بررسی چرایی کاهش بیکاری، کمشدن رشد بهرهوری و سرمایهگذاری در تکنولوژیهای جدید
آیا روباتها قاتلان نامرئی دنیای کارند؟
نویسنده: Derek Thompson
مترجم: مریم رضایی
خیلی از مردم فکر میکنند روباتها آمدهاند تا مشاغل همه را بدزدند. مقالات زیادی تا به حال در این مورد نوشته شده که اگر اینگونه شود، چه اتفاقاتی رخ میدهد. اما از برخی مقالات و دستنوشتههایی که اقتصاددانان اخیرا نوشتهاند، داستان دیگری ظهور کرده است. آنها میگویند به جای دنیایی بدون کار، اتفاقا شواهد بیشتری مبنی بر دنیایی با حجم انبوه کار و کمبود نیروی انسانی برای انجام این کارها وجود دارد.
نویسنده: Derek Thompson
مترجم: مریم رضایی
خیلی از مردم فکر میکنند روباتها آمدهاند تا مشاغل همه را بدزدند. مقالات زیادی تا به حال در این مورد نوشته شده که اگر اینگونه شود، چه اتفاقاتی رخ میدهد. اما از برخی مقالات و دستنوشتههایی که اقتصاددانان اخیرا نوشتهاند، داستان دیگری ظهور کرده است. آنها میگویند به جای دنیایی بدون کار، اتفاقا شواهد بیشتری مبنی بر دنیایی با حجم انبوه کار و کمبود نیروی انسانی برای انجام این کارها وجود دارد. سرمایهگذاریهای جاهطلبانه روی ماشینها و بهطور مشابه روی بیکاری بالا صورت نگرفته است، بلکه اتفاقا سرمایهگذاریها در این حوزه به طرز عجیبی پایین است و نرخ بیکاری هم همینطور. چگونه میگویند روباتها قاتل مشاغلند، درحالیکه خود این قاتل هیچ کجا دیده نمیشود و قربانی مفروض هم زنده و سالم است. اقتصاددانان و نویسندگان علیه این داستان که روباتها جای مشاغل انسانی را میگیرند، موضع نگرفتهاند. برخی از آنها حتی صادقانه خواهان افزایش نقش روباتها در اقتصاد هستند و آنها را هدایایی برای افزایش بهرهوری میدانند. در اینجا ۴ دلیل اصلی را که باید از روباتها بدون هیچ ترسی استقبال کرد، عنوان میکنیم.
۱) اقتصاد آمریکا در رکود بهرهوری به سر میبرد. بیشتر مردم موافقند که اگر اتوماسیون جایگزین نیروی کار شود، شکوفایی گسترده بهرهوری با از بین رفتن حجم انبوهی از کار همراه میشود و یا دوره طولانی از رشد پایین دستمزدها رخ میدهد. در عوض، اقتصاد مدرن چیزی کاملا متضاد آن را نشان میدهد. نرخ بیکاری پایین است. دستمزدها سریعتر از روند بهرهوری افزایش مییابند که این اتفاق در چهار دهه اخیر کمسابقه بوده است. پایان عصر کار و اشتغال، قرار نبود هیچگاه به این شکل باشد.
۲) ظاهرا شرکتها دیگر مثل گذشته در تکنولوژی سرمایهگذاری نمیکنند. رشد سرمایهگذاری در داراییهای ثابت - که یک معیار سنجش هزینه شرکتها روی تجهیزات و تکنولوژی است - در ۶۰ سال گذشته به کمترین حد خود رسیده است. لارنس میشل، رئیس طولانی مدت موسسه سیاست اقتصادی (EPI) و جاش بیونز، مدیر پژوهشی همین موسسه، اخیرا در مقالهای جذاب نوشتهاند: «سرمایهگذاری داراییهای ثابت در محیط کار از سال ۲۰۰۲ به کمترین سرعت خود در دوره بعد از جنگ جهانی رسیده است. این برعکس انتظار ما از آخرالزمانی است که قرار است روباتها و اتوماسیون برایمان به همراه بیاورند. ارزیابی بعضیها این است که نرمافزارها قرار است دنیا را ببلعند. اما طبق محاسبات میشل و بیونز، کاهش سرمایهگذاری جدید در تکنولوژی اطلاعات و نرمافزار، هیچگاه چنین رکوردی نداشته است. به علاوه، شاید نرمافزار آنقدرها که ما فکر میکنیم، مشاغل را حذف نکند. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ تعداد دستگاههای ATM ۱۰برابر شده، اما تعداد متصدیان بانکها نه تنها کاهش نیافته، بلکه افزایش هم یافته است. امروز، وبسایتهای مسافرتی طوری طراحی شدهاند که هر کس میتواند خودش مقایسه بین قیمتها و کیفیت خدمات مسافرتی را انجام دهد و حتی رزرو کند. با این حال، تعداد آژانسهای مسافرتی از سال ۲۰۱۰ روند افزایشی داشته است.
۳) جهانیسازی توافقی بزرگتر از اتوماسیون برای کار و دستمزد است. دارن عجم اوغلو و پاسکال رسترپو، اقتصاددانان برجسته جهانی، اخیرا مقالهای منتشر کردهاند که در آن شواهدی پیدا شده مبنی بر آنکه اتوماسیون به مشاغل و دستمزدها آسیب رسانده است. آنها در این مقاله نتیجهگیری کردهاند که در ازای هر روبات جدید، ۶ نفر کار خود را از دست میدهند نرخ اشتغال به واسطه همین موضوع حدود یکدرصد کاهش یافته است. اما میشل و بیونز آن را بیمعنی میدانند. آنها میگویند، خود عجم اوغلو و رسترپو در مقالهشان نوشتهاند که «از بین رفتن مشاغل در آمریکا در نتیجه تجارت گسترده با چین طی دهه گذشته، چهار برابر بیشتر از ارزیابیهایی که در مورد آسیب روباتها به مشاغل صورت گرفته بود، ایجاد شده است.» اقتصاددانان دیگری همچون دیوید آتر نیز همین نظر را دارند و میگویند جهانیسازی و بهخصوص تجارت با چین، نسبت به تکنولوژی، اثر بسیار بیشتری بر رکود رشد دستمزدها داشته است.
۴) موتور تخریب خلاقانه اقتصاد آمریکا خراب شده است. در اقتصادی که اتوماسیون دست بسیاری از افراد را از نقشآفرینی کوتاه میکند، این انتظار میرود که بعضی دستهبندیهای شغلی بهطور کامل از بین برود. خیلی از افراد در این صورت بیکار میشوند یا به بخشهای دیگری ورود میکنند. اما تحقیقات اقتصاددانانی مانند رابرت دی. آتکینسون و جان وو، نشان میدهد بازار کار هیچگاه آرامتر از حالا نبوده است. طبق معیار «ریزش شغلی» تکنولوژی در حال حاضر، کمترین اثر را بر از بین رفتن مشاغل طی ۱۶۵ سال گذشته دارد. میشل و بیونز هم بهطور مشابه دریافتهاند که سرعت تحولات شغلی به کمترین حد خود از دهه ۵۰ میلادی رسیده است. این بخشی از دلایل کاهش اشتغال در کشورهای توسعهیافته دنیا است؛ یعنی کاهش روند کارآفرینی، تحولات شغلی و مهاجرتهای گسترده. این دینامیک کاهشی دلایل مهم دیگری هم دارد، از جمله افزایش هزینه مسکن در شهرهای بزرگ و ظهور انحصارهای جدید. در هر صورت، ظرفیت این کشورها برای تخریب خلاقانه، این روزها نه چیزی را خلق میکند و نه چیزی را تخریب.
چهار موردی که ذکر شد، روی هم رفته داستانی جذاب را برای ما بازگو میکنند: اقتصاد کشورهای توسعهیافته همچون آمریکا، در حال حاضر چندان از طرف اتوماسیون آسیب نمیبیند، بلکه این آسیب بیشتر از جانب سرمایهگذاری کم در تکنولوژیهایی که میتوانند بهرهوری را افزایش دهند، مشاهده میشود.نمیتوان نگاهی کلی به اقتصاد این کشورها انداخت و به این نتیجه رسید که از بحران اتوماسیون رنج میبرد یا درست در همین لحظه، در لبه پرتگاه انقلاب صنعتی جدید است. همچنین میتوان موافق بود که توسعه تکنولوژی - حتی تکنولوژیهایی که جای نیروی کار را میگیرند - برای رشد اقتصادی یک امر مثبت است. با این حال، به دلایل زیر نگرانی در مورد آینده اتوماسیون همچنان منطقی به نظر میرسد:
اول با مطالعه روند چند ساله اقتصاد یک کشور، چیزهای زیادی در مورد آینده کار میتوان گفت، چرا که عمیقترین تغییرات نیروی کار همواره در طول رکودهای اقتصادی رخ داده است. مشاغل تولیدی را در نظر بگیرید. این مشاغل از دوران شکوفایی خود در دهه ۶۰ میلادی با کاهش تقریبا ۴۰ درصدی مواجه شدهاند. اما اگر فقط دورههای رشد اقتصادی را نگاه کنید، مشاغل تولیدی در واقع بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۵ حدود ۴ میلیون افزایش یافته است. در دوران رکود، شرکتها نیروی کار مازاد خود را تعدیل میکنند و بیشتر بر تکنولوژیهای کاربر متمرکز میشوند تا سود خود را حفظ کنند. رکود اقتصادی بعدی در مورد آینده نیروی کار بیشتر به ما خواهد گفت. دوم، اتفاقاتی که طی ۶ ماه گذشته در اشتغال بخش خردهفروشی رخ داده، مقایسه خوبی در اختیار ما قرار میدهد؛ هم از این جهت که تکنولوژی چگونه به ایجاد اشتغال بیشتر منجر میشود و هم از این نظر که چگونه برخی مشاغل را به خطر میاندازد. فروشگاههای خواربار فروشی آمریکا از اکتبر ۲۰۱۶ نزدیک به ۱۰۰ شغل را حذف کردهاند. با این حال، نرخ بیکاری همچنان پایین مانده است. دلیل آن، این است که بخش تجارت الکترونیک آمریکا، بازارهای فیزیکی را له نکرده است، بلکه دهها هزار شغل جدید را در بخش انبارداری و حملونقل ایجاد کرده است.
بهطور خلاصه، دیجیتالی کردن خردهفروشی، مشاغلی را ایجاد کرده است. این مشاغل جدید که عمدتا در حملونقل و انبارداری هستند، جایگزین فروشندهها در فروشگاهها میشوند. البته نمیتوان گفت فروشندگی اتوماتیکسازی میشود. چه کسی دوست دارد یک روبات او را در فروشگاه لباس کمک کند؟
در حال حاضر، حدود ۲ میلیون راننده کامیون و ۳۰۰ هزار کارگر و کارمند انبار در آمریکا مشغول به کارند. البته تلاشهای مستقیمی صورت میگیرد تا این مشاغل هم از بین بروند. آمازون تعداد روباتهای انباردار خود را به بیش از ۴۰ هزار افزایش داده است و اتومبیلهای خودران، توجه همه شرکتهای خودروسازی و تکنولوژی در دنیا را به خود جلب کردهاند. بنابراین، تجارت الکترونیک، مشاغلی را ایجاد کرده که در برابر اتوماسیون کاملا آسیبپذیر هستند.
در نهایت، این منطقی است که بگوییم اقتصاد بهظاهر آرام و دور از آشوب کشورهای توسعهیافته نقابی به چهره دارد که نشانههای مخرب را پوشانده است. ریان آونت، نویسنده کتاب «ثروت بشر» عمیقا به این مساله فکر کرده و توضیحی پذیرفتنی ارائه داده است. به گفته او، اتوماسیون باعث فراوانی نیروی کار شده؛ از جمله نیروی کار ماشینی و انسانی. درست همانطور که افزایش عرضه معمولا به کاهش قیمتها منجر میشود، عرضه مازاد نیروی کار نیز فشار کاهنده بر دستمزدها وارد میآورد. شرکتها وقتی میبینند در اقتصادی متزلزل به نیروی کار ارزان دسترسی دارند، سرمایهگذاری کمتری روی تکنولوژیهای جدید پرریسک انجام میدهند که این موضوع به رشد کمتر بهرهوری منجر میشود. اشتغال بالا، بهرهوری کم، رشد پایین دستمزدها و اتوماسیون، همگی میتوانند با هم زندگی کنند.
باز هم باید به این جمله کلیشهای اذعان کرد که پیشبینی آینده کار سختی است و در طول تاریخ کشورهایی بودهاند که از این واقعیت دفاع میکنند که تکنولوژی هیچگاه بهطور دائم باعث افزایش بیکاری نشده است. آنچه جمعیت روباتها به بار میآورند، کمتر از انقلاب صنعتی نیست؛ رویدادی که یک بار (یا دو بار) در تاریخ رخ میدهد و برای همیشه شکل اقتصاد را دگرگون میکند. در طول تاریخ، وقایع بیسابقه هیچگاه به آسانی قابل پیشبینی نبودهاند و نمیتوان آنها را با مقایسههای تاریخی حدس زد. در عوض، باید تا جایی که میتوانیم به بهروزترین آمارها توجه کنیم. در حال حاضر، فکر میکنم نمیتوان نتیجهگیری کرد که اتوماسیون نگرانیای حتی در اولویت سوم، برای بازار کار سال ۲۰۱۷ باشد. اما رکود اقتصادی بعدی حقایق بیشتری را برای ما بازگو خواهد کرد.
منبع: The Atlantic
ارسال نظر