بهترین اشتباه کسب و کار از زبان «اِی جی کرک»
شکستها وسعت پیروزیهایمان را تعیین میکنند
بالاخره روزی فرا رسید که با یک میلیاردر ملاقات کردم. او درباره جهانهای موازی حرف میزد. بله؛ این بحثها را «ای جی کرک» همان تاجر بزرگ آمریکایی به راه انداخت. او بسیار باهوش است. جالب اینجا است که او تحصیلات خیلی سطح بالایی برای کسبوکار ندارد.
مترجم: سیمین راد
بالاخره روزی فرا رسید که با یک میلیاردر ملاقات کردم. او درباره جهانهای موازی حرف میزد. بله؛ این بحثها را «ای جی کرک» همان تاجر بزرگ آمریکایی به راه انداخت. او بسیار باهوش است. جالب اینجا است که او تحصیلات خیلی سطح بالایی برای کسبوکار ندارد. مدرک او کارشناس حقوق از دانشگاه ویرجیانا است. موفقیتهای او نیز ربطی به تحصیلاتش ندارد. او بیش از هر چیز یک مدیر موفق و کارآزموده است. همه میدانند که کسی با شانس میلیاردر نمیشود. شاید بتوان شانسی میلیونها دلار به جیب زد، اما کسب موفقیتهای کرک و سرمایهای که او به هم زده است تواناییهای مدیریتی زیادی میطلبد. برای اینکه به یک میلیاردر موفق بدل شویم باید راه را درست طی کنیم. باید تجربههای زیادی داشته باشیم و مخاطرات زیادی را پشت سر بگذاریم. ما خیلی خوش شانس هستیم که او وقتش را در اختیار ما قرار داد و از رمز و رازهای موفقیت برایمان گفت. او به صراحت به ما یاد داد که هیچ رمز و رازی برای موفقیت وجود ندارد! به قول خودش «هیچ راه مشخص و تعریفشدهای برای موفقیت وجود ندارد.
نمیتوانم موفقیت را تعریف کنم و حتی نمیتوانم راه مشخصی پیش پایتان بگذارم. هرگز نمیتوان گفت چرا فلان مدیر موفق بوده است و مدیری دیگر ناموفق. موفقیت قابل پیشبینی و قابل توصیه نیست. باید کار کرد، آموخت، خطر کرد و مسیرها و موانع را پشت سر گذاشت». او معتقد است که اکثر مدیران ثروتمند اعتماد به نفس بیش از اندازهای دارند. کرک صراحتا میگوید: «اکثر میلیاردرهای جهان استنباط غلطی از موفقیتها و دستاوردهایشان دارند. آنها فکر میکنند خیلی زرنگ یا باهوش هستند، اما قضیه به همین سادگی نیست. برخی فکر میکنند یک مدیر موفق انسانی خوش شانس است.
این دسته از افراد هم بر خطا هستند. موفقیت به شانس و هوش ربط زیادی ندارد. موفقیت با آزمون و خطا به دست میآید. باید خوب تجربه کنید. باید زندگی و خطرهایش را بچشید. آن وقت میتوانید مدعی شوید که یک انسان موفق و نیرومند هستید.»
چنین گفتههایی در فضای کسبوکار چندان مرسوم نیست. ای جی کرک هم نسبت به این قضیه آگاه است. او دستاوردهای تجاری را موفقیت زیادی نمیداند و به جای پیروزی بر شکست تاکید میکند. کرک میگوید: «پیروزیهای ما به درسهایی محدود هستند که از شکستهایمان آموختهایم. این حرف من نیست، بلکه علم و دانش این را میگویند. این ادعای من از حیث منطقی کاملا صحت دارد. زیرا هرگز نمیتوان از یک پیروزی درس چندانی آموخت. پیروزیهای ما چیزی به ما اضافه نمیکنند، بلکه ما را فریب میدهند و گمراهمان میکنند. در حالی که هر شکست میتواند راه جدیدی برای آینده و موفقیت باز کند. هیچ مدیر موفقی را نمیشناسیم که شکست نخورده باشد. هیچ انسان بزرگی را ندیدهام که زمین نخورده باشد».
این حرفها برای من تکاندهنده و رضایتبخش بودند. راستش را بخواهید، من برای این کتاب وقت زیادی گذاشته بودم. این کتاب درباره اشتباهات مدیران سرشناس جهان کسب و کار بود. ایجیکرک هم حرفهای من را میزد. در ابتدای نوشتن این کتاب دغدغههای زیادی داشتم که مبادا به اشتباه بیفتم. میترسیدم که نوشتن از اشتباهات مدیران سرشناس خودش یک اشتباه باشد. همه میگفتند که این کتاب باید به موفقیتهای مدیران سرشناس اختصاص یابد. اما اکنون وقتی با کرک ملاقات میکنم و حرفهایش را از نزدیک میشنوم حس اطمینان زیادی به من دست میدهد. وقتی ملاقات با کرک تمام شد ذهنم خیلی مشغول بود. مدام به خودم میگفتم: «پس اینهمه کتاب موفقیت برای چه نوشته میشوند؟»، «چرا هیچ کسی به شکست فکر نمیکند؟»، «چرا همگان شکستخوردن را ملامت میکنند؟»، «چرا از یک مدیر موفق یا از یک انسان پیروز تقدیر میشود اما کسی که شکست میخورد محکوم به طرد و تنهایی و نابودی است؟». راستش را بگویم: سوالهای زیادی در سرم چرخ میزدند. اما مطمئن بودم راهم را برای این کتاب درست انتخاب کردهام.
کرک بحثهایش را ادامه میدهد: «وقتی پیروز میشوید نمیتوانید فاکتورهای حیاتی موفقیت را حساب کنید. نمیتوانید دلایل پیروزیتان را اثبات کنید. به راحتی میتوانم به هر کسی نشان دهم که هیچ دلیل مشخص و تعریفشدهای هرگز برای هیچ موفقیتی وجود نداشته است.». و او ادامه میدهد: «وقتی به اشتباه درمیغلتید و شکست بزرگی میخورید، نورهای زیادی بر شما آشکار میشوند. شکست مسیر آینده را روشن میکند. اگر تاکنون شکست نخوردهاید، مطمئن باشید که آینده و موفقیت حقیقی را از دست دادهاید.»
بزرگترین اشتباه ای جی کرک به زبان خودش
کسب و کار من در راستای سازماندهی گروههای مشخصی از اشخاص است. میخواهیم نتایج موفق به دست آوریم. راستش من یک مدیر اجرایی خوب هستم. چیز زیادی درباره مشتریان نمیدانم. همینطور چندان نسبت به ریاست آگاه نیستم، اما در زمینهای خاص ماهر هستم. میدانم که چه کسی چه کاری میتواند انجام دهد. میدانم که چه کسی در چه زمانی باید حضور داشته باشد. میدانم چه کسی را در چه موقعیتی قرار دهم. در واقع، من تواناییهای افراد را با موقعیتهای کاری تنظیم میکنم. بزرگترین اشتباه من به زمانی مربوط میشود که موفقیتهای اندکی به دست آورده بودم. کار اصلی من توزیع حرفهای بود. در آن دوره با عدهای از داروسازها سر و کار داشتم. با بزرگترین شرکت داروسازی جهان و شرکتهای مرتبطش به رابطه تجاری وارد شدم. برنامه ما این بود که محصولات مهم آنها را در بازار پخش و توزیع کنم. باید میتوانستم رشتههای مرتبطش همچون فیزیولوژی را نیز تحت پوشش قرار دهم. بعد از مدتی با شرکتی وارد داد و ستد شدم که فهمیدم عملا وجود خارجی ندارد. این اشخاص دروغین من را تحت پیگرد قرار دادند. اشتباه اول من در این بود که به گروهم اطمینان کامل داشتم. آنها اشتباهات زیادی مرتکب شدند. اما این اشتباه به من تعلق داشت.
اگر به دنبال افتخار هستیم باید به افتخار بها دهیم. به نظرم رسید که اشخاص گروه من چندان به افتخار شرکت بها نمیدادند. دلیلش ساده بود: آنها در شرکت من استخدام شده بودند و از من پول میگرفتند. برای آنها افتخار شرکت مهم نبود. آنها فقط به کار و پول فکر میکردند. مسوولیتپذیریِ آنها درباره شرکت به اندازه من نبود. در واقع عملا فقط خودم بودم که اجناس را در بازار توزیع میکردم. حتی در واقع خودم بودم که باید به شرکتهای دیگر رسیدگی میکردم. در نتیجه، اشتباه من این بود که خودم با آن شرکت مزبور وارد مذاکره نشدم. کار را به دست آنها سپرده بودم و آنها هم بیمسوولیتی کرده بودند. دست آخر تصمیم گرفتم که در ادامه راهم به هر کسی اطمینان نکنم.
درباره ای جی کرک
ای راندال جی کرک شرکت ال ال سی را در مارس ۱۹۹۹ بنیان گذاشت و از همان زمان مدیر اجرایی آن محسوب میشود. در سال ۱۹۸۴ او شرکت واکسیناسیون و تزریقات عمومی را بنیان گذاشت و تا سال ۱۹۹۸ ریاست آن را برعهده داشت. او در سال ۱۹۹۸ این شرکت را به فروش رساند. او همچنین در سال ۱۹۹۳ شرکت داروسازان را بنیان گذاشت و در سال ۱۹۹۶ نام آن را به داروسازان نیوریور تغییر داد. بهعلاوه، کرک در فاصله اکتبر ۲۰۰۱ تا آوریل ۲۰۰۷ به عنوان رییس افتخاری شرکت بزرگ ناسداک انتخاب شد. او در سال ۲۰۰۹ ویزیتور ارشد بخش حقوق اقتصادی دانشگاه ویرجیانا را برعهده گفت.
در سال ۲۰۰۶ مسوول اصلی کنسول مشاورتی ویرجیانا شد؛ و درست یک سال بعد به عنوان یکی از اعضای گروه تحقیقاتی همین دانشگاه انتخاب شد. آقای کرک تحصیلاتش را به عنوان وکیل خصوصی آغاز کرد و مدارک خود را به ترتیب از دانشگاه رادفورد در زمینهکسبوکار و از دانشگاه ویرجیانا در زمینه حقوق کسب کرد. او در سال ۱۹۹۸ شرکت واکسیناسیون و تزریقات عمومی را با حضور رقیبان و داوطلبان فراوان به قیمت ۶۷ میلیون دلار به فروش رساند. آقای کرک شرکت بعدیاش، یعنی داروسازان نیوریور، را در سال ۲۰۰۷ به قیمت ۶/۲ میلیارد دلار به یک انگلیسی فروخت.
منبع: کتاب «برترین رهبران کسب و کار در جهان»
ارسال نظر