چگونه نقد سازنده ارائه دهیم؟

مترجم: رویا مرسلی

منبع: HBR

معمولا مواجه شدن با این پرسش چندان برای ما خوشایند نیست: «اشکالی ندارد اگر به شما درباره کارتان فیدبک بدهم؟» در واقع، معنی حقیقی این سوال این است: «اشکالی ندارد اگر به شما یک فیدبک منفی درباره کارتان بدهم، یعنی فیدبکی که در لباس یک نقد سازنده به شما خواهم داد و اهمیتی نمی‌دهم از آن خوشتان می‌آید یا نه». مشکلی که درباره موضوع نقد وجود دارد این است که معنای ارزشی ما را به چالش می‌کشد. نقد، با خود قضاوت به همراه دارد و همه ما از قضاوت شدن دوری می‌کنیم. دانیل گولمن می‌گوید که اگر احساس کنیم احترام دیگران نسبت به ما مورد تهدید قرار گرفته است، این مساله برای ما بسیار بغرنج خواهد بود و تاثیر آن تا حدی است که احساس کنیم بقایمان به طور جدی مورد تهدید واقع شده است.

واقعیت این است که دریافت فیدبک ضروری است، تنها از این راه است که انسان می‌تواند یادبگیرد و رشد کند. پس بهترین راه برای ارائه فیدبک، به طوری که همزمان ارزش نیز ایجاد کند چیست؟ یعنی روشی که دریافت کننده فیدبک آن را بپذیرد و به آن عمل کند.

به نظر من، سه رفتار اصلی وجود دارد و همه آنها مبتنی بر این اصل هستند که طرز بیان ما مهم‌تر از محتوای صحبتمان است.

۱- اولین اشتباهی که اغلب مرتکب می‌شویم این است که زمانی فیدبک می‌دهیم که احساس می‌کنیم منافع یا ارزش‌های خودمان در معرض خطر قرار گرفته است. این کار فاجعه‌آمیز است و متاسفانه بیش از آنچه فکر می‌کنیم این کار را انجام می‌دهیم که اغلب به صورت ناخوآگاه صورت می‌گیرد.

اگر به خاطر کم کاری یا نقطه ضعف شخص دیگری احساس تهدید یا کم ارزش شدن کنیم، در این حالت، یک «نقد سازنده» به بازگشت اعتبارمان کمک خواهد کرد. البته باید به خاطر داشته باشیم که در این شرایط، بیشتر احتمال دارد که منفعل، بی‌عاطفه و حتی آزاردهنده شویم.

به عنوان یکی از مثال‌های قدیمی‌در این باره می‌توان از والدینی نام برد که ارزش‌های خود را در موفقیت فرزندانشان جست‌وجو می‌کنند و در مقابل اشتباهات آنها با خشونت و قضاوت برخورد می‌کنند، به جای آنکه با حساسیت و شفقت به این مساله بپردازند.

۲- دومین اشتباهی که ممکن است در ارائه فیدبک مرتکب شویم نادیده گرفتن ارزش‌های طرف مقابل است. حتی نقدهایی که دارای نیت خوبی هستند نیز اغلب باعث می‌شود که احساس کنیم ارزش‌هایمان در خطر قرار گرفته است یا مورد حمله واقع شده است.

وقتی این اتفاق می‌افتد اولین واکنش طبیعی، دفاع از خود است. هرچه طرف مقابلی که او را نقد می‌کنید بیشتر احساس کند که مجبور به دفاع از ارزش‌های خود است، کمتر احتمال دارد که آنچه می‌شنود را بپذیرد.

زمانی یک کارمند بسیار شایسته داشتم که به جزئیات توجه زیادی داشت و کمتر اشتباه می‌کرد. بخشی از حساسیت او به خاطر کمال گرا بودنش و ترس زیاد او از عواقب یک اشتباه بود. غریزه او حکم می‌کرد که مسوولیت هیچ اشتباهی را نپذیرد. وقتی احساس کردم که لازم است این مورد را به او متذکر شوم، فهمیدم که مهم‌ترین مساله این است که ابتدا به او اطمینان دهم که برای او ارزش قائل هستم و همچنان به توانایی‌های او اطمینان دارم. فقط در این صورت او می‌توانست آنچه به او می‌گویم را درک کند.

وقتی مایل هستید که فیدبک خاصی بدهید، ابتدا تامل کنید و از خودتان بپرسید اگر کسی به شما این فیدبک را می‌داد چه احساسی داشتید. اگر احساس ناراحتی یا حالت تدافعی به شما دست دهد، بدانید که طرف مقابل نیز همین احساس را خواهد داشت.

۳- سومین اشتباهی که مرتکب می‌شویم این است که فکر می‌کنیم درباره آنچه می‌خواهیم مطرح کنیم محق هستیم. مانند وکلا مدرک جمع می‌کنیم و یک داستان از آن می‌سازیم تا آنچه را می‌خواهیم به آن دست یابیم توجیه کند.

مشکل این است که داستان ما همیشه الزاما صحیح نیست. آنچه ما می‌دانیم، تفسیری از واقعیت است. بهتر است در ارائه فیدبک، از کشف حقایق با حفظ فروتنی به جای اظهار شکایت، دیالوگ به جای تک سخنگویی و کنجکاوی به جای قطعیت بهره مند گردیم. فروتنی، شناختی است که از آن آگاه نیستیم حتی اگر فکر کنیم که از آن آگاهیم. همان طور که استفن کاوی می‌گوید «اول سعی کنید که بفهمید».

سرانجام اینکه، بهتر است مفاهیمی‌چون «فیدبک» و «نقدسازنده» را کاملا از فرهنگ لغت خود حذف کنیم. این مفاهیم اغلب دوپهلو و مخرب اند. در عوض می‌توانیم از این مفهوم چنین برداشت کنیم که فرصتی است برای درخواست صادقانه و یادگیری حقیقی.

می‌توانیم به خود بگوییم «آیا من کار درستی انجام داده ام یا جایی اشتباه کرده‌ام؟»

این دقیقا همان چیزی است که مایلم در نظر داشته باشم، وقتی که از کسی می‌پرسم «اشکالی ندارد اگر به شما درباره کارتان فیدبک بدهم.»