چرا مدیران چوب لای چرخ نوآوران میگذارند؟
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
Alavitarjomeh@gmail. com
نوآوری و ابتکار در بیشتر مواقع باعث میشود موجی از هیجان و انتظارات متعدد در سازمانها پدید آید، به طوری که ساختارهای پیشین دستخوش تغییر و تحول و طرحهای جدیدی برای سازمان ریخته میشوند. با این همه اغلب مدیران در برابر این هیجانات و تحولات موضعی محافظهکارانه و محتاط اتخاذ و از تن دادن به خواستههای نوآوران خودداری میکنند. در چنین وضعیتی است که مدیران ارشد شرکتها و سازمانها که تا پیش از این بر طبل نوآوری و خلاقیت میکوبیدند و همگان را به نوآور بودن دعوت میکردند، ناگهان از در مخالفت با آنها درآمده و به نوآوران بهعنوان عوامل مزاحم و بر هم زننده آرامش شرکت نگاه میکنند و به آنها بیاعتنا میشوند.
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
Alavitarjomeh@gmail.com
نوآوری و ابتکار در بیشتر مواقع باعث میشود موجی از هیجان و انتظارات متعدد در سازمانها پدید آید، به طوری که ساختارهای پیشین دستخوش تغییر و تحول و طرحهای جدیدی برای سازمان ریخته میشوند. با این همه اغلب مدیران در برابر این هیجانات و تحولات موضعی محافظهکارانه و محتاط اتخاذ و از تن دادن به خواستههای نوآوران خودداری میکنند. در چنین وضعیتی است که مدیران ارشد شرکتها و سازمانها که تا پیش از این بر طبل نوآوری و خلاقیت میکوبیدند و همگان را به نوآور بودن دعوت میکردند، ناگهان از در مخالفت با آنها درآمده و به نوآوران بهعنوان عوامل مزاحم و بر هم زننده آرامش شرکت نگاه میکنند و به آنها بیاعتنا میشوند.
آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد نقش تعیینکننده مدیران میانی سازمان در بهبود این شرایط و به ثمر نشاندن تلاشهای نوآوران و تبدیل شدن ایدههای نوآورانه به محصولات خلاقانه است. برخلاف تصور عموم مردم که فکر میکنند مدیران میانی از اقدامات و ابتکارات نوآورانه در درون سازمان حمایت کامل میکنند و نقش پیشبرنده دارند، باید دانست که براساس تحقیقات انجام شده این مدیران در اغلب موارد نقش بازدارنده و مقاومت کننده در برابر نوآوریها بازی میکنند و موانع بسیاری را بر سر راه نوآوران سازمان پدید میآورند. اگر چه در بسیاری از موارد این مقاومتها و مانعتراشیها غیرعمدی و ناخواسته است، اما باعث میشود تیمهای تحت رهبری این مدیران اقدام چندانی برای نوآور شدن و نوآور ماندن صورت ندهند. حال سوال اینجا است که برای حل این مشکل چه باید کرد و چگونه میتوان بر این مشکل فائق آمد. در این مقاله به راهکارهایی برای برطرف کردن موانع موجود بر سر راه نوآوری و نقشآفرینی مثبت مدیران میانی در این میان اشاره شده است.
راهکار شماره 1: بازبینی موانع موجود بر سر راه نوآوری
گام نخست در زمینه شکستن مقاومت مدیران در برابر نوآوری عبارت است از بررسی این موضوع که الگوهای کاری و ساختارهای مدیریتی یک سازمان چگونه میتوانند در خدمت نوآوری و نوآوران قرار بگیرند. در اینجا باید پرسید که آیا مدیران و کارکنان یک سازمان واقعا و از صمیم قلب حاضرند از روشها و فعالیتهای روزمرهای که به آنها خو گرفتهاند و آنها را به آسانی انجام میدهند صرفنظر کرده و روشهای جدیدی که هنوز امتحانشان را پس ندادهاند و ممکن است اجرایشان دشوار و پیچیده باشد را آزمایش کنند؟ حال اگر پاسخ این سوال منفی باشد باید اندیشید که برای برطرف کردن این مشکل چه باید کرد. در این مرحله باید با صراحت از مدیران بهویژه مدیران میانی پرسید که آنها چه مخالفت و مشکلی با روشهای نوآورانه دارند و چرا با نوآوری مخالفند. با مشخص شدن موانع و علل مقاومت در برابر نوآوری است که میتوان مدیران میانی و به دنبال آنها کل سازمان را با نوآوری همگام ساخت.
راهکار شماره 2: معیارهای سنجش را تغییر دهید
برای بسترسازی هر چه بهتر در زمینه نوآوری و شکستن مقاومت در برابر نوآوری باید مشخص شود که تاثیر نوآور بودن و حمایت از نوآوری بر ارزشیابی و سنجش عملکرد مدیران سازمان چگونه است. علاوهبر این باید مشخص شود که دستاوردهای عینی و فردی مدیران نوآور و حامی نوآوران در سازمانهای تحت رهبریشان چه بوده است. با برطرف شدن این ابهامات مدیران میفهمند که حمایت از نوآوری چه فواید و پیامدهای مثبتی برای آنها و حوزه تحت رهبریشان دارد و در نتیجه از انگیزه کافی برای تحمل سختیهای ناشی از نوآور شدن برخوردار خواهند شد.
راهکار شماره3: ارائه مشوقها و پاداشهای ملموس و چشمگیر
یکی از بهترین و موثرترین راهها برای تشویق نوآوری بین مدیران، ارائه مشوقهای عینی و ملموس به آنها در قبال ایجاد و تقویت نوآوری در تیمهای تحت رهبریشان است. هنگامی که در یک تیم کاری نمونههایی از نوآوری مشاهده میشود باید خیلی سریع هم مدیر و هم تمام اعضای آن گروه را تشویق کرد تا انگیزه آنها برای تکرار این کار افزایش یابد. برگزاری مراسم و جشنهای نمادین و با شکوه برای تشویق مدیران و کارکنان نوآور میتواند اثری شگرف بر تحکیم روحیه نوآوری در کل سازمان داشته باشد.
راهکار شماره 4: نوآوری، عاملی برای ارتقای شغلی
ارتقای کارکنان و مدیران به خاطر توجه آنها به نوآوری و نوآور بودن خود آنها میتواند تاثیر بسزایی در گرایش هر چه بیشتر آنها به سمت نوآوری و خلاقیت داشته باشد و از مقاومت آنها در برابر نوآوری و نوآوران بکاهد.در واقع برای همه کسانی که در سازمان مشغول بهکار هستند باید روشن شود که داشتن روحیه و نگرش نوآورانه تا چه حد در ارتقای شغلی آنها و رسیدنشان به مدارج عالی سازمانی تاثیرگذار است. در این بین نقش مالکان و سهامداران شرکتها نیز حائز اهمیت فراوانی است چرا که آنها میتوانند روحیه و فرهنگ نوآوری طلبی را به تمام ارکان سازمان تزریق کنند و مدیریت ارشد سازمان را به این سمت سوق دهند.
راهکار شماره 5: تیم موفق = مدیر موفق
بسیاری از مدیران عمدتا به این دلیل موفق هستند که یک تیم موفق و پویا را در اختیار دارند. اگر چه این خود مدیر است که تیم را سازماندهی و کنترل میکند، اما اعضای تیم نیز تاثیر بسزایی در موفقیت مدیر بازی میکنند. بنابراین مدیران باید بهطور کامل دریابند که اگر قادر باشند توان و پتانسیل بالای خلاقیت و نوآوری در اعضای تیمهای تحت رهبریشان را جذب کنند آنگاه خواهند توانست به موفقیتهای کاری و عملیاتی چشمگیری دست یابند.
راهکار شماره 6: برداشتن موانع موجود بر سر راه نوآوری
پس از شناسایی موانع موجود بر سر راه نوآوری نوبت به رفع آنها میرسد که برای این کار باید یکسری ضربالاجلهای زمانی برای برطرفسازی این موانع تعیین کرد. اراده جدی و پیگیرانه مدیریت ارشد سازمان در این میان میتواند تعیین کننده و موثر باشد. با اجرایی کردن این راهکارها و همگام ساختن تمام ارکان شرکت و سازمان با نوآوری و نوآوران میتوان بستر مناسبی برای پیشرفتها و جهشهای بزرگ فراهم آورد و بر رقبا پیشی گرفت و مدیران ارشد و میانی را نه در مقابل نوآوران بلکه در کنار آنها قرار داد.
منبع: Innovative Managers Magazine
ارسال نظر