مترجم: رویا مرسلی

نویسندگان: Michael Mankins, Richard Steele

نوآوری‌های تکنولوژیک علت اصلی تقریبا نیمی‌از رشد اقتصادی‌ ایالات‌متحده در ۵۰ سال گذشته بوده است اما جایگاه ‌این کشور به عنوان سردمدار قطعی نوآوری، اکنون در معرض خطر قرار گرفته است. در ماه دسامبر، کشور چین از لحاظ اختراع ثبت شده و حق امتیاز در جهان از آمریکا پیشی گرفت. ‌این اولین بار بود که کشوری، آمریکا را از لحاظ نوآوری پشت سر می‌گذاشت.

در دنیای پر از رقابت امروز، ما باید روش‌هایی بیابیم تا «تفکر جمعی» را گسترش دهیم، یعنی تفکری که به‌ایده‌های جدید در کسب و کار بیانجامد، به خصوص در زمینه علم و تکنولوژی. خلاقان و نوآوران در حرکت گروهی، چالش‌ها را با استفاده از خلاقیت خود به فرصت‌های واقعی در کسب و کار مبدل می‌کنند. الهام بخشی و ژرف بینی آنها به حرکت رو به رشد کسب و کار کمک

می‌کند.

به عنوان مثال، برای آنکه صنعت دارویی از لحاظ مالی دوام یابد، به دانشمندانی نیاز داریم که نه فقط قادر به توسعه داروهای شفابخش باشند بلکه بتوانند ‌این کار را با صرف زمان کم و به طور مقرون به صرفه انجام دهند. ‌این کار به تفکر جمعی نیاز دارد.

کارآفرینانی مانند مرک همیشه به دنبال خلاقان و نوآوران هستند تا به نیروی کار آنها ملحق شوند.‌ این چالش، به خصوص همیشه در رابطه با تازه واردان در سطوح علمی-مهندسی مشکل بوده است. افراد تازه وارد، اغلب در درک ‌این مساله که تحقیقات آنها چگونه به مسائل و موضوعات جاری ربط پیدا می‌کند دچار مشکل می‌شوند. آنها همچنین تجربه کافی در رابطه با چگونگی کار به صورت کارآمد در تیم‌های پویا ندارند.

البته در‌اینجا مشکل از آموزش است و موضوع آن فراتر از‌این واقعیت است که دانش آموزان آمریکایی از لحاظ ریاضی در رده ۲۵ ام و از لحاظ علمی‌در رده ۱۷ ام هستند. ‌این کارمندان تازه وارد هرگز یاد نگرفته‌اند که چگونه بر مشکلات مهم تمرکز کنند چون ما به‌اندازه کافی به آنها آموزش نداده‌ایم که چگونه فکر کنند.

ما باید الهام بخش دانش آموزان باشیم تا دنبال کردن یک موضوع علمی‌برایشان ارزش داشته باشد. آموزش علمی‌K-۱۲ به صورت سنتی متمرکز بر حفظ کردن و به خاطر سپردن واقعیت‌های گسسته بود به جای آنکه به درک مفاهیم بزرگ‌تر کمک کند و چگونگی ارتباط واقعیت‌ها را با یکدیگر مشخص نماید تا «ایده‌های بزرگ» ‌ایجاد شود. به طور مشابه، تجربیات آزمایشگاهی نیز بر دنبال کردن روش کار گام به گام متمرکز بودند (مثل متدهای علمی) به جای آنکه بر چگونگی سازماندهی حجم زیادی از اطلاعات با ساختاری کاملا شفاف تمرکز کنند تا بتوانند مشکلات پیچیده علمی‌را حل نمایند.

روش مبتنی بر پردازش که امروزه در مدارس از آن استفاده می‌شود می‌تواند به‌این امر بیانجامد که تمرکز زیادی بر یک جنبه علمی‌صورت گیرد. از طرف دیگر، تفکر جمعی با به اشتراک گذاشتن پرسش‌های گوناگون به دانش آموزان کمک می‌کند که تصویر بزرگ‌تر را ببینند و آنها را آماده مواجه شدن با چالش‌های بزرگ‌تر

می‌نماید.

یک آموزش قوی علمی‌به یادگیری همه موضوعات می‌پردازد چرا که علم، زیربنای توسعه زبان، منطق و مهارت‌های حل مشکلات است. دستورالعمل‌های علمی‌که شامل روشی باشند که دانشمندان کار خود را به آن روش انجام می‌دهند نیز در دانش‌آموزان انگیزه ‌ایجاد می‌کند تا علم را به عنوان یک مسیر شغلی دنبال کنند.

در بنیاد مرک که بخشی از تعهد ما برای نوآوری علمی‌است، ما در حال کار کردن روی نسل بعدی رهبران علمی‌هستیم. یک نگرانی عمیق درباره کیفیت آموزش علمی‌در مدارس دولتی باعث شد که ما سرمایه‌گذاری‌های عظیمی ‌درباره آموزش‌های علمی‌ پیش‌دانشگاهی‌ ایجاد کنیم. ما در سال ۱۹۹۳ یک موسسه غیرانتفاعی مستقل تحت عنوان بنیاد مرک برای آموزش علمی‌(MISE) تاسیس کردیم که هدف آن ارتقای آموزش علمی ‌برای جمعیت محروم بود.

ما در‌این بنیاد متعهد به ارتقای آموزش علمی‌در مدارس دولتی با هدف افزایش علاقه، مشارکت و کارآیی دانش‌آموزان هستیم به طوری که همه استانداردهای ملی و ‌ایالتی برای دانش آموزان رعایت شود. ‌این بنیاد به حمایت از آموزش با تمرکز بر سوالات کاوش‌گرانه دانش‌آموزان و حل مشکلات می‌پردازد. در‌این روش به دانش آموزان آموخته می‌شود که برای توسعه دانش به دنبال جمع‌آوری شواهد باشند و به جای آنکه فقط به آنچه از حفظ کرده‌اند تکیه کنند، از آنچه خودشان تجربه کرده‌اند استفاده نمایند. به عنوان مثال، دانش‌آموزان کلاس چهارم که درس رابطه میان زمین و آب را می‌خوانند، آنچه را درباره خاک، سد، جریان آب و فرسایش زمین یاد گرفته‌اند را با هم جمع می‌کنند و یک مدل طبیعی برای یک خانه طراحی کرده و می‌سازند و پیش‌بینی می‌کنند که ‌این مدل تا چه حد تاب و تحمل باران شدید و سیل را دارد. دانش‌آموزان مدل‌های خود را تست می‌کنند و پیش‌بینی‌ها و نتایج خود را به بحث می‌گذارند و سپس نتیجه‌گیری می‌کنند که چگونه می‌توانند آنچه یاد گرفته‌اند را در دنیای واقعی به کار گیرند.

هدف ‌این بنیاد، همکاری با معلمان، مسوولان مدرسه، اولیاء، کارمندان بنیاد مرک و موسسات آموزشی سطوح بالاتر برای ارتقای آموزش علمی ‌در کلاس‌ها و در عین حال ‌ایجاد همراهی در زمینه بهبود و نوسازی است. شرکت ما از شراکت عمومی‌ و خصوصی در سطوح محلی، منطقه‌ای و ملی حمایت می‌کند.

روش‌های مشابهی باید توسط دیگران در بخش خصوصی دنبال شود. رهبران کسب و کارها می‌توانند با یک دیدگاه شفاف برای ارتقای آموزش علمی‌و آموزش چه در کلاس و چه فراتر از آن تاثیرگذار باشند.

از نظر ما، سواد و آموزش علمی‌همانند برنامه‌های تحقیق و توسعه است که یک سرمایه‌گذاری بلندمدت اساسی برای‌ آینده محسوب می‌شود.