برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
۷ استراتژی برای برخورد با افرادی که تغییر را نمیخواهند
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
alavitarjomegh@gmail. com
بارها مشاهده شده که در سازمانها یا شرکتهایی که مدیران جدید و تازه کار را در راس خود میبینند بسیاری از افراد در برابر تغییراتی که مد نظر مدیران است و برای موفقیت ضروری است مقاومت میکنند و به دگرگون شدن خود و فرآیندها تن در نمیدهند. حال سوال این است در شرایطی که کارکنان به تغییرات مورد نظر مدیران تازه نفس بیتوجه هستند و در مقابل تغییر و دگرگونی مقاومت میکنند، بهترین و عملیترین واکنش مدیران چه میتواند باشد؟ بهطور کلی برای تسهیل و تسریع تغییر چه گامهایی میتوان برداشت؟ در این مقاله به هفت استراتژی و راهکار کلیدی برای شکستن مقاومتها در برابر تغییر و تحول در درون سازمانها پرداخته شده است که با بهکارگیری آنها میتوان بر شدیدترین مقاومتها در برابر تغییرات غلبه کرد و دست کشیدن کارکنان از روشها و فعالیتهایی که برای مدت طولانی به آن خو گرفتهاند را به آسانی ممکن ساخت.
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
alavitarjomegh@gmail.com
بارها مشاهده شده که در سازمانها یا شرکتهایی که مدیران جدید و تازه کار را در راس خود میبینند بسیاری از افراد در برابر تغییراتی که مد نظر مدیران است و برای موفقیت ضروری است مقاومت میکنند و به دگرگون شدن خود و فرآیندها تن در نمیدهند. حال سوال این است در شرایطی که کارکنان به تغییرات مورد نظر مدیران تازه نفس بیتوجه هستند و در مقابل تغییر و دگرگونی مقاومت میکنند، بهترین و عملیترین واکنش مدیران چه میتواند باشد؟ بهطور کلی برای تسهیل و تسریع تغییر چه گامهایی میتوان برداشت؟ در این مقاله به هفت استراتژی و راهکار کلیدی برای شکستن مقاومتها در برابر تغییر و تحول در درون سازمانها پرداخته شده است که با بهکارگیری آنها میتوان بر شدیدترین مقاومتها در برابر تغییرات غلبه کرد و دست کشیدن کارکنان از روشها و فعالیتهایی که برای مدت طولانی به آن خو گرفتهاند را به آسانی ممکن ساخت.
1) ریشه بیمیلی افراد برای تغییر را بشناسید
واقعیت این است که افراد، خواسته و ناخواسته دارای دلایل خاص خود برای عدم پذیرش تغییرات در درون خود و سازمانشان هستند که باید آنها را شناسایی کرد. این دلایل میتوانند ریشهای احساسی و عاطفی یا عقلی و منطقی داشته باشند. یکی از اشتباهات متداول در میان رهبران و مدیران این است که به اشتباه فکر میکنند از دلایل مقاومت و کارشکنی افرادشان در قبال تغییرات آگاه هستند، درحالیکه چنین تفکری کاملا نادرست است و هر مدیری باید بهطور شفاف از کارکنانش بپرسد که چرا با تغییر کردن و تغییر دادن مخالفند. این کار به مدیران کمک میکند با از بین بردن عامل کندی یا عدم پیشرفت فرآیند تغییر به تسریع و تسهیل آن کمک کنند.
2) بیشتر شنونده باشید تا گوینده
مدیری که میخواهد کارکنانش را به تغییر و دگرگونی تشویق کند باید گوش شنوایی برای شنیدن صحبتهای آنها و عقایدشان داشته باشد. افراد شما وقتی ببینند که شما به شکلی محترمانه به دلایل مخالفت آنها گوش میکنید و درصورت امکان آنها را بهکار خواهید بست، تا حد زیادی از ادامه مقاومت در برابر آن دست برمیدارند. در این میان هدف اصلی دیگر عبارت است از: شناسایی راههای به پیش بردن فرآیند تغییر و تحریک کارکنان برای تغییر دادن خود و شرایط.
3) میزان دقیق مقاومتها را شناسایی کنید
بعد از پرس و جو کردن در مورد دلایل و گوش فرا دادن به سخنان افراد، نوبت به درک ابعاد و شدت مقاومت در برابر تغییرات میرسد. شما تا ندانید میزان و شدت مقاومت در برابر تغییراتی که مد نظر شماست چقدر است، نخواهید توانست آن را به خوبی مدیریت و مهار کنید. این کار همچنین باعث میشود مدیر و رهبر سازمان درک درستتر و روشن تری در مورد خصوصیات و اقدامات کارکنان به دست آورد و از این اطلاعات ارزشمند در تصمیمگیریهای آتی خود بهره ببرد و در آینده خواستار تغییراتی در سازمان شود که با مقاومت کمتری روبهرو شوند.
4) به احساسات کارکنانتان توجه کنید
بسیاری از افراد دوست دارند مدیران مافوق آنها به احساسات و نگرشهای آنان گوش فرا دهند و برای آنها ارزش قائل شوند. مطمئن باشید که اگر کارکنانتان به این نتیجه برسند که از طرف شما جدی گرفته میشوند و شما به عقاید و نظرات آنها توجه کافی دارید، بهطور حتم از مقاومت در برابر تغییر دست خواهند برداشت و با شما همگام خواهند شد. بیتوجهی یا کمتوجهی به احساسات و عواطف کارکنان میتواند به مقاومت آنها در برابر تغییر و تحول دامن بزند و سایر اقدامات شما در این زمینه را بینتیجه سازد.
5) از دیگران هم کمک بخواهید
گاهی اوقات باید بپذیرید که شاید شما بهترین فرد برای به تحرک واداشتن افراد به سمت تغییر نیستید و افراد دیگری در سازمان میتوانند این کار را بسیار بهتر از شما انجام دهند. این افراد میتوانند از ردههای مختلف سازمان باشند. گاهی اوقات یک کارمند ساده و دون پایه میتواند بهتر از مدیر عالی رتبه، کل کارکنان را به همراهی با فرآیند تغییر تشویق کند، چرا که از ارتباطات و پیوندهای بیشتر و بهتری نسبت به شما برخوردار است. شما به عنوان مدیر و رهبر سازمان باید همیشه به یاد داشته باشید، تغییر فرآیند دستوری و از بالا به پایین نیست و به ابزارهایی نیاز دارد که هرکدام از اعضای سازمان میتوانند از آنها برخوردار باشند و به مدیران در این زمینه کمک کنند.
6) گامهای بعدیتان را تعیین کنید
در بسیاری موارد، کارکنان یک سازمان به این دلیل با ایجاد تغییر مخالفت و در برابر آن مقاومت میکنند که از ابهامات و آینده این تغییرات بیمناک و نامطمئن هستند و نمیدانند که این تغییرات سازمان و آینده کاری آنها را به کدام سو خواهد برد. بنابراین لازم است که به عنوان مدیر و رهبر سازمان هم به گامها و مراحل بعدی کار توجه کافی داشته باشید و هم افرادتان را از بلاتکلیفی و تردید در مورد آینده نجات دهید و بدانید که آنها پس از مطمئن شدن از موفقیت آمیز بودن تغییرات، از مقاومت در برابر آن دست برمیدارند.
7) آهسته و پیوسته حرکت کنید
تجربه ثابت کرده که تغییرات فوری و سریع و ضربتی در درون سازمانها اثربخشی چندانی ندارد و مقاومت چشمگیر کارکنان را به دنبال میآورد. بنابراین برای اینکه تغییر و تحول را به کارکنان خود بقبولانید، باید صبور باشید و آهسته و پیوسته حرکت کنید و یقین داشته باشید که بخش عمدهای از افرادی که در ابتدا با تغییرات مورد نظر شما مخالف بودهاند، وقتی مصمم بودن و پیگیریهای شما را ببینند دست از مقاومت کردن در برابر آن بر میدارند و در این مسیر با شما همگام و همراه میشوند. شما مدیران و رهبران سازمانها و شرکتها باید به یاد دشته باشید که فرآیند تغییر و تحول در سازمان فقط از طریق دستورالعمل و نگاه اجباری قابل پیاده شدن نیست و به مشارکت قلبی و درونی همه کارکنان نیاز دارد. با این همه باید این نکته را نیز دانست که اگر پس از بهکار بستن تمام این استراتژیها برخی از کارکنان همچنان به سماجت و کارشکنیهای خود در برابر تغییرات ادامه دادند، چارهای غیر از اخراج آنها از شرکت و جایگزین کردن آنها با نیروهای موافق تغییر و دگرگونیهای مثبت باقی نخواهد ماند.
منبع: Strategic Management
ارسال نظر