چشمانداز مدیریت کلاس جهانی در ایران
بخش نخست
واژه «جهانی» بیش از چهارصد سال عمر دارد ولی استفاده عمومی از واژههایی چون «جهانی شدن»، «جهانی کردن»، «در حال جهانی شدن» تقریبا از دهه 1960 در رسانهها بهکار برده میشوند. «وبستر» اولین دیکشنری مهمی بود که تعریف «جهانی شدن» را ارائه داد. الوین تافلر معتقد است تمدن بشر در واقع موتور محرکه جهانی شدن است. در دهههای گذشته ادغامهای اقتصادی و تجارت بینالمللی، نقش اصلی را در اقتصاد جهانی بازی میکردند درحالیکه امروزه، بنگاههای اقتصادی چند ملیتی، بازارهای در حال رشد مالی و سرمایه درکنار تکنولوژیهای نوظهور در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند که بازیگران اصلی بازارهای جهانی شدهاند.
در این راستا فراخور نیاز به کنترل و جهتدهی سیستماتیک بهمنظور دستیابی به اهداف کلان، ظهور سازمانهای بینالمللی در پی اتخاذ راهبرد همکاریهای سیاسی – اقتصادی فیمابین برخی دولتها، موجب پیدایش نوع خاصی از ارتباطات در عرصه جهانی شده، آنگونه که تعامل و همکاریها در این حوزه با دیگر کشورها به یکی از مهمترین مسائل استراتژیک این دولتها تبدیل شده است.
اقتصاد جهان شاهد بینالمللی شدن روزافزون است که آثار آن را میتوان در افزایش بازرگانی بینالمللی، جهانی شدن تولید و جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی ملاحظه کرد. بنابراین کشورها باید فعالیت اقتصادی در فضای رقابت جهانی، توسط مشتریان جهانی و مدیریت کلاس جهانی را اداره کرده و در نتیجه رشد و توسعه کشورها در صورتی میتواند مداوم باشد که بتوانند فعالیتهای دارای ارزش افزوده بالاتر و جدیدتر را گسترش دهند و به تولید کالاها و خدماتی مبادرت کنند که بهصورت مستمر موقعیت آنها را در یک بازار رقابتی حفظ کند. بنگاههای اقتصادی کلاس جهانی نسل جدیدی از سازمانها هستند که نوید دهنده عملکرد رقابتی بالا در عرصه رقابت جهانیاند.
در یک تقسیمبندی کلی ابزارهای نوین مدیریت و تراز جهانی کشورها را میتوان به چند دسته: تجارت بینالملل و جهانی شدن، پیمانهای استراتژیک برای رقابت در بازارهای جهانی و جهانی شدن به کمک تکنولوژی [بهطوری که برای حرکت به سمت «بنگاههای اقتصادی تراز جهانی» با بهکارگیری اصول مدیریت تراز جهانی امکانپذیر باشد] تقسیم کرد. افزایش وابستگی متقابل کشورها، فرآیند ادغام اقتصادی جهانی شدن را تسهیل میکند که این افزایش وابستگی متقابل کشورها تخصصی شدن مناطق مختلف بر پایه مدیریت نسبی، تخصیص بهتر منابع و امکان دستیابی گستردهتر مصرفکنندگان به کالاها و خدمات متنوع در قیمتهای مناسب را فراهم میکند.
در این راستا و با تغییرات انقلاب گونه در عصر مدیریتهای جهانی٬ مکتب جدیدی بهنام مدیریت کلاس جهانی (World-Class Management) که از آن بهعنوان انقلاب مدیریتی – صنعتی قرن بیست و یکم هم نام برده میشود، ظهور پیدا کرده است. مدیریت کلاس جهانی یک فلسفه نوین مدیریتی است که با کمک راهکارها و ابزارها و مدلهای نوین نه تنها سطح تولید، بلکه سطح بنگاه اقتصادی کشور را ارتقا داده و در رده تراز جهانی قرار میدهد که باعث ورود موفقیتآمیز کلیه محصولات به بازارهای جهانی خواهد شد. پرداختن به این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که در سالیان اخیر برخی کشورهای پیشرفته و همچنین توسعه یافته در تدوین سند توسعه اقتصادی خود به جهت حفظ منافع ملی و ایفای نقش موثر سیاسی – اقتصادی در عرصه جهانی و تصاحب بازارهای جدید٬ درصدد تغییر زیرساختهای کلان مدیریتی به نظام مدیریت در تراز جهانی گشته و در تلاش استفاده همهجانبه از این مکتب مدیریتی نوین در حوزههای صنایع مادر و نظام اقتصادی خود برآمدند.
با توجه به اهمیت موضوع مدیریت در تراز جهانی، کاملا بدیهی است که راه دسترسی به اهداف بلند چشمانداز و توسعه کشورها، در درجه اول تربیت یکسری از مدیران و رهبران در تراز جهانی است و بنابراین هم اکنون بسیاری از کشورها بهصورت آشکار و نهان این اقدام را در دستور کار خویش قرار دادهاند. زیرا بدون تربیت و در اختیارگیری نسلی از مدیران و رهبران در تراز جهانی دستیابی به اهداف توسعه ملی غیرممکن خواهد بود.
با توجه به نیاز مبرم به جهش در تولید و اقتصاد بهعنوان اهرم مطمئن در برون رفت از فشارهای اقتصادی، همچنین استفاده مدبرانه از ظرفیت تاثیرگذاری و نقشآفرینی موثر در تصمیمات منطقهای و حتی فرا منطقهای و نیز استفاده از عضویت در پیمانهای اقتصادی مهمی همچون شانگهای و اکو و اخیرا حوزه کشورهای مستقل مشترک المنافع(CIS) که تاکنون یک راهبرد استراتژیک اقتصادی بلندمدت جهت استفاده از این موقعیت را برای تصاحب بازار منطقه و حضور قدرتمندانه فعالان اقتصادی در کشورهای حوزه این پیمانها را اتخاذ نکردهایم، تدوین راهبرد دیپلماسی اقتصادی مبتنی بر مفاهیم و آموزههای مدیریت در تراز جهانی میتواند راهگشای مطمئنی در شکست تاثیر تحریمها و فشارهای اقتصادی باشد. پرورش مدیران و فعالان اقتصادی در قالب مدیران تراز جهانی ضمن استفاده از ظرفیتهای بسیار ناب موجود حوزههای تولید و خدمات در کشور که بعضا بهدلیل عدم مدیریت صحیح غیرفعال شده، فعالیت خود را همراه با اشتغالزایی و بهرهور کردن سرمایههای راکد، امکان صادرات با استفاده از شناسایی نیازهای بازارهای منطقهای در بهکارگیری اصول مدیریت تراز جهانی را ممکن کرده و ارزآوری و رونق دوباره اقتصاد را موجب میشود.امید است در آینده نزدیک شاهد جهش و ارتقای نظام مدیریت درتولید و خدمات به تراز جهانی بوده و همچنین تولید و توسعه اقتصادی به سمت تولید و صادرات محصولات با کیفیت ایرانی در تراز جهانی همراه با اشتغال پایدار برای نیروهای جوان و متخصص دانشآموخته خود باشیم.