مباحثی از مدیریت عملیات
انواع روابط بین سازمانها در یک شبکه تامین
مقدمه
همه سازمانها خود مشتریانی برای سازمانهای دیگر و تامین کنندگانی برای برخی دیگر از سازمانها هستند. از این رو، هیچ عملیاتی را نمیتوان به تنهایی در نظر گرفت.
ترجمه و تلخیص: محمدجعفر نظری
مقدمه
همه سازمانها خود مشتریانی برای سازمانهای دیگر و تامین کنندگانی برای برخی دیگر از سازمانها هستند. از این رو، هیچ عملیاتی را نمیتوان به تنهایی در نظر گرفت. بلکه همگی عضو شبکهای از مشتریان و تامینکنندگان و بلکه مشتریانِ مشتریان و تامینکنندگانِ تامینکنندگان است. در این مقاله شبکه تامین به عنوان یک کل و رفتار پویای آن مورد مطالعه قرار میگیرد.
استراتژی زنجیره تامین در قالب مفهوم شبکههای تامین مورد مطالعه قرار میگیرد. این مفهوم شامل دو بخش روابط شبکه تامین و رفتار شبکه تامین است. مهمترین جنبههای روابط شبکه تامین شامل سه بحث ادغام عمودی، شراکتها و تجارت بازار است.
تعریف شبکه تامین
یک شبکه تامین عبارت است از چند سازمان وابسته به یکدیگر، که به وسیله ارتباطات رو به بالا و روبه پایین بین فرآیندها و فعالیتهایی که ایجادکننده ارزش هستند، به هم متصل میشوند.
انواع روابط بین سازمانها در شبکه تامین
این روابط شامل روابط مربوط به بازار و روابط مربوط به منابع هستند. در روابط مربوط به بازار میزان انجام فعالیتها توسط خود سازمان در مقابل میزان برون سپاریها مورد بحث قرار میگیرد. در جنبه روابط بازار نیز مواردی همچون شمار روابط مورد استفاده یک سازمان و موقعیت سازمان (یعنی میزان نزدیکی روابط) مورد توجه قرار میگیرد.
درعمل، میزان و طبیعت روابط بازار و قلمرو منابع به هم مرتبط است. سازمانها در صورت برون سپاری معمولا کارهای مهم را خود انجام میدهند و سایر کارها را تا حد امکان برونسپاری مینمایند.
سازمانی که ادغام عمودی انجام داده است تقریبا همه چیز را خودش انجام میدهد. در این حالت تعداد تامینکنندگان کم است. در تجارت مجازی تقریبا همه کارها برون سپاری میشود. در سیستم تامین سنتی هم بسیاری از کارها را خود سازمان انجام میدهد و تعداد شرکا هم نسبتا کم است.
ادغام عمودی
ادغام عمودی عبارت است از: افزایش میزان مالکیت اجزای شبکه تامین به وسیله یک سازمان؛ به نحوی که سازمان برخی از تامینکنندگان یا توزیعکنندگان شبکه تامین خود را خریداری میکند. این روش هم یکی از راههای مدیریت شبکه تامین است. استراتژی ادغام عمودی در یک سازمان از سه جنبه قابل توجه است:
• هدف ادغام: آیا یک تامینکننده را خریداری کنیم یا یک توزیعکننده را؟
• میزان (قلمرو ادغام): تا چند رده از تامینکننده یا توزیعکنندهها را خریداری کنیم؟
• تعادل میان اجزایی که ادغام عمودی شدهاند: میزان منبعی که یک جزء از زنجیره تامین به تامین منابع جزء دیگر اختصاص میدهد.
تجارت بازار
یکی دیگر از راههای مدیریت شبکه تامین، استفاده از روابط بازار و ایجاد روابط تجاری با سازمانهای تامینکننده و یا سازمانهای مشتری است. در این رویکرد، یک سازمان به سازمانهای دیگر امتیازاتی میدهد تا تامین منابع و یا فروش خود را تضمین نماید. توضیحات این رویکرد در ادامه با عنوان استفاده از سازوکارهای بازار مطرح میشود.
استفاده از سازوکارهای بازار
دو عامل عمده در تعیین تناسب سازوکارهای بازار و نقش آن در شکلدهی به روابط خریدار- فروشنده و تعیین چگونگی استفاده از سازوکارهای بازار باید مورد توجه قرار گیرند:
• تعداد تامین کنندگان جایگزین در بازار
• هزینه جایگزینی یک تامین کننده با تامین کننده دیگر
بهترین حالت این است که تعداد تامینکنندگان زیاد و هزینه تامین از طریق آنها کم باشد. میتوان به فکر استفاده از سازوکارهای موجود در بازار و فنون بازاریابی و... بود. اما در حالتی که تعداد تامینکنندگان کم و هزینه تامین از آنها زیاد باشد، این امکان به حداقل میرسد. دو حالت بینابینی هم وجود دارد که به تناسب در آنها میتوان از سازوکارهای بازار استفاده نمود؛ اما در هر کدام ملاحظاتی را باید
در نظر گرفت.
تامین از طریق شراکت
ایجاد شراکت بین خریدار و تامین کننده در شبکه تامین، حالتی بینابین ادغام عمودی و تجارت بازار است. در این حالت سعی میشود از مزیتهای هر دو استراتژی ذکر شده استفاده شود؛ یعنی هم روابط نزدیک با تامین کنندگان بدون نیاز به خریداری کردنشان برقرار شود (استفاده از مزیت ادغام عمودی) و هم بهبود خدمات و دقت در خرید نیازمندیهای تولید مورد توجه قرار گیرد (استفاده از مزیت تجارت بازار).
نکات مهم در برقراری روابط شراکتی
نزدیک بودن روابط بین دو شریک تجاری باید هم در نگرشها منعکس شود و هم در عمل. در بعد نگرشها باید توجه کرد که یادگیری متقابل و مشارکتی حاصل شود، انتظارات درازمدت باشد و دوطرف به یکدیگر اعتماد داشته باشند؛ ضمن آنکه در موفقیتهایشان یکدیگر را شریک کنند و بهانههای بسیاری برای ارتباط داشتن با یکدیگر داشته باشند (ملاقاتهای زیادی به صورت فردی انجام شود). در عمل نیز باید واقعا کارها را با مشارکت یکدیگر انجام دهند، مسائل را با هم حل کنند، داراییهای زیادی را به کار مشترکشان اختصاص دهند، اطلاعات مورد نیاز را با شفافیت و سهولت در اختیار یکدیگر قرار دهند و در نهایت با شرکتهای دیگر در همان حوزه مورد مشارکت، کمتر ارتباط داشته باشند.
انتخاب نوع روابط تجاری
با اینکه نسخه یکسانی نمیتوان برای نوع رابطه تجاری پیچید، برخی ملاحظات را میتوان به عنوان عوامل تاثیر گذار بر تصمیمگیری در این باره مطرح کرد. این عوامل در قالب دو دیدگاه بازارمحور و منبع محور قرار میگیرند. در دیدگاه بازار- محور، آشکارترین موضوع چگونگی شاخص شدن در بازار و کسب موقعیت در بازار است. در بازارهای ناپایدار، ریسک را باید از طریق ایجاد برخی روابط کاهش داد. یکی از راههای انجام این کار، ایجاد رابطه دراز مدت با چند سازمان تامینکننده یا مشتری است. فرصتهای ایجاد روابط به وسیله ساختار بازار محدود میشوند. سازمانها ممکن است تحت تاثیر رفتارهای رقبا هم قرار گیرند. مثلا ایجاد رابطه نزدیک با یک سازمان دیگر یا ادغام عمودی ممکن است یک واکنش دفاعی در مقابل رفتار سازمان رقیب در کسب یک شریک عمده باشد. در رویکرد منابع تولید، صرفه به مقیاس در زمانی که کل نیازمندیهای محصول یا خدمت از سطح بهینه کمتر باشد، حائز اهمیت است. تعداد خروجیها یکی از مواردی است که مانع تولید کالا در داخل سازمان میشود. در همین رابطه، هزینه مبادله هم مورد توجه قرار میگیرد. اگر این هزینه کم باشد، روابط مبتنی بر بازار در دستور کار قرار میگیرد و ایجاد شراکت برای کاهش هزینه خرید مورد توجه سازمان قرار میگیرد. اگر احتمال یادگیری از شرکا زیاد باشد، سازمانها انگیزه کافی برای ایجاد شراکت خواهند داشت. در نهایت باید ذکر کرد که همه شراکتها و روابط در بازار به خاطر محدودیت و کمبود منابع شکل میگیرند.
برگرفته از کتاب Operations Strategy
ارسال نظر