منحصر به فرد برای ما به وجود آورده بود.

* آیا برنامه‌های بلندپروازانه‌ای برای رشد در آینده دارید؟

رشد ما همیشه به سرعت رخ داده و رشد سالانه ما بالای ۵۰ درصد است؛ اما برنامه‌های جاه طلبانه‌ای برای آینده داریم. دنیا به سرعت در حال تغییر است و ما هم دوره گذر از کامپیوترهای شخصی را سپری می‌کنیم. مهم‌ترین ابزار کامپیوتری در دنیای دیجیتال امروز دیگر کامپیوترهای شخصی نیستند، بلکه گوشی‌های هوشمند، تبلت و حتی تلویزیون‌های هوشمند هستند. بنابراین اکوسیستم حول این حوزه برای ما دیگر فقط لوازم جانبی کامپیوتری نیست و ما باید یک شرکت نرم افزاری هم باشیم. در حال حاضر اپلیکیشن‌هایی تولید می‌کنیم و به شدت درگیر نرم افزارهای محتوای کسب‌وکار و خدمات ابری هستیم.

در حالی که سابقه کاری شرکت ما بیشتر فهرست محصولاتی را دربرمی‌گیرد که از قبل وجود داشتند، اکنون بر نوآوری نیز متمرکز شده‌ایم و تکنولوژی‌هایی را ایجاد می‌کنیم که قبلا ایجاد نشده‌اند. همچنین در این زمینه قصد نداریم فقط یک بازیگر جهانی باشیم، بلکه می‌خواهیم پیشتاز باشیم. این کار آسانی نیست، اما واقعا قصد داریم وسعت کسب‌وکار بین‌المللی شرکت را افزایش دهیم و فلسفه بنگاه‌های کوچک جهانی را توسعه دهیم؛ یعنی در حین اینکه کسب‌وکارمان کوچک است، فعالیت مان جهانی باشد. اکنون هم با اینکه کمتر از ۱۰۰ پرسنل داریم، اما یک برند جهانی هستیم و در ۶۴ کشور فعالیت می‌کنیم.

* رمز موفقیت شما همین است؟

رمز موفقیت ما سریع بودن، قاطع بودن و تولید کالاهای باکیفیتی است که طراحی جالب دارند و دسترس پذیر هستند. این موضوع بخشی از DNA شرکت ما است.

* آیا پیش آمده که فکر کنید اگر سن بیشتری داشتید، موقع راه‌اندازی شرکتتان کاری را به شکل متفاوت‌تری انجام می‌دادید؟

بزرگ‌ترین تاسفی که می‌خورم این است که چرا این شرکت را زودتر راه‌اندازی نکردم. فکر نمی کنم در سن ۲۶ سالگی نسبت به ۲۱ سالگی آمادگی بیشتری داشتم؛ در آن زمان هم ایده‌های درخشانی در ذهن داشتم، اما تنها مشکلی که وجود داشت این بود که اعتماد به نفس کافی نداشتم.‌ ای کاش در آن زمان شخصی وجود داشت که به من توصیه می‌کرد «امتحانش ضرری ندارد.»