در دسترس باشید و غرور را کنار بگذارید

نویسنده: باری گروس

مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

در بخش اول این مطلب که هفته پیش به چاپ رسید، پنج توصیه کاربردی در مورد چگونگی برقراری رابطه‌ای سازنده و مفید بین یک مدیر و افرادش در اولین سال فعالیت مدیریتی مورد اشاره قرار گرفت که عبارت بودند از لزوم برقراری رابطه‌ای نزدیک و واقعی بین مدیر و کارکنانش، نیاز مدیران به پیوند زدن استراتژی‌های شرکت به هم و آگاه ساختن کلیه افراد در مورد آنها، اطلاع‌رسانی به کارکنان در مورد انتظاراتی که از آنها می‌رود، شناساندن سبک مدیریتی مدیران به کارکنان و لزوم شناخت کامل و دقیق مدیران از پتانسیل‌ها و توانمندی‌های کارکنان. در ادامه به پنج توصیه کاربردی دیگر اشاره خواهد شد که مدیران جوان و کم‌تجربه می‌توانند با به کار بستن عملی و دقیق آنها که عمدتا بر مبنای ارتباط هدفمند با کارکنان شکل گرفته‌اند، اولین تجربه مدیریتی‌شان را به بهترین و شیرین‌ترین خاطرات دوران مدیریتی‌شان تبدیل کنند.

6) بر آموزش و پیشرفت کارکنانتان متمرکز شوید

هنگامی که به تازگی وارد مجموعه‌ای می‌شوید که قرار است آن را مدیریت کنید، این امکان وجود دارد که خود را با افرادی معمولی و دارای مهارت‌های اندک و پیش پا افتاده روبه‌رو ببینید که با ایده‌آل‌های شما فاصله بسیاری دارند. در این حالت بدترین واکنشی که ممکن است از شما سر بزند تحقیر کارکنان یا احساس یأس و ناامیدی در شما است، درحالی‌که می‌توانید مثل یک پدر و استاد دلسوز با آنها برخورد کرده و بکوشید آن چیزهایی را که می‌دانید و آموخته‌اید به آنها بیاموزید و به پیشرفت و ارتقای آنها کمک کنید و مطمئن باشید که این کار علاوه‌بر اینکه به نفع خود آنها است، در بلندمدت به سود شرکت یا سازمان تحت رهبری‌تان نیز خواهد بود. در این حالت کارمندان به شما نه فقط به عنوان مدیر بلکه به مثابه یک معلم و مرشد می‌نگرند که هر آنچه از آنها بخواهید را به بهترین شکل ممکن انجام خواهند داد و بسیاری از غیرممکن‌ها را امکان‌پذیر می‌سازند.

7) کارکنانتان را در فرآیند تصمیم‌گیری‌های شغلی مشارکت دهید

به عنوان یک مدیر و رهبر باید روزانه تصمیمات شغلی متعددی را اتخاذ کنید که بعدها در مورد دلایل اتخاذ آنها به دیگران ازجمله سهامداران یا رئیس شرکت توضیح دهید. بنابراین چنین تصمیماتی باید به گونه‌ای باشد که قابل دفاع و توجیه باشد و ناگفته پیدا است که اتخاذ تصمیمات متعددی که همگی درست و ایده‌آل باشند از عهده یک نفر ساخته نیست و به یک کار گروهی و خرد جمعی نیاز دارد. به‌طور کلی بهترین مشاور و کمک‌کننده مدیران برای اتخاذ تصمیمات درست در یک سازمان همان کارکنان آنجا هستند که از نزدیک دستی بر آتش دارند و بهتر از هر کسی می‌توانند راجع به مسائل و شرایط اظهار نظر کنند و بهترین تصمیمات را بگیرند. بر همین اساس هم هست که مدیران تازه‌وارد و جوان باید از خودسری و تک‌روی در تصمیم‌گیری‌ها اجتناب کرده و به خرد جمعی و مشارکت داده واقعی کارکنان در فرآیند تصمیم‌گیری‌های سازمانی گردن نهند.

8) از همکاران خود بیاموزید و کمک بگیرید

همکاران و مدیران هم‌سطح شما در سازمان و رهبران سایر تیم‌های کاری موازی با تیم شما حتی اگر خیلی هم باتجربه‌تر از شما نباشند می‌توانند منبع ارزشمندی برای بهبود عملکرد مدیریتی‌تان باشند. بنابراین نگاه شما به آنها نباید به عنوان رقیب و مزاحم بلکه به عنوان یک رفیق و همراه باشد. در واقع تنوع فکری، تحلیل‌های متنوع و روش‌های مختلف حل مساله می‌تواند در چارچوب همکاری با همکاران و مدیران هم‌رده به دست آید که نتیجه نهایی آنها چیزی نیست مگر خلاقیت و رشد. لذا اگر طالب پیشرفت و موفقیت روزافزون در کار مدیریتی‌تان هستید، باید از غرور بیجا خودداری کرده و از همکاران‌تان کمک بگیرید تا بهترین تصمیمات را برای خود و تیم تحت رهبری‌تان بگیرید.

9) مدیری باشید که همیشه در دسترس کارکنانش است

اگر می‌خواهید در حرفه مدیریتی‌تان موفق شوید و بهترین عملکرد را از خود بروز دهید، هیچ گاه اجازه ندهید فشار کاری و تراکم مشغله‌های کاری بین شما و کارکنان‌تان فاصله بیندازد و ارتباط حضوری‌تان با کارکنان کاهش یابد، چرا که سقوط و تزلزل یک مدیر هنگامی شروع می‌شود که حلقه‌های ارتباطی بین او و افرادش گسسته شوند و بین آنها پیوند مستحکمی وجود نداشته باشد. یک مدیر لایق کسی است که به جای وقت گذراندن و مذاکره‌های طولانی با سهامداران، بیشتر وقت خود را صرف ارتباط با افرادش کند و به درد دل آنها گوش کند. در اتاق شما باید همیشه به روی کارکنانتان باز و گوشتان نیز همیشه باید آماده شنیدن نظرات و پیشنهادهای آنها باشد. به عنوان مدیر و رهبر تیم باید به‌طور مداوم به محل کار افرادتان سرکشی کنید و این کار را نه با هدف کنترل و ارزیابی کارکرد آنها بلکه با هدف آگاهی یافتن از خواسته‌ها و مشکلات آنها انجام دهید. در این حالت مطمئن باشید که مسیر روشنی برای بهتر شدن شرایط حاکم بر مجموعه تحت رهبری‌تان وجود خواهد داشت.

10) مشکلات زندگی شخصی‌تان را در خانه بگذارید

هیچ چیز سخت و عذاب‌آورتر از این نیست که کارکنان یک سازمان یا شرکت با مدیری سر و کار داشته باشند که مشکلات خصوصی خود در خانه را به محل کارش بیاورد و حالتی دمدمی‌مزاج از خود بروز دهد. در این حالت به هیچ عنوان مدیری قابل اتکا و مورد اعتماد از سوی افرادتان قلمداد نمی‌شوید، چرا که آنها در مورد شما این گونه فکر می‌کنند که کسی که از پس مشکلات شخصی خود در خانه بر نمی‌آید، نمی‌تواند مشکلات یک سازمان را حل کند. در چنین شرایطی کمتر کارمندی برای حل مشکلات کاری یا شخصی خود به مدیر مراجعه خواهد کرد. از سوی دیگر وجود چنین ضعفی در یک مدیر باعث تسری یافتن آن به کلیه کارکنان و کلیت سازمان خواهد شد و کارکنان نیز همراه با مشکلات شخصی‌شان در محل کارشان حاضر می‌شوند.

منبع: مجله Strategic Management