مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail.com

سارا به‌تازگی ارتقای مقام پیدا کرده و به‌عنوان مدیر کارگاه در یک شرکت مهندسی صنعتی مشغول به‌کار شده است. او که مدت‌ها در همان شرکت به‌عنوان مهندس به‌کار مشغول بود و حقوق نسبتا کمی دریافت می‌کرد به شدت از این ارتقای مقام خوشحال بود، چرا که از مدت‌ها پیش در آرزوی رسیدن به مقام مدیریتی در آن شرکت بود. اما او هیچ آشنایی نسبت به شرایط و چالش‌های خاص پست‌های مدیریتی نداشت.

سارا در اولین روز کاری در این پست جدید متوجه شد که تمام کارگران پس از پایان ساعات کاری همچنان به‌کار مشغولند و تا چند ساعت به کارشان در شرکت ادامه می‌دهند. به همین دلیل او سرکارگر را احضار کرد و از وی پرسید: «چرا کارگران پس از پایان ساعات کاری همچنان در حال کار کردن هستند، درحالی‌که شرکت به خاطر تنگنای مالی امکان پرداخت اضافه کار به آنها را ندارد؟» سرکارگر در پاسخ به این ابراز نگرانی سارا لبخند تلخی زد و گفت که کارگران در قبال ساعات اضافی کاری خود هیچ پولی دریافت نمی‌کنند و فقط به این دلیل این کار را می‌کنند که مدیریت شرکت آنها را مجبور کرده که باید هر روز یکی، دو ساعت بیشتر کار کنند و در غیر این صورت اخراج خواهند شد.

در واقع کارگران فقط به خاطر از دست ندادن شغلشان و بیکار شدن به این شرایط ناعادلانه تن داده بودند و به هیچ عنوان از شرایط کاری‌شان رضایت نداشتند. سارا پس از آگاهی از این واقعیت هولناک در یک دوراهی اخلاقی قرار گرفت و دو راه بیشتر پیش رو نداشت: یکی اینکه در مقابل این شرایط کاری ظالمانه بایستد و به مدیران ارشد شرکت تذکر دهد که این کار یک کار غیراخلاقی و ظالمانه است و باید تغییر کند یا اینکه مراتب را به نهادهای نظارت‌کننده دولتی گزارش دهد (که به احتمال زیاد در این صورت شغل خوبی را که به‌تازگی در شرکت یافته از دست خواهد داد) یا اینکه همرنگ جماعت شود و چشمش را بر روی این بی عدالتی و کار غیراخلاقی ببندد و به فکر حقوق کارگران نباشد (که این کار یک کار کاملا غیراخلاقی است). اگر شما به جای سارا بودید و در چنین موقعیتی قرار داشتید چه تصمیمی می‌گرفتید؟ آیا عافیت‌طلبی می‌کردید و نسبت به پایمال شدن حقوق کارگران بی‌تفاوت می‌ماندید و به حفظ مقام و پست جذاب و جدید خود اولویت می‌دادید؟ یا اینکه خود را پایبند به اصول اخلاقی در کار دانسته و با پذیرش خطر اخراج از شرکت و از دست دادن کارتان در برابر مدیران شرکت قد علم می‌کردید؟

پیشنهاد مدیران اخلاقگرا

استثمار و بهره کشی از کارگران و کارمندان و ترساندن آنها از اخراج شدن با هدف کار کشیدن مضاعف از آنها پدیده‌ای کاملا مذموم و ناپسند است که به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و به محض اینکه هر کسی از آن آگاهی پیدا کرد باید به جدی‌ترین شکل ممکن با آن برخورد کرده و هیچ توصیه و حتی تهدیدی را در مورد آن نپذیرد. در این داستان بهترین واکنش سارا این است که تمام اعضای هیات‌مدیره و مدیرعامل را در مورد این اقدام غیرقانونی آگاه ساخته و از آنها بخواهد جلوی آن را بگیرند و در صورت مشاهده بی‌اعتنایی نسبت به آن، مقامات قانونی ذی‌ربط را در جریان قرار دهد و به هیچ عنوان از پیامدهای آن بر آینده کاری خود نهراسد. سارا باید به یاد داشته باشد که صداقت داشتن و درست عمل کردن در بلندمدت جواب می‌دهد و باعث پیشرفت افراد خواهد شد، اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت به زیان آنها تمام شود.

منبع: مجله Ethical Management