تفاوت سازماندهی ایدههای جدید و تجاریسازی آنها
مترجم: فریبا ولیزاده
ظهور فناوریهای جدید که پیامآور تعهدات اجتماعی متعددی هستند، اغلب موجودیت و حیات شرکتهای بزرگ و موفق را تهدید میکند. در بسیاری از این موارد، چالش اصلی برای شرکتهای باسابقه از فقدان شناخت کافی یا عدم سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور ناشی نمیشود، بلکه بهدلیل تجاریسازی فناوری در حال ظهوری است که جذابیت اقتصادی آن در قیاس با مدل کسب وکار شرکت در کوتاهمدت روشن و قابل پیشبینی نیست.
امروزه، مدیران بسیاری از بخشهای برجسته صنعت نظیر خدمات مالی، انرژی، بهداشت و درمان با چالش بهرهبرداری از فناوریهای در حال ظهور روبهرو هستند که البته درجه بالایی از عدم اطمینان را در زمینه کارآیی اقتصادی و موقعیت رقابتی شرکت به همراه دارند.
مترجم: فریبا ولیزاده
ظهور فناوریهای جدید که پیامآور تعهدات اجتماعی متعددی هستند، اغلب موجودیت و حیات شرکتهای بزرگ و موفق را تهدید میکند. در بسیاری از این موارد، چالش اصلی برای شرکتهای باسابقه از فقدان شناخت کافی یا عدم سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور ناشی نمیشود، بلکه بهدلیل تجاریسازی فناوری در حال ظهوری است که جذابیت اقتصادی آن در قیاس با مدل کسب وکار شرکت در کوتاهمدت روشن و قابل پیشبینی نیست.
امروزه، مدیران بسیاری از بخشهای برجسته صنعت نظیر خدمات مالی، انرژی، بهداشت و درمان با چالش بهرهبرداری از فناوریهای در حال ظهور روبهرو هستند که البته درجه بالایی از عدم اطمینان را در زمینه کارآیی اقتصادی و موقعیت رقابتی شرکت به همراه دارند. با این حال، گاهی فقدان شناخت مناسب به همراه شواهد تجربی نظاممند در خصوص هر آنچه مدیران را در رویارویی با این چالشها مجهز میکند، از جمله مشکلات اصلی است. در مقاله حاضر به برخی دیدگاهها در این خصوص پرداخته میشود. برای درک هرچه بیشتر این مساله، باید در قدم اول بتوانیم تفاوت بین ایدههای جدید (اختراع) و تجاریسازی آنها از طریق معرفی یک محصول یا خدمت (نوآوری) را تشخیص دهیم. این نکته موضوع مهمی است، چراکه در سازمانها و شرکتهای باسابقه، فرآیند تصمیمگیری و منطق حاکم بر اختراعات به طرز قابلتوجهی از اصول تجاریسازی ایدهها متمایز است. مهندسان و نیروهای علمی اساسا اختراعاتی را در حوزه فناوریهای جدید انجام میدهند، در حالیکه بسیاری از مدیران بازاریابی و مدیران توسعه کسبوکار محرک اصلی تجاریسازی بهشمار میروند. منطق هدایتگر اختراعات حولمحور یافتن راهحلهایی برای مشکلات موجود حرکت میکند. این در حالی است که منطق تجاریسازی بر اصل بهبود رقابتپذیری و سودآوری کسبوکار تاکید دارد. این منطقها ممکن است متقابلا در برخی حوزههای فناوریهای نوظهور نظیر وسایل نقلیه سبز یا ارتباطات بیسیم سازگار باشند اما در سایر موارد منجر به بروز تنشهای سازمانی میشوند که در مدل کسبوکار و رویکردهای ارزشآفرینی هر سازمانی ریشه دارند. برای مثال، مهندسان شرکت زیراکس در سالهای ۱۹۷۰ پیشگام اختراعات کلیدی فراوانی در فناوری اطلاعات (نظیر رابط کاربری و شبکههای کامپیوتری اترنت (Ethernet)) بودند. اما این شرکت تجاریسازی دستاوردهای خود را قدرتمندانه پیگیری نکرد، چراکه مدیریت ارشد زیراکس معتقد بودند این دستاوردها با مدل کسبوکار موجود شرکت (تولید دستگاههای کپی) انطباق ندارند. ما در پژوهش خود این تنشها و راهحلهای احتمالی مقابله با آنها را در قالب مطالعهای دو ساله در صنعت داروسازی بررسی کردیم. این صنعت با ظهور داروهای مبتنی بر بیوتکنولوژی شاهد تحولات قابلتوجهی بود. با این حال، بهرغم وعدههای گسترده، عدم اطمینان چشمگیری در خصوص زمان ظهور اکتشافات علمی و چگونگی موفقیت بالینی آنها و نحوه ارزشآفرینی داروهای تجاری برای بازیگران مختلف صنعت مذکور وجود داشت. این پژوهش بر دو نوع عمده بیوتکنولوژی که از اواخر سالهای۱۹۸۰ ظهور پیدا کرده، تمرکز داشته است: آنتی بادیهای مونوکلونال و ژندرمانی. بسیاری از شرکتهای باسابقه، پژوهش در هر دو حوزه را آغاز کرده و اختراعات متعددی را ثبت کردهاند اما در این میان متوجه شدیم میزان موفقیت این سرمایهگذاریها در حوزه توسعه دارو به طرز قابلتوجهی متفاوت است. درحالیکه اختراعات در حوزه توسعه آنتیبادیهای مونوکلونال موفق عمل میکرد، این موضوع در بخش ژندرمانی پیشرفت مناسبی نداشت.
میتوان گفت این موضوع از این واقعیت سرچشمه میگیرد که آنتیبادیهای مونوکلونال و ژن درمانی به طرز قابلتوجهی با مدلهای کسب وکار شرکتهای دارویی انطباق ندارند. آنتیبادیهای مونوکلونال نظیر داروهایی شیمیایی رایج، درمانهای استانداردی هستند که طیف گستردهای از بیماران را در درازمدت هدف قرار میدهند. در نتیجه آنتیبادیهای مونوکلونال بهخوبی با مدل کسبوکار شرکتهای دارویی سازگاری دارند. در مقایسه ژندرمانی اساسا محصولاتی یکباره یا به عبارتی داروهایی با فرکانس تجویز کم برای مبتلایان به اختلالات ژنتیکی فراهم میکنند که توسط پزشکان متخصص تجویز میشوند. بنابراین ژندرمانی نماینده گونهای از فناوری است که مخل مدل کسب وکار است. همانطور که از مصاحبههای انجام شده برمیآید، ماهیت داروهای ژندرمانی است که تجاریسازی اختراعات در این حوزه و جذب منابع برای ادامه توسعه را دشوار کرده است. در پژوهش مذکور نحوه رویارویی مدیران با این چالش را بررسی کردیم و در نهایت دریافتیم که طراحی سازمانی عامل موثر قابلتوجهی در پیگیری و بهرهبرداری از فناوریهای نوظهور بهشمار میرود. تحقیق در خصوص ژن درمانی که از طریق قراردادهای تحقیقاتی خارجی یا درون سازمانی و بر اساس تصمیمات شرکت دارویی در خصوص توسعه و تجاریسازی انجام میشود کمتر تا مرز تجاریسازی پیش میرود و دلیل این امر عدم سازگاری با مدل کسبوکار شرکت دارویی است.
در ارزیابی فناوریهای نوظهور مدیران باید نهتنها قابلیتهای جدید و مزایای رقابتی را بسنجند، بلکه باید گزاره ارزش مشتری و سودآوری حاصل از این سرمایهگذاری را مدنظر قرار دهند. هرچه تطابق میان مدل کسبوکار فناوری نوظهور و مدل کسبوکار شرکت بیشتر باشد، چالش سازمانی پیشروی شرکت در تجاریسازی ایده مذکور دارای پیچیدگی کمتری خواهد داشت. پس از آن مدیران میتوانند در کاهش این چالش از طریق ایجاد ساختار سازمانی که در آن تخصیص منابع و تصمیمگیری در خصوص فناوریهای نوظهور از مدل کسب وکار اصلی شرکت مستقل است، اقدام کنند. این رویکرد به واسطه اتحادهای استراتژیک و مالکیت کسبوکارهای نوپا یا مراکز تحقیقاتی مستقل امکانپذیر خواهد بود. برقراری اتحاد با این سازمانهای کوچک منجر به انعطافپذیری بیشتر میشود، درحالیکه مالکیت آنها کنترل هرچه بیشتر بر فناوری و مالکیت معنوی را امکانپذیر میکند. امروزه بسیاری از کسبوکارها با فناوریهایی مخل نظیر چاپ سهبعدی، هوشمصنوعی، پردازشهای ابری، اینترنت اشیا، داروهای شخصیسازی شده و انرژیهای تجدیدپذیر روبهرو هستند. نکته قابلتوجه در اینخصوص اتخاذ تصمیماتی پیرامون زمان مناسب و ضرورت سرمایهگذاری در این فناوریها است. درحالیکه مدیران ارشد اجرایی به اکتشافاتی اولیه در این حوزهها دست پیدا کردهاند، اما ممکن است به واسطه منطق حاکم بر فرآیند تصمیمگیری این اکتشافات و همچنین فرآیند توسعه پس از آن و روند تجاریسازی ایدهها با محدودیتهایی روبهرو شوند. اما بهرهمندی از ساختار و طرح سازمانی مناسب مدیران ارشد اجرایی را در ادامه موفقیت و حفظ موقعیت شرکت حتی با وجود فناوریهای همیشه در حال تغییر، یاری خواهد کرد.
منبع: sloanreview.mit
ارسال نظر