مدیران مستبد هم سرنگون میشوند
دموکراسی مینیاتوری
برای افرادی که در امور کسب و کار کنجکاوند، تحولات سال گذشته خاورمیانه با هدف دموکراسی خواهی، این پرسش را مطرح میکند که قیامهای مردمی تا چه سطحی میتوانند عمومیت یابند.
منبع: Independent
برای افرادی که در امور کسب و کار کنجکاوند، تحولات سال گذشته خاورمیانه با هدف دموکراسی خواهی، این پرسش را مطرح میکند که قیامهای مردمی تا چه سطحی میتوانند عمومیت یابند. البته منظور، سرایت روح شورش و قیام به صورت عرضی، یعنی تشدید اعتراضات از یک کشور به کشور همسایه که منجر به سقوط حاکمان دیکتاتور میشود، نیست (چیزی که رهبران ستمگر و خودکامه دنیا نگران آن هستند، به طوری که از چین گرفته تا زیمبابوه، حاکمان سیاسی حتی نسبت به بررسی آکادمیک مسائل خاورمیانه علاقه نشان دادهاند).
پرسش این است که آیا ممکن است این قیامها به صورت طولی به بنگاههای تجاری و محیط کار نیز سرایت کنند؟ آیا افرادی که حاکمان دیکتاتور در مقیاسی کوچکتر را تحمل میکنند، با نگاهی به میدان تحریر یا لیبی از خودشان میپرسند «آیا میشود این اتفاق برای ما هم بیفتد؟» آیا مبارکها و بن علیها در دفاتر کاری، با مشاهده سرنوشت همتایان خود در سطح جهان، ممکن است بگویند «نفر بعدی ما هستیم؟»
دیکتاتورهای دنیای کسبوکار
این تشبیه در ابتدا ممکن است بی معنی و اغراق شده به نظر برسد که البته دیدگاه درستی است. مدیران دیکتاتور به اندازه همتایان خود که رهبری کشوری را در دست دارند، مضر و نابودگر نیستند. آنها قربانیان خود را زندانی، اعدام یا شکنجه نمیکنند و به حدی از جنون نمیرسند که به دفتر همسایه خود حمله کنند!
اما در مقیاسی بسیار کوچکتر، تعداد زیادی از کارمندان در محیط کار خود، قدرت استبدادی، پارتی بازی و اقدامات تنبیهی را تجربه خواهند کرد. همچنین شاهد جداسازی و اعمال قدرت و حتی در برخی موارد حاد، فساد و مصادره غیرقانونی بودجه خواهند بود. به هر حال - اگرچه نارضایتی مردمی ممکن است جهانی شود - ایده اعتراض در محل کار غیرقابل تعمق است.
انقلابهای دنیای کسبوکار
به طور کلی، انقلاب و تحول در هر زمینه کم اتفاق میافتد. علاوه بر ترس و آینده نگری، دلایل قابل قبولی وجود دارند که توضیح میدهند چرا نارضایتی در این زمینه به شورش منجر نمیشود. جمعیت زیادی هر روز در مسیر محل کار خود در رفت و آمد هستند که نشان میدهد حداقل در برابر نظامی که هر روز از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر بر شما ظلم میکند، احساس امنیت میکنید. همچنین این عقیده نادرست وجود دارد که شما برای تحمل این سختیها حقوق میگیرید و اگر فکر میکنید که حقوقتان در مقابل کاری که انجام میدهید کافی نیست، میتوانید جای دیگری دنبال کار باشید.
در بیشتر مشاغل، افراد فکر میکنند حق انتخاب دارند؛ اما متوجه میشوند که در این زندگی رعیتی محدودیتهایی وجود دارد. با این وجود، عجیب است که این شرایط را در چارچوب سازمان یا شرکت تحمل میکنند، از قوانین تبعیت میکنند و اعتراضی نشان نمیدهند. در نهایت این فشارها آنها را به افرادی ناراضی در سطح جامعه تبدیل میکند.
اظهاراتی که هیلاری کلینتون در مورد مسائل خاورمیانه مطرح کرد، در سطح کسبوکار بسیار آرمانی و غیرواقعی به نظر میرسند. وی گفته بود تاریخ نشان داده حکومتهای دموکراتیک پایدارتر، صلح آمیزتر و موفقترند. اما سوال اینجا است که آیا ویژگیهای مثبت دموکراسی در مقیاس کوچکتر نقض میشوند؟
شکی نیست که مدیران مستبد، در برابر اعتراضات عمومی همانند آنچه در قیامهای بزرگ سیاسی اتفاق میافتد، آسیبپذیر نیستند. بنابراین اگر در محل کار خود در اسارت یک قذافی هستید و از او شکایت دارید، شاید وقت آن رسیده باشد که از لیست «شکایتهای قانونی» کپی بگیرید و نشان دهید که تغییر حکومت در هر جایی میتواند اتفاق بیفتد.
ارسال نظر