مدرسه کسبوکار هاروارد، در برنامه امبیای خود تجدیدنظر میکند
منبع: اکونومیست
آموزش «امبیای»، چالشها و فرصتها
در این پرونده به مسائلی خواهیم پرداخت که پیش روی سیستم آموزشی به طور کلی و آموزش «امبیای» به طور خاص وجود دارد. یکی از چالشهای مهم در سیستم آموزشی، افزایش بازده این سیستم با توجه به هزینه بالای تحصیل به خصوص در مدارس کسبوکار است؛ ارتباط مناسب میان صنعت و دانشگاه، میتواند به بهبود مواد درسی و آموزشی بر حسب تقاضای بازار کمک کند و پاسخگویی مدارس را در برابر تقاضای رو به رشد و دینامیک افزایش دهد.
مترجم: م.زارع
منبع: اکونومیست
آموزش «امبیای»، چالشها و فرصتها
در این پرونده به مسائلی خواهیم پرداخت که پیش روی سیستم آموزشی به طور کلی و آموزش «امبیای» به طور خاص وجود دارد. یکی از چالشهای مهم در سیستم آموزشی، افزایش بازده این سیستم با توجه به هزینه بالای تحصیل به خصوص در مدارس کسبوکار است؛ ارتباط مناسب میان صنعت و دانشگاه، میتواند به بهبود مواد درسی و آموزشی بر حسب تقاضای بازار کمک کند و پاسخگویی مدارس را در برابر تقاضای رو به رشد و دینامیک افزایش دهد. به همین منظور است که مدرسههای کسبوکار و دانشگاهها در سالهای اخیر به تغییر برنامههای آموزشی خود اقدام کردهاند و حوزه فعالیتهای خود را با توجه به نیازهای مناطق مختلف گسترش داده اند. مقالات زیر به ذکر نکاتی در رابطه با تغییر و تحولات اخیر در سیستم آموزشی میپردازد.
سوم دسامبر ۲۰۱۱- ماه پیش، مادران جوانی که در جنوب شهر بوستون مشغول خرید بودند، از طرف دانشجویان مدرسه کسب و کار هاروارد درباره استفاده از صابون سوالپیچ شدند. دانشجویان کار عجیب و غریبی نمیکردند تا مثلا چندرغاز پول برای کافی شاپ رفتن پیدا کنند؛ بلکه داشتند به یک بنگاه در برزیل کمک میکردند تا پاککننده آنتیباکتریال خود را به بازار ارائه دهد. این کار ـ یعنی رفتن به بیرون و بحث با مردم ـ یک شانس بزرگ برای اچ بی اس(مدرسه کسب و کار هاروارد) است. پیشتر دانشجویانش عادت داشتند تا در کلاس بنشینند و درباره موردکاویهایی بحث کنند که توسط پروفسورها نوشته شده است. اما حالا میتوانند در یک کشور در حال توسعه نیز کار کنند و به راهاندازی یک شرکت تازه تاسیس کمک کنند. با یک اصلاح اساسی در برنامه درسی ام بی ای، «یادگرفتن در حین انجام دادن» بدل به یک هنجار خواهد شد. به ۹۰۰ دانشجویی که امسال تابستان به بوستون وارد شدند تا در دوره دو ساله این مدرسه شرکت کنند، گفته شد که آنها «موضوع آزمایش» قرار خواهند گرفت.این الحاقیه عملی به برنامه درسی اچ بی اس، «میدان» نام خواهد گرفت (تجارب قرار گرفتن در میدان برای توسعه رهبری). البته همه کارمندان و دانشجویان از تحت آزمایش قرار گرفتن خوشحال نیستند. اما مسوول مدرسه کسب و کار هاروارد میگوید که اگر این طرح جواب دهد، روش میدان میتواند یک رقیب برابر برای روش موردکاوی شود.
پیش از آن، مدیر سابق این مدرسه بابت شکست مدرسه کسب و کار در بدل کردن مدیریت به یک فعالیت حرفهای نظیر حقوق یا پزشکی ابراز تاسف کرده بود. در پاسخ به این سوال که «چه انتظاراتی باید از یک فارغالتحصیل ام بی ای داشت؟»، او گفت که «قطعا باید یک مجموعه دانش را با خود داشته باشند، اما باید در عین حال از آنها انتظار داشت تا این دانش را با قوه داوری خود به کار بگیرند». مدتهای مدید دانشجویان «ام بی ای» به کارآموزیهای تابستانه فرستاده میشدند تا با کارفرمایان آشنا شوند، اما اچ بی اس مثل بیشتر مدارس کسبوکار، کمک کمی به دانشجویان میکرد تا مطالعات مدیریتی خود را در عمل اجرا کنند. در هاروارد برنامه سال دوم همچنان به اجرا درمیآید. اما سال اول سه المان اصلی دارد:
اول، تمرینهای ساختن تیم. دانشجویان نقشهایی میپذیرند تا گروهی را در یک پروژه خاص هدایت کنند. آنها یاد میگیرند تا همکاری کنند و فیدبک بدهند و بگیرند. این تمرینها تا حدی بر اساس تمرینهای ارتش آمریکا طراحی شده است. دوم، دانشجویان به سر کار فرستاده میشوند تا برای یک هفته با یکی از ۱۴۰ شرکت موجود در ۱۱ کشور جهان همکاری کنند. پیش از آن، دانشجویان جدید با این شرکتها تماسهایی تلفنی داشتهاند و به خارج از کمپ دانشگاه رفتهاند تا اقداماتی برای توسعه محصول بنگاههای مختلف انجام دهند (که مثال اول این مقاله موید این فعالیت است). این نوع از «یادگرفتن همراه با عمل» به صورت ساختارمند، یک دنیا با روش قبلی اچ بی اس متفاوت است؛ روشی که دانشجویان را تشویق میکرد تا برای «ماجراجویی کردن» از کلاسها خارج شوند.
در سومین بخش درس، به دانشجویان هشت هفته وقت و سه هزار دلار پول، داده میشود تا یک شرکت کوچک را راهاندازی کنند. موفقترین آنها که با رای دانشجویان انتخاب میشود، بودجه بیشتری دریافت میکند. باید صبر کرد و دید که آیا این کار بیش از یک رقابت آشفته میان برنامههای کسب و کار میارزد. هرچند مدیر اچ بی اس امیدوار است که در این میان کسب و کارهای واقعی نیز خلق شوند. (اگر اچ بی اس آن زمانی این برنامه را طراحی کرده بود که بیلگیتس میخواست مایکروسافت را شروع کند، یا مارک زوکربرک در حال طراحی فیسبوک بود، شاید اکنون مدرسه سهمهایی در آن بنگاهها داشت).
مشخص نیست که تمرینهای یک هفتهای چه مقدار موفق خواهد بود. یک استاد مدیریت بیان میدارد که مرور ادبیات نشان میدهد «موفقیت در آموزش که به یک تجربه عملی و میدانی نیاز دارد که حداقل دو تا سه هفته به طول بینجامد و با صرف زمان در کلاس همراه شود». آمادهسازی دانشجویان اچ بی اس در کلاس باید بسیار خوب انجام شود تا آنها را برای سفرهای میدانی آماده سازد. به علاوه برخی از اعضای هیات علمی اچ بی اس ـ که قبول کرده اند تا دانشجویان را در بنگاههای خود بپذیرند، میگویند که مطمئن نیستند چه کار معناداری را میتوانند به دانشجویان بسپارند.
این تغییرات در میان اعضای هیات علمی و مدیریت دانشکده به رای گذاشته شد تا همه این اقدام را متعلق به خود بدانند. قرار بر این است که تجربه برای ۳ تا ۵ سال ادامه یابد تا ببینند آیا میتوان آن را تثبیت کرد یا خیر. این تجربه ارزان هم به دست نیامده است و ده تا پانزده درصد به هزینه تحصیل افزوده است (دانشجویان در سال حداقل ۸۴هزار دلار میپردازند)، آن هم برای برنامه ای که اچ بی اس قصد دارد بفهمد کارآ هست یا خیر. اما خیلی چیزها توام با ریسک است؛ زیرا هر جا که هاروارد میرود، بقیه دانشگاهها ممکن است دنباله رو باشند.
ارسال نظر