تحلیل تفاوت کرونا با رکود اقتصادی برای کسبوکارها
مقیاس رکود در عصر کرونا
بسیاری از حوزههای اقتصادی و کسبوکار طی همهگیری کرونا خود را به خوبی با شرایط وفق دادند. یکی از آنها فروشگاههای خردهفروشی بود. طی رکودهای اقتصادی ۲۰۰۱ یا ۲۰۰۷ (رکودهای اقتصادی بزرگ آمریکا) میزان درآمد فروشگاهها به شدت کاهش یافت. کسی از آنها خرید نمیکرد. حتی شواهد اقتصادی مثبتی هم در رکود ۱۹۹۱ دیده نمیشد. با این حال، در سال ۲۰۲۰ بسیاری از کسبوکارها و صنایع با ثبت رکوردهای جدید در میزان فروش، توانستند به فعالیتهایشان ادامه دهند. خـردهفــروشیها، خـــواربارفروشــیها، فروشگاههای لوازمخانگی و ابزارفروشی، لوازم تفریحی و داروخانهها تنها تعدادی از صنایع موفق در دوران کرونا بودند. به عبارت دیگر، هر کدام از حوزههای اقتصادی که مدل کسبوکار خود را با شرایط انطباق دادند و به سمت تجارت الکترونیک، تحویل درب منزل و رعایت استانداردهای بهداشتی سختگیرانهتر حرکت کردند، بقا یافتند. در این دوره، محصولاتی مانند دستمال کاغذی، ماسک و بهداشتی/ دارویی رکوردهای جدیدی ثبت کردند. دلیلش چه بود؟ شاید ابتدا باید نگاهی به وضعیت کلی اقتصاد در رکودها بیندازیم.
عرضه و تقاضا طی یک همهگیری
همهگیری کرونا، بیشتر شبیه یک فاجعه طبیعی بود تا فروپاشی اقتصادی پس از شکستن حبابهای قیمتی. شاید به همین دلیل است که هماکنون نیز شاهد احیای تحسینبرانگیز اقتصاد و فعالیت بسیاری از کسبوکارها در صنایع مختلف هستیم. همهگیری جهانی کرونا، مانند یک توفان و گردباد وحشتناک از راه رسید. اما به جای تخریب زیرساختها، به کسبوکارها ضربه زد. بهطور معمول، زمانی که یک رکود اقتصادی فرا میرسد، شهروندان کشورها (مطالعه شده روی آمریکاییها) دست از خرید اقلام غیرضروری برمیدارند. در همهگیری کرونا هم،چنین شرایطی را شاهد بودیم. احتمالا بهدلیل ابهام موجود، افراد دست از خریدهای غیرضروری برداشتند، درآمدهای خود را نگه داشتند و تا جای ممکن از هزینههایشان کاستند. افزایش پسانداز و کاهش مخارج خانوار، دو ویژگی اقتصادی این دوران بود.
اما رکود اقتصادی ویژگیهای منحصربهفرد و متفاوتی با دوران کرونا دارد. بهطور معمول، رکودهای اقتصادی در پی افزایش نرخ بهره یا کاهش ارزش داراییها پدید میآیند. این عوامل به شدت به عرضه و تقاضا آسیب میزنند. در پی آن درآمدها و نرخ اشتغال هم کاهش مییابد و آثار اقتصادی رکود طولانیمدت میشود.
اما در بحرانها و فجایع طبیعی، فقط شاهد یک اختلال موقت در اقتصاد محلی هستیم. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۰۶ که گردباد کاترینا، ایالت لوئیزیانا را درنوردید، اقتصاد ضربه سنگینی خورد. با این حال، میزان عرضه و تقاضا برای کالاهای مصرفی فقط مدت کوتاهی مختل شد. با بازسازی خرابهها و آسیبهای وارد شده به زیرساختها، اقتصاد لوئیزیانا به سرعت احیا شد. فقط ۲ سال لازم بود تا نرخ بیکاری تقریبا ۵ برابر شده در پی گردباد، به سطوح پیشین خود بازگردد.
بسیاری از مردم به شغلهایشان بازگشتند و به شیوه پیش از گردباد شروع به خرید و مصرف کردند. درآمدها ظرف چند سال افزایش یافتند و کسبوکارها رونق گرفتند. هرچند هنوز آثاری از این فاجعه دیده میشود، سرعت بازسازی و احیای اقتصاد تحسینبرانگیز بود.
اما چنین وضعیتی در رکودهای اقتصادی ناشی از عوامل مالی بسیار متفاوت است. در چنین مواردی، عرضه و تقاضای محصولات برای مدتهای طولانیتری تغییر میکنند. بهعنوان مثال، در رکود سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ که ناشی از ترکیدن حباب املاک در آمریکا بود، هزاران نفر از آمریکاییها ارزش داراییشان بهطور دائم سقوط کرد. این اتفاق به بیکاری، کاهش هزینهکردها، تعطیلی کسبوکارها و مهاجرت به شهرها و ایالتهای ارزانتر انجامید. آنطور که آمارها نشان میدهند، در چنین رکودهایی، بازگشت نرخ بیکاری به سطوح پیشین بین ۴ تا ۸ سال زمان میبرد. اما همانطور که در مثال کاترینا در لوئیزیانا دیدیم، نرخ بیکاری فقط ۲ سال بالاتر از حد معمول بود.
طی رکود اقتصادی پیشین (۲۰۰۸-۲۰۰۷)، احیای اقتصاد بهدلیل بدهیها و مصادره داراییها و آثار آن بر مولفههای عرضه و تقاضا به درازا کشید. احیای سریع اقتصاد و وضعیت کسبوکارها پس از کرونا، شباهت بیشتری با احیای اقتصادی پس از فجایع طبیعی دارد و از اینرو، باید آن را متفاوت با رکودهای اقتصادی دانست.
درآمدها در دوران کرونا
مولفه دیگری که باید به آن توجه کرد، وضعیت درآمدی در دوران همهگیری کرونا است. طی رکودهای اقتصادی پیشین، بیشتر آمریکاییها با نزول درآمد یا کمبود آن برای مقابله با هزینههای روزافزون مواجه بودند. اما یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این همهگیری خاص (کرونا) آن بود که اغلب کارفرمایان در صورت تعدیل یا کاهش ساعات کاری کارکنان خود، مزایایی برای آنها در نظر میگرفتند.
امروزه در آمریکا، بسیاری از بیکاران، درآمدهایشان از زمان اشتغالشان بیشتر است. علاوه بر آن نیز شاهد توزیع پاداشهای تشویقی بودهایم که بسیاری از آمریکاییها آنها را برای توسعه کسبوکارشان خرج کرده یا فقط آن را در حساب پساندازشان گذاشتهاند. افزایش درآمدهای شخصی به هیچوجه در دوران رکود اقتصادی دیده نمیشود. چنین افزایشی به رشد سه مولفه اقتصادی میانجامد: آموزش، پسانداز و سرمایهگذاری در کسبوکارهای اساسی.
با افزایش درآمدهای شخصی آمریکاییها (و جهانیان بهطور کلی)، بسیاری از افراد به تحصیل، بازگشت به دانشگاه، پسانداز درآمدهای مازاد یا خرج کردن آن برای امور مختلف پرداختند. این شرایط با سهلگیری دانشگاهها در آزمون ورودی و نمرات متقاضیان تحصیل همراه شد تا تعداد تقاضای دانشگاهها یک رکورد جدید ثبت کند. بهدلیل نرخ بهره پایینتر نیز میزان خرید خانه و املاک پس از کاهش اولیه، رونق گرفت. خرید کالاهای اساسی، مانند خواربارفروشیها و داروخانهها هم به صورت تصاعدی افزایش داشته است.
البته میتوان گروههایی از افراد را مشاهده کرد که بهدلیل دریافت نکردن مزایای شغلی، متحمل کاهش درآمد شده باشند. همچنین براساس گزارشی از مرکز پژوهشی پیو (PEW) شهروندان آمریکایی کمدرآمد و اقلیتها بیش از سایرین از همهگیری کرونا آسیب مالی خوردهاند. آنها بیشترین آسیب مالی را خوردهاند و با این حال، چارهای جز هزینه کردن برای تامین ملزومات و کالاهای اساسی ندارند.
رونق کسبوکارهای اساسی
صنایع تامینکننده کالاهای اساسی و کسبوکارهای فعال در آنها بهدلیل موقعیت خاص خود فرصت بهرهبردن از همهگیری کرونا را یافتند. از آنجا که شهروندان و مشتریان آنها، تمایلی به خرج کردن منابع خود روی اقلام غیرضروری نداشتند، پولشان را باید جای دیگری میبردند. از طرفی، بسیاری از رویدادها و مراکز عمومی و تفریحی (مانند سینماها و اماکن تفریحی) در پی کرونا تعطیل شدند و درآمدهای آنها باید به حوزههای اقتصادی دیگر میرفت. واضحترین «برندههای» این رونق اقتصادی، فروشگاههای خردهفروشی، تامینکنندگان خواربار و صنایع دارو و داروخانهها بودند. در این دوران شاهد رکوردشکنی میزان فروش بسیاری از محصولات دارویی و بهداشتی بودیم و توجه عموم به ارتقای سطح سلامت و افزایش توان سیستم ایمنی بدن خود جلب شد.
حوزه اقتصادی دیگری که با رشد غیرمنتظره مواجه شد، صنایع بستهبندی غذا بود. کارولین زولانت از متخصصان موسسه پژوهشی فریدونیا (Freedonia) توضیح داده است که «غذاهای منجمد و کسبوکارهای بستهبندی این غذاها، برخلاف بسیاری از حوزههای اقتصادی دیگر شاهد رونق چشمگیری در دوران همهگیری کرونا بودند که دلیل اصلی آن، تغییر رفتار مصرفکنندگان بود. مصرفکنندگان (به جای استفاده از رستورانها و فستفودها) وعدههای غذایی بیشتری را در منازل خود آماده کرده و اقلام غذایی ماندگارتر را نگهداری میکنند. این مساله باعث شده است که شاهد افزایش فروش محصولات فریزری و به ویژه بستهبندیشده فروشگاهها باشیم.» در این تغییر رفتار مصرفکنندگان، کسبوکارهای بستهبندی موادغذایی مانند مایلر بگز (mylar bags) نیز نفع بردهاند.
لوازم مورد نیاز حیوانات خانگی نیز از دیگر صنایع پررونق در دوران کرونا بوده است. دیوید اسپرینکل از موسسه پژوهشی مارکت ریسرچ توضیح میدهد: «میزان سرپرستی از حیوانات در دوسال اخیر افزایش داشته و افراد هزینههای بیشتری برای خرید لوازم نگهداری از حیوانات میکنند. بسته شدن مراکز تفریحی یکی از دلایل این رفتار است و از آنجا که هزینهای ضروری نیست، میتوان آن را تا حدی به سطح درآمدی خانوارها نسبت داد.» اینها تنها نمونههایی از صنایع و حوزههای اقتصادی پررونق در دوران کرونا بودند. نگاهی به آنها، ما را با ذهنیت مصرفکنندگان سال ۲۰۲۰ آشنا میکند. درحالیکه خریدهای ضروری مانند خواربار و موادغذایی منجمد، در رکودهای اقتصادی هوشمندانه بهنظر میرسند، افزایش خریدهای تفریحی و اقلامی مانند تجهیزات نگهداری از حیوانات خانگی به هیچوجه با رفتار مصرفکنندگان در رکودهای اقتصادی شباهت ندارد.
بازگشت کسبوکارها
با توجه به مولفههای ذکر شده مانند درآمدها، مخارج و پساندازها، انتظار میرود که احیای اقتصادی و افزایش درآمدهای کسبوکارها پس از کرونا بسیار سریعتر از رکودهای اقتصادی باشد. تقاضا برای خدمات و محصولات کسبوکارها، با وقفهای موقت مواجه شده و پیشبینیهای اقتصاددانان نسبت به یکسال پیش نیز به شدت خوشبینانهتر شده است. نسلهای جوانتر (کمتر از ۴۰ سال) نسبت به دوران پیش از کرونا بیشتر خرج میکنند و کارکنان جوانتر نیز بهدنبال احیای کسبوکارها و افزایش تقاضای کلی در سطح اقتصاد، شغل پیدا میکنند. استیو اسکواریسد، مدیرعامل شرکت مالی امریکن اکسپرس در مصاحبهای با مجله بیزینس اینسایدر توضیح داد: «تقاضای مصرفکنندگان بهطور موقت سرکوب شده و باید منتظر انفجار آن پس از بازگشت اوضاع طبیعی باشیم. این تقاضا نه تنها در حوزه سفر و گردشگری بلکه برای تمام کالاهای مصرفی مشاهده خواهد شد. احیای اقتصاد و کسبوکارها در یکقدمی است.»
فارغ از کسبوکارهای فعال در حوزههای سفر و تفریحی که با افزایش شدید تقاضای سرکوبشده مواجه خواهند شد، تغییر رفتارهای مصرفکنندگان را هم باید در نظر داشت. حتی در دوران کرونا و حتی در حوزههای غیراساسی نیز رویکرد تجارت الکترونیک، دوستدار محیطزیست و توجه بیشتر به خواستههای مشتریان، منافع بسیاری برای کسبوکارها داشت. آنها باید بدانند که توجه به دغدغههای مشتریان و فراهم ساختن تجربهای دلچسبتر در خرید برای آنها باعث میشود که احیای درآمدهایشان حتی سریعتر از پیشبینیهای اخیر باشد.