مترجم: طلیعه لطفی‌زاده

به گفته کلارا بونینو، مساله فقط کمک به ناتوانان جسمی برای غلبه بر شرایطشان نیست، الان دیگر زمان این فرا رسیده است که دنیای کسب‌وکار با آنها به عنوان منابع مهم استعداد، خلاقیت و نوآوری رفتار کند. آیا توسعه پایدار هنوز فقط محدود به مسائل زیست محیطی، یا به اصطلاح «اقتصاد سبز» است؟ باید گفت تعداد رو به کاهشی از افراد با این نظر موافق هستند.

توسعه پایدار در حال حاضر ابعاد اجتماعی را هم شامل می‌شود، مسائلی همچون برابری اجتماعی، فرصت‌های برابر و سیاست‌های ضد تبعیض. این امور، اساسا به هم مرتبطند و تلاش‌هایی که برای بسط توسعه پایدار در آینده انجام می‌شود باید این امور را نیز دربر گیرد.

بر خلاف اوضاع دشوار کنونی اقتصاد، دانستن اینکه «استراتژی رشد آینده ۲۰۲۰ اروپا» رشد را از این منظر درنظر می‌گیرد، مایه تسلی خاطر است.

EU۲۰۲۰ روی «رشد هوشمند، پایدار و در راستای برابری اجتماعی» تاکید می‌کند، که همه اینها موضوعاتی به هم مرتبطند.

علاوه بر این، کمیسیون اروپا اخیرا یک استراتژی جدید سه ساله برای «مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها» اتخاذ کرده است که شرکت‌ها برای رسیدن به هدف‌های تعیین شده‌شان در این زمینه، باید استراتژی‌های متناسب اجتماعی، اخلاقی، حقوق بشری و متناسب با تقاضای مصرف‌کنندگان را وارد نحوه عملکرد کسب‌وکار کنند.

این خبر بسیار خوبی است که استراتژی کمیسیون اروپا، برای اولین بار مشکلات مربوط به معلولیت را به عنوان موضوعی اساسی، در دستور کار مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها قرار داده است. اما وارد کردن نیروی کار دارای ناتوانی جسمی چگونه می‌تواند پتانسیل برای رقابت سالم را افزایش دهد؟

برای شروع، ۸۰ میلیون شهروند اروپایی وجود دارند که به عنوان معلول ثبت شده‌اند که خود ۱۶ درصد از جمعیت کل اروپا را تشکیل می‌دهند. افراد معلول و سازمان‌هایی که آنها را نمایندگی می‌کنند بیشترین نفع را از استراتژی مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها و توسعه پایدار می‌برند.

سپس می‌رسیم به «کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت ۲۰۰۶» سازمان ملل که توسط ۱۱۰ کشور تصویب شده است اما معمولا مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد در آن فرصت‌های برابر و عدم تبعیض برای معلولان، همچنین داخل کردن آنها در فعالیت‌های اجتماعی نیز جزو مسائل حقوق بشری محسوب می‌شوند.

دولت‌ها و شرکت‌ها نباید این را فراموش کنند، مخصوصا در شرایط حاضر که کار در زمینه مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها و حقوق بشر بیش از گذشته برجسته شده است.

موضوع فقط کمک به معلولان برای غلبه بر عدم مزیتی که در شرایط استخدام، تحصیلات یا دسترسی به کالاها یا خدمات با آن روبه‌رو می‌شوند، نیست.

افراد معلول، منابع استعداد، خلاقیت و نوآوری در جامعه هستند. برخی از کارفرمایان پیشرو که از مزایای نیروی کار متنوع آگاهند متوجه این موضوع هستند و تمام تلاششان بر این است که مانع هدر رفتن استعدادهای این بخش قابل توجه جامعه شوند. وارد کردن معلولیت در دستور کار توسعه پایدار شرکت‌ها، به ایجاد بازارهای جدید برای ارائه کالاها و خدماتی که برای همه طراحی شده و برای همه قابل استفاده و دسترسی باشند، کمک می‌کند. این به ویژه در اروپا به دلیل بالا رفتن سن جمعیت، با اهمیت‌تر است و همچنین به دلیل اینکه در اروپا شاهد مدل‌های رشد جدیدتری نیز هستیم.

علاوه بر برنامه‌هایی که اشاره شد، همراه با «استراتژی معلولیت ۲۰۲۰ اروپا» یک شبکه اروپایی جدید به نام «شبکه اروپایی برای مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها و ناتوانی جسمی» به وجود آمده است.

هدف آن، این است که مساله معلولیت را وارد دستور کار سیاسی و مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها کند، با تاکید خاص بر شرکت دادن افراد دارای معلولیت در فعالیت‌های اجتماعی درآمدزا و همچنین تاکید بر صراحت بیشتر و شفافیت در استانداردهای گزارش دهی.

پروژه توسط «Once Foundation» اسپانیا رهبری می‌شود و حمایت مالی‌اش را از «صندوق اجتماعی اروپا» دریافت می‌کند. سایر شرکای این شبکه شامل تلفونیکای اسپانیا، لورئال فرانسه و وزارت کار و امور اجتماعی ایتالیا می‌شوند. در کل اینها مجموعه‌ای متنوع از حامیان شخصی، عمومی و جامعه مدنی را نمایندگی می‌کنند.

این شبکه که موجودیتش تا سال ۲۰۱۵ تداوم خواهد یافت، تمایل دارد ادغام کردن معلولیت در سیاست و در دستور کار کسب‌وکار‌ها با رویکردی دسته جمعی و مشارکتی صورت گیرد. تلاش‌ها در این زمینه روی پاره‌ای موضوعات مرتبط تمرکز دارد: افشای اطلاعات و سرمایه گذاری در راستای جامعه‌ای بهتر؛ استخدام افراد با معلولیت و ایجاد امکانات برای دسترسی به کالاها و خدمات و نقش مدیریت عمومی در مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها شامل قراردادهای عمومی متناسب با رفاه اجتماعی عمومی. در آخر، «مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها و ناتوانی جسمی» مثال واضحی است از اینکه چگونه شرکت‌ها و سازمان‌های صنایع مختلف به درک مشترکی از راه‌ها و روابط بین رشد، رقابت، توسعه پایدار، مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها، یکپارچگی اجتماعی، تنوع، ناتوانی جسمی و نوآوری اجتماعی رسیده‌اند. ما معتقدیم که چند سال زمان می‌برد تا اهمیت این دیدگاه درک شود.

منبع: گاردین