ایدهای ناب برای ترکیب فروش فیزیکی و مجازی
نویسنده: سوزان آدامز
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
همزمان با کاهش رونق تدریجی فروشگاههای سنتی یا آنچه به آنها brick-and-mortar گفته میشود، یک استارتآپ واقع در نیویورک به نام بولتین (Bulletin) مدل نوینی از خردهفروشی را ارائه کرده است. این استارتآپ تنها به صورت آنلاین و ماهانه با مبلغی حدود ۲۰۰۰ دلار فضایی در فروشگاههای فیزیکی خود به برندها اجاره میدهد و با مالکانی که فضای خالی دارند وارد چانهزنی میشود. موسسان آن آلانا برنستون ۳۰ ساله و الی کریگزمن ۲۶ ساله هستند که ابتدا یک مجله آنلاین برای توسعه و فروش برندهای کوچک را راهاندازی کرده بودند؛ اما این سرمایهگذاری به نتیجه نرسید.
نویسنده: سوزان آدامز
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
همزمان با کاهش رونق تدریجی فروشگاههای سنتی یا آنچه به آنها brick-and-mortar گفته میشود، یک استارتآپ واقع در نیویورک به نام بولتین (Bulletin) مدل نوینی از خردهفروشی را ارائه کرده است. این استارتآپ تنها به صورت آنلاین و ماهانه با مبلغی حدود ۲۰۰۰ دلار فضایی در فروشگاههای فیزیکی خود به برندها اجاره میدهد و با مالکانی که فضای خالی دارند وارد چانهزنی میشود. موسسان آن آلانا برنستون ۳۰ ساله و الی کریگزمن ۲۶ ساله هستند که ابتدا یک مجله آنلاین برای توسعه و فروش برندهای کوچک را راهاندازی کرده بودند؛ اما این سرمایهگذاری به نتیجه نرسید. پس از دو بار تلاش برای کمک از شتابدهنده استارتآپ Y Combinator در کالیفرنیا، آنها برنامه کسبوکار خود را تغییر دادند و ۲/ ۲ میلیون دلار در سرمایهگذاری خطرپذیر بهدست آوردند و دو فروشگاه دیگر بولتین را راهاندازی کردند؛ یک فضای موقتی در منهتن و یک فروشگاه در بروکلین که در ماه نوامبر باز شد. در مصاحبه پیشرو، برنستون به عنوان مدیرعامل بولتین توضیح میدهد که چگونه این استارتآپ که ۱۰ کارمند دارد، از یک ایده قدیمی الهام گرفته است: بازار کالاهای دستدوم.
سوزان آدامز: ایده بولتین از کجا نشات گرفت؟
آلانا برنستون: من و همکارم الی کریگزمن که یکی دیگر از موسسان این استارتآپ است، دو سال پیش در بخش فروش یک پلتفرم بازاریابی محتوا به نام Contently کار میکردیم و ایدهای برای یک مجله آنلاین داشتیم که میتوانستید در آن در مورد برندهای جذاب و کوچکی بخوانید که کالاهای دستساز تولید میکنند و شما میتوانید از طریق لینکهای روی سایت آنها را بخرید. این برای ما یک پروژه جانبی در کنار کار تماموقت ما بود.
آدامز: به نظر جاهطلبانهتر از یک پروژه جانبی میآید.
برنستون: هر شماره تنها ۶ برند کوچک داشت. الی باید در مورد هر یک از آنها یک مقاله مینوشت. ما آن را از طریق Squarespace بنا کردیم. ما هیچ توانایی تکنیکی نداشتیم. (Squarespace یک نرمافزار برای ایجاد وبسایت است.)
آدامز: مدل کسبوکار شما چه بود؟
برنستون: ما ۳۰ تا ۴۰ درصد از فروش هر چیزی را دریافت میکردیم. اما درآمد کمی داشتیم.
آدامز: چرا این روش موثر واقع نشد؟
برنستون: این یک ایده منحصربهفرد نبود. همه چیز به ترافیک سایت بستگی داشت.
آدامز: چگونه این مساله به پدید آوردن بولتین منجر شد؟
برنستون: ما به وای کامبینیتر درخواست دادیم. نمیتوانستیم باور کنیم که در برنامه عضویت پذیرفته شدهایم.
آدامز: از برنامه عضویت چه چیزی دریافت کردید؟
برنستون: این یک برنامه از راه دور بود که به شما ۲۰ هزار دلار میداد و شما با یکی از شرکای آنها کار میکردید. ما شغلمان را ترک کردیم و هر هفته با او از طریق اسکایپ در تماس بودیم. این برنامه ما را مجبور کرد تا مدلهای کسبوکار کاملا متفاوتی را امتحان کنیم. یکی از آنها فروش محصولات دستساز در رستورانها بود. ما به ۲۰رستوران رفتیم و از آنها پرسیدیم که آیا برای این به ما پول پرداخت میکنید؟ پاسخ همگی آنها خیر بود.
آدامز: شما چه کردید؟
برنستون: شروع به صحبت با برندها کردیم و پرسیدیم که چه میتوانیم بکنیم که مفید باشد. معلوم شد آنها بسیار علاقهمند به کسب فرصتهای بیشتر برای فروش به صورت شخصی هستند. در بازار کالاهای دستدوم، آنها باید ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار برای دستیابی به یک جایگاه ویژه صرف میکردند و میتوانستند تنها چند بار در سال این کار را انجام دهند.
آدامز: بازار کالاهای دستدوم یک ایده قدیمی به نظر میآید.
برنستون: ایده موردنظر ارزان کردن و در دسترس قرار دادن آن بود. ما هر هفته بازارها را راه میانداختیم و برندها باید ۳۰۰ دلار برای یک میز و یک صندلی پرداخت میکردند. ما ارزانترین فضاهای ممکن (مانند پارکینگ یا انبار) را پیدا میکردیم، بنابراین میتوانستیم بدون پول کارمان را شروع کنیم.
آدامز: چگونه این جهش را به فروشگاهها داشتید؟
برنستون: ما به این نتیجه رسیدیم که نیاز به ایجاد یک فضای داخلی دائمی برای ایجاد همان نوع تجربه داریم. برندها ماهانه از ۳۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار به همراه هزینه دو ماه جلوتر و ۳۰ درصد فروش به ما پرداخت میکنند. در یک مدل خردهفروشی معمولی، شما باید کالا بخرید، سپس منتظر فروش آنها بمانید. آنچه در یک فروشگاه سنتی رخ میدهد به نفع ماست. بسیاری از فروشگاهها بسته شدهاند، فضای خالی در همه جا وجود دارد، مالکان منعطف هستند و ما نرخهای خوبی دریافت میکنیم. فروشگاههای ما پیش از باز شدن سودآور هستند.
آدامز: چگونه خریداران را جذب میکنید؟
برنستون: ما برندهایی را میآوریم که تنها در اینترنت وجود دارند و در فضای اجتماعی بسیار پرطرفدار هستند. آنها مخاطبان آنلاینشان را به فروشگاههای ما هدایت میکنند. همچنین به عنوان بخشی از هزینه عضویت، برندها میتوانند رخدادهایشان را در فضایی که ما ایجاد کردهایم برگزار کنند. مثلا یک برند پوشاک زنان به نام Dokonoko خط فروش تابستانی خود را در فروشگاه ما آغاز کرد.
آدامز: چرا برای بار دوم از وای کامبینیتر درخواست کردید؟
برنستون: برای اجرای کامل برنامه. آنها ۱۲۰ هزار دلار به شما میدهند و به شما کمک میکنند تا شرکتتان را برای جمعآوری کمکهای مالی آماده کنید. این بار برای سه ماه به سانفرانسیسکو رفتیم و بنابراین توانستیم به دفتر وای کامبینیتر در شهر
Mountain View برویم. این برنامه با یک روز ارائه آزمایشی آغاز میشود؛ روزی که یک ارائه سه دقیقهای برای 500 سرمایهگذار دارید. روز بعد «روز سرمایهگذار» نام دارد. شما هر 10 دقیقه یک سرمایهگذار جدید را ملاقات میکنید. به این ترتیب ما 2/ 2 میلیون بهدست آوردیم.
آدامز: چگونه برندهایتان را پیدا میکنید؟
برنستون: ما در اینستاگرام به دنبال برندهای جذاب هستیم؛ اما اکثر کسبوکارهای ما از مراجعهها بهدست میآیند. ما 90 درصد افرادی را که به صورت آنلاین درخواست میدهند رد میکنیم. قیمت باید درست باشد، باید محصولی باشد که مخاطب ما بپسندد.
آدامز: آیا خریداران شما خرید آنلاین را ترجیح نمیدهند؟
برنستون: ما یک پلتفرم تجارت الکترونیک داریم که شما میتوانید همه چیز را در آن فروشگاه بخرید. ما کالا را از فروشگاه ارسال میکنیم. میخواهیم کارکرد فروشگاهها را تغییر داده و بهتر کنیم و دسترسی برندها را به فضای فیزیکی خردهفروشی آسانتر کنیم. با اینترنت، هر کسی میتواند تنها در چند هفته یک فروشگاه آنلاین باز کند اما ما توانستیم این سهولت و کارآیی را به فروشگاههای سنتی وارد کنیم.
منبع: forbes
ارسال نظر