مشغله زیاد برابر است با عدم نوآوری
نویسنده: Kathy Brewis
مترجم: مریم رضایی
در کشورهای در حال توسعه، عارضهای وجود دارد که عدهای را که میخواهند تفاوت ایجاد کنند ناامید میکند: وقتی نوآوری بزرگی را معرفی میکنید که میتواند به سرعت، به راحتی و به شدت زندگی افرادی را که در فقر به سر میبرند توسعه دهد، اما هیچ اتفاقی نمیافتد. چرا؟
نوآوریهایی که از آن صحبت میکنیم آنقدر پیچیده یا غیرقابل فهم نیستند، بلکه به سطح بالایی از آموزش نیاز دارند. این نوآوریها روشهای سادهای برای ارتقای استانداردهای زندگی هستند و اغلب رایگان عرضه میشوند.
نویسنده: Kathy Brewis
مترجم: مریم رضایی
در کشورهای در حال توسعه، عارضهای وجود دارد که عدهای را که میخواهند تفاوت ایجاد کنند ناامید میکند: وقتی نوآوری بزرگی را معرفی میکنید که میتواند به سرعت، به راحتی و به شدت زندگی افرادی را که در فقر به سر میبرند توسعه دهد، اما هیچ اتفاقی نمیافتد. چرا؟
نوآوریهایی که از آن صحبت میکنیم آنقدر پیچیده یا غیرقابل فهم نیستند، بلکه به سطح بالایی از آموزش نیاز دارند. این نوآوریها روشهای سادهای برای ارتقای استانداردهای زندگی هستند و اغلب رایگان عرضه میشوند. همچنین به وضوح اهداف مثبت دارند، مانند: واکسیناسیون انسانها و طیور، افزایش بازدهی برداشت گندم، بهداشتی کردن اجاقهای خوراکپزی، جلوگیری از انتقال بیماریهایی همچون ایدز، پشهبندهایی در برابر پشههای خطرناک، تهیه کود از عناصر در دسترس، آموزشهای بهداشت فردی و افزایش بازدهی کشاورزی.
توماس ژانگ، دانشآموخته مدرسه کسبوکار لندن، در همین زمینه میگوید: «افراد در کشورهای در حال توسعه محصولات و نوآوریهای جدید را با سرعتی بسیار کم بهکارمیگیرند. حتی وقتی نوآوری از سوی یک NGO مطرح میشود، دولت اسپانسر میشود، یک کمپین بازاریابی بزرگ از آن حمایت میکند و داوطلبانه و رایگان در جوامع محلی توزیع میشود، افراد آن را به سادگی نمیپذیرند. دادههای ما نشان میدهد نرخ پذیرش نوآوریهای جدید در این کشورها تنها ۸ درصد است. چرا این رقم آنقدر پایین است، درحالیکه مزایای بالقوه آن بسیار واضح به نظر میرسد؟» ژانگ معتقد است در رساله دکترای خود پاسخ این سوال را یافته است.
زیرساختها بر نوآوری اثرگذارند
محققان در گذشته، نبود اطلاعات، تامین مالی یا مهارت افراد را به عنوان کلیدهایی در نظر میگرفتند. ژانگ بعد از تحلیل دادههای سه سال کار یک NGO در هند، دو موضوع کلیدی را شناسایی کرده که در این پازل نادیده گرفته شده بودند. اول اینکه وقتی افراد زمان اضافه ندارند، نمیتوانند نوآوری کنند. در اینجا منظور زمانی است که افراد مشغول کار کردن، مشغلههای روزمره، غذا خوردن یا خوابیدن نیستند. دوم، مردم فقیر در کشورهای در حال توسعه زمان اضافه ندارند، چون از زیرساختهای کافی برخوردار نیستند.
ژانگ اشاره میکند: «حتی اثر پیشرفتهای تکنولوژی ساده و ارزان بر زندگی مردم در کشورهای در حال توسعه میتواند بسیار زیاد و جامع باشد. اما نبود زیرساختها زمان افراد را تلف میکند. وقتی یک باران موسمی جاده اصلی را میشوید و میبرد، وقتی هیچگونه سیستم پیشرفته آبیاری وجود ندارد و مجبورید ساعتها برای هدایت آب به مزارع وقت صرف کنید، دیگر وقتی نمیماند که بخواهید به نوآوری برای بهتر کردن زندگی خود فکر کنید.» این در حالی است که اگر زیرساختها مناسب باشد، وقت اضافه برای این منظور افزایش مییابد.
ژانگ در تحقیق خود دادههایی را که از یک NGO به دست آورده، تجزیه و تحلیل کرده است. این دادهها مربوط به نوآوریهایی علمی میشوند که هدف آن افزایش بهرهوری کشاورزی با کمترین هزینه است. او همچنین دادههایی را از بیش از یکهزار کشاورز فقیر جمعآوری کرده تا بداند آنها هر ساعت از روز خود را چگونه میگذرانند. چیزی که او ابتدا متوجه شد این است که درحالیکه یک شهروند آمریکایی معمولی چهار تا پنج ساعت وقت اضافه در روز دارد، زنان و مردان هندی مورد مطالعه او تنها یک یا دو ساعت زمان دارند. ژانگ سپس به رابطه بین زمان اضافه بیشتر و بالاتر رفتن میزان نوآوری پی برد. بهطور میانگین، هر ساعت زمان اضافه بیشتر در طول روز، حدودا ۷ درصد افزایش نوآوری را موجب میشود. افرادی که زمان اضافه بیشتر دارند، بیشتر به شیوههای ارتقای رفاه خود فکر میکنند. به علاوه، زندگی در فقر، استرس را افزایش میدهد.
البته تحقیقات ژانگ نشان میدهد کسانی که استفادهکنندگان اولیه نوآوری هستند، افرادی نیستند که همه فکر میکنند. او میگوید اثراتی که وجود دارد، فراتر از دنیای در حال توسعه است: «بازاریابها برای شناسایی استفادهکننده اولیه نوآوری همواره با مشکل مواجه بودهاند. خیلیها فکر میکنند جوانان تحصیلکرده شهری صرفا نوآورترین افراد هستند، اما آمار همیشه این موضوع را نشان نمیدهد. داشتن زمان اضافه مهم است. یک مدیر پرمشغله هنوز از گوشی بلکبری قدیمی خود استفاده میکند، چون زمان کافی ندارد که بفهمد آیفونهای جدید چگونه کار میکنند. بنابراین، زندانیها، دانشآموزان و افرادی که نیمه وقت کار میکنند، زمان اضافی لازم برای کشف ویژگیها و مزایای نوآوریها دارند.»
نکاتی برای شرکتها، سیاستگذاران و افراد
• اگر شرکتی هستید که در کسبوکارتان بر نوآوری برای تولید محصولات جدید، توسعه فرآیندهای جدید و کاهش هزینه تکیه میکنید، مراقب باشید روز کارمندان را با وظایف روتینی که به آنها زمان برای نوآوری نمیدهد پر نکنید. شرکتهای نمونهای که از این ذهنیت بهره بردهاند عبارت است از گوگل و ۳M.
• اگر سیاستمدار، بهویژه در یک کشور در حال توسعه هستید، اثر پروژههای زیرساختی بر زمان اضافه شهروندان را مد نظر قرار دهید. مثلا، مزایایی که از ساخت یک جاده اصلی حاصل میشود، بیشتر از صرفا توانایی حملونقل کالا در این جاده است. همچنین اگر شرایطی فراهم شود که افراد زمان زیادی را بدون هیچ بازدهی در ترافیک هدر ندهند، میتوانند نوآوری کنند و بهرهوری خود را افزایش دهند.
• اگر یک فرد عادی هستید، به مدیریت زمان خودتان فکر کنید. این خیلی سادهانگارانه است که فکر کنید هر چقدر پرمشغلهتر باشید، یعنی بهرهورتر هستید. شما به زمان آزاد هم نیاز دارید تا فکر کنید چگونه میتوان کارها را بهتر انجام داد. روزی که با جلسه پشت جلسه پر شود، زمانی برای ارتقای نوآورانه کیفیت زندگی، کسبوکار یا شغلتان باقی نمیگذارد.
ژانگ میگوید: «گاهی اوقات افراد تصور میکنند مردم فقیر بهدلیل وجود برخی کمبودهای اجتماعی، نوآوری کمتری دارند. ممکن است آنها رویکرد سرسختانه یا فرهنگی داشته باشند که نسبت به تغییر مقاوم است. اما باید به شرایط فیزیکی زندگی این افراد توجه کرد. اگر فردی مرفه که در یک کشور توسعه یافته زندگی میکند را بردارید و در یک محیط روستایی در یک کشور در حال توسعه قرار دهید، به احتمال زیاد سطح نوآوری او به سرعت کاهش مییابد.»
ارسال نظر