نکات مدیریتی
چه عاملی صنعت الکترونیک ژاپن را به زوال میکشاند؟
مترجم: مانا مصباحی
روزی نیست که در آن خبر بدی از صنعت الکترونیک ژاپن شنیده نشود. پیش بینیها حاکی از آن است که غولهای این صنعت در سال مالی جاری حدود ۱۷میلیارد دلار متضرر شوند؛ البته به جز چند استثنا مانند شرکت کانن (Canon).
نویسنده: ریچارد کاتز
مترجم: مانا مصباحی
روزی نیست که در آن خبر بدی از صنعت الکترونیک ژاپن شنیده نشود. پیش بینیها حاکی از آن است که غولهای این صنعت در سال مالی جاری حدود ۱۷میلیارد دلار متضرر شوند؛ البته به جز چند استثنا مانند شرکت کانن (Canon). از همین رو است که موسسه بزرگ رتبهبندی S&P، رتبه اعتباری دو شرکت ژاپنی سونی (Sony) و شارپ (Sharp) را به دو قدمی وضعیت بد یعنی به BBB+ کاهش داده است. مدیران این صنعت انگشت اتهام را به سوی ین قوی نشانه رفتهاند. اما ارزش ین نمیتواند دلیل اصلی نزول جایگاه این صنعت در اقتصاد ژاپن باشد.
علت هشت سال ضرر شرکت سونی از تولید تلویزیون نه ناشی از افزایش اخیر ارزش اسمی ین میتواند باشد و نه نوآور نبودن شرکتهایی که زمانی نوآور و خالق رادیوهای ترانزیستوری بودهاند. این سیر نزولی در صنعت الکترونیک ژاپن تقریبا یک دهه است که شروع شده است. بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ تولید محصولات الکتریکی ژاپن ۴۱درصد، میزان صادرات ۲۷درصد و مازاد تجاری بخش الکترونیک ۶۸درصد کاهش داشته است. اگر میزان صادرات ژاپن به کشورهای پر درآمد OECD (اثرات اقتصاد چین نادیده انگاشته شود) را در نظر بگیریم آنگاه در مییابیم سهم صادرات ژاپن در کالا و خدمات الکترونیکی از ۱۹درصد در سال ۱۹۹۶ به تقریبا نصف آن (۱۰درصد) در سال ۲۰۰۹ کاهش داشته است. این در حالی است که در همین مدت سهم آلمان در این حوزه از ۸ به ۱۱درصد و کره جنوبی از ۶ به ۲/۹درصد افزایش یافته است.
به نظر میرسد مشکل اصلی، انتخاب استراتژی بد تولید باشد. گویی شرکتها و دولت ژاپن فراموش کردهاند هنگامی که کشورها توسعه مییابند منبع مزیت رقابتیشان تغییر میکند؛ یک زمانی وفور نیروی کار ماهر، قیمتهای پایین و سرمایه ارزان منبع و نهاده اصلی رقابت بودند. بعد از آن نوآوری در تولیدات و پروسه تولید محور اصلی مزیت رقابتی کشورها است. شرکتهای ژاپنی با بی توجهی به این مهم، از رقابت با شرکت تازه وارد سامسونگ در زمینه خلق نوآوری بازمانده و اصرار به تولید کالاهایی دارند که یک زمانی بهترین کالاها بودند، اما ادامه تولید آنها در شرایط رو به جلوی کنونی یعنی ضرر و زیان سال پشت سال؛ ۴۰درصد از تولیدات شرکتهای الکترونیکی ژاپنی همان محصولات قدیمی است.
عدم خروج ژاپن از بازار تراشهها که دیگر حالت انحصاری نداشته بلکه رقابتی شده است، باعث شد که سهم این کشور در بین ۲۰ کشور برتر در تولید نیمه هادیها از ۵۵درصد در سال ۱۹۹۰ به ۲۴درصد در سال ۲۰۱۰ کاهش یابد. گرچه آنان کاهش سهمشان از بازار را نتیجه افزایش سهم شرکت سامسونگ میدانند، اما در همین مدت سهم ایالات متحده از ۳۱ به ۵۱درصد افزایش یافته و دلیل این افزایش هم به این خاطر است که شرکتهایی نظیر اینتل (Intel) و تگزاس اینسترومنتز (Texas Instruments) تولید کالاهایی که دیگر انحصاری نبوده را رها کردهاند. تفکیک هزینههای آی پاد و آی پَد شرکت اَپل و گوشیهای هوشمند آندروید سامسونگ حاکی از آن است که پول واقعی نه به بخشهای تولیدی، بلکه به بخشهای نوآور سرازیر میشود. اینجا است که تفاوت ساختار و دیدگاه شرکتهای آمریکایی و ژاپنی، پیامدهای بزرگی را به بار میآورد. در ایالات متحده تکنولوژیهای نوظهور معمولا توسط شرکتهای جدیدی حمایت میشود که هیچ گونه علاقهای به تکنولوژیهای قدیمی ندارند. غالب شرکتهایی که یک زمانی پیشگام عصر تلویزیون یا کامپیوترهایی با برد میانی بودهاند، اکنون وجود ندارند. از ۲۱ شرکت برتر تولیدکننده محصولات الکترونیکی ایالات متحده، ۸ شرکت در سال ۱۹۷۰ وجود نداشته و تنها یک دهه پیش شکل گرفتهاند و شش شرکت آنچنان کوچک هستند که در لیست شرکتهای مجله Fortune ۵۰۰ نامی از آنها دیده نمیشوند. کاملا در نقطه مقابل در کشور ژاپن برای بیش از نیم قرن است که هیچ تازه واردی به شرکتهای الکترونیکی ردههای بالا وجود نداشته است. وقتی تکنولوژی جدیدی پدید میآید، شرکتهایی نظیر سونی، پاناسونیک، نیک، شارپ یا فوجیتسو بخش جدید را در شرکت ایجاد میکنند.
استراتژی دیگری که در ژاپن وجود دارد سیستم مشارکتی است. به این معنا که وقتی شرکتها و محصولات با شکست مواجه میشوند، ادغام و کمک مالی دولت تنها راهحلی است که اتخاذ میشود. ژاپنیها معتقدند به خاطر صرفه های ناشی از مقیاس، ادغام سه شرکت بازنده
(شکست خورده)، یک شرکت برنده (قوی) را نتیجه میدهد. شرکت الپیدا (Elpida) بزرگترین شرکت تولیدکننده تراشههای DRAM ژاپن بهترین مثال از این باور شکست خورده ژاپنی است. این شرکت چیزی جز ادغام بخش DRAM سه شرکت هیتاچی (Hitachi)، نیک (NEC) و میتسوبیشی (Mitsubishi) نیست. این در حالی است شرکت الپیدا ماه گذشته در فهرست شرکتهای ورشکسته قرار گرفته است. دنیل کانمن روانشناسی که جایزه نوبل اقتصاد را برده، معتقد است در تمام کشورها شرکتها مانند قماربازهای بازنده عمل میکنند. یعنی میز قمار را ترک نمیکنند، مگر آنکه ضرر و باختشان را جبران کنند. این در حالی است که شرکتها نباید پولهایشان را صرف برنامههای ناکار آمد نمایند.
به نظر میرسد خبرگی و ذهن بارور ژاپنی که در عصر محصولات صوتی و تصویری ژاپن را قادر میساخت انقلابی به پا کند، در عصر دیجیتال با شکست روبهرو شده است. شرکتهای ژاپنی نه در حوزه لپ تاپ، نه گوشیهای هوشمند، نه نرم افزار و نه در هیچ حوزه دیگری پیشرو نیستند. ممکن است در صنایع خاص مثل اتومبیلسازی رویکرد ژاپنی ثابت کرده باشد که برتر است اما در صنایع به سرعت در حال تغییر الکترونیک دیجیتال اینگونه نیست.
ارسال نظر