خیز مدیرعامل جدید گوگل به سوی بازآفرینی همه ابزارهای دیجیتال
مغز گوگل چگونه کار میکند؟
نویسنده: Miguel Helft
مترجم: مریم رضایی
منبع: Forbes
چند هفته پیش، در کنفرانس سالانه I/ O گوگل که در آمفیتئاتر شورلاین (Shoreline) منطقه سیلیکون ولی برگزار شد، سوندار پیچای (Sundar Pichai)، مدیرعامل گوگل بسیار آرام و منطقی به نظر میرسید. در این کنفرانس، مدیر ۴۳ ساله گوگل مثل یک هنرمند ستاره بود و وقتی با استقبال و شادمانی جمعیت حاضر که عمدتا تولیدکنندگان نرمافزار بودند مواجه شد، لبخندی به صورتش نشست و با لهجه مخصوص جنوب هندی خود گفت: «ما در دورانی بسیار بسیار هیجانانگیز زندگی میکنیم.
نویسنده: Miguel Helft
مترجم: مریم رضایی
منبع: Forbes
چند هفته پیش، در کنفرانس سالانه I/ O گوگل که در آمفیتئاتر شورلاین (Shoreline) منطقه سیلیکون ولی برگزار شد، سوندار پیچای (Sundar Pichai)، مدیرعامل گوگل بسیار آرام و منطقی به نظر میرسید. در این کنفرانس، مدیر ۴۳ ساله گوگل مثل یک هنرمند ستاره بود و وقتی با استقبال و شادمانی جمعیت حاضر که عمدتا تولیدکنندگان نرمافزار بودند مواجه شد، لبخندی به صورتش نشست و با لهجه مخصوص جنوب هندی خود گفت: «ما در دورانی بسیار بسیار هیجانانگیز زندگی میکنیم. کامپیوتر سیر تکاملی حیرتانگیزی دارد.»
درست است! پیچای نمیتواند با استیو جابز یا حتی مارک زوکربرگ یا جف بزوس یا تیم کوک مقایسه شود. او مدیرعاملی کلاسیک، منظم و نه چندان جذاب است که از داخل شرکت انتخاب شده و ترجیح میدهد به جای اینکه جمعیتی از تولیدکنندگان نرمافزار را به هیجان بیاورد، درگیر آینده علم کامپیوتر شود. و این دقیقا همان چیزی است که لری پیج، موسس شرکت گوگل، زمانی که پیچای را سال گذشته برای مدیریت یکی از بزرگترین فرانشیزهای تکنولوژی شرکت انتخاب کرد، مدنظر داشت.
وظیفهای که او دارد بسیار مهم است. گوگل یا شرکت مادر آن به نام الفبت، با ظرفیت بازار حدود نیم تریلیون دلاری، دومین شرکت ارزشمند دنیا محسوب میشود که گسترههای زیادی از صنعت تکنولوژی را، ازجمله جستوجوی اینترنتی، تبلیغات دیجیتالی، موبایل و فیلم، تحت تسلط دارد. اما لری پیج و پیچای بهخوبی میدانند که بزرگان تکنولوژی وقتی قویترند، اغلب شکست میخورند. و درحالیکه غولهای اولیه تکنولوژی مانند IBM و بلکبری تنها با یک دشمن سرنگون شدند، گوگل با جنگی در چند جبهه مواجه است که طرفهای او چهار ابرقدرت دنیای تکنولوژی هستند. این چهار ابرقدرت عبارت است از: اپل در صنعت موبایل؛ فیسبوک در تبلیغات، فیلم و ارتباطات؛ آمازون در تجارت الکترونیک و مایکروسافت در نرمافزار و خدمات ابری.
پیچای همه این نزاعها را در میان تحولات تکنولوژیک اساسی به راه میاندازد. همانطور که گوگل به هدایت تحول از کامپیوترهای رومیزی به موبایل ادامه میدهد، صنعت کامپیوتر نیز در حال حرکت به سوی صفحات چندگانه است و در برخی نمونهها - مانند اسپیکر هوشمند اکو شرکت آمازون - حتی هیچ تصویری وجود ندارد. تعاملات با ابزارها و اپلیکیشنها به سرعت به مکالمات دوسویه تبدیل میشود و گاهی اوقات «باتهای» هوشمند را که مایکروسافت، فیسبوک و دیگر شرکتها ایجاد کردهاند، بهکار میگیرد. این باتها برخلاف اپلیکیشنها خدمات ارتباطی برتر مانند مسنجر فیسبوک (با ۹۰۰ میلیون کاربر) یا اسکایپ مایکروسافت (با ۳۰۰ میلیون کاربر) را اداره میکنند. گوگل هم Gmail بسیار محبوب را دارد، اما این سرویس عاری از سیستم پیامرسانی مدرن است.
به هر حال، پیچای معتقد است این دنیای تکنولوژی جدید به خاطر یک چیز برای گوگل متناسبسازی شده است: هوش مصنوعی. این روزها تقریبا همه میتوانند مکالمات ساده و ابتدایی را برنامهریزی کنند (برنامه سیری اپل جزو اولینها بود)، اما برای اینکه از نمایشهای پر زرق و برق اولیه فراتر رویم، به الگوریتمهای پیچیدهتری نیاز داریم. هوش مصنوعی سالها در اتاق فرماندهی شرکت گوگل قرار داشته است. این شرکت مدتها قبل از رقبای خود در سازههای بنیادینی مانند اپلیکیشنهای تشخیص صدا، درک زبان و ترجمه ماشینی سرمایهگذاری کرده است. پیچای میگوید سالها بعد از مهیاسازی این کارها، این شرکت آماده است همه آنها را در محصولات جذابی که گوگل را پیشتاز رقابت نگه میدارد، ترکیب کند. به گفته او: «بینش ما این است که از پیشتاز بودن در موبایل به پیشتاز بودن در هوش مصنوعی در دنیا تبدیل شویم.»
لیست انجام کارهای پیچای با پولی کردن یک امپراتوری دیجیتال پراکنده شروع میشود که جستوجوی اینترنتی، سیستم عامل اندروید، نقشهها، یوتیوب، بازی و غیره را پوشش میدهد. این امپراتوری عبارت است از: حفظ انسجام ائتلاف ناهمگونی از شرکتهای رقیب که دنیای اندروید را شکل میدهند؛ یکی کردن دو سیستم عامل گوگل، یعنی اندروید و کروم؛ مقابله با تحقیقات مالیاتی و ضد تشکیل اتحادیه در اروپا و جاهای دیگر. پیچای میگوید آماده است این دگرگونی عظیم گوگل را هدایت کند و میگوید: «برای تحول شرکت با استفاده از یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی، شخصا حسی نو شده از تمرکز بر ماموریتمان دارم.»
از فقر تا مدیریت گوگل
اگر زمان را به مدت سه دهه یا بیشتر به عقب برگردانید، پیچای را میبینید که جلوی یک موتور ایستاده، پدرش دستههای فرمان را گرفته و مادرش درحالیکه برادر کوچکش را به پشتش بسته، ترک موتور نشسته و آنها در حال عبور از ترافیک پرهرج و مرج چنای هستند. پیچای در چنین فضایی بزرگ شده است؛ در خانهای کوچک و ساده. طبق استانداردهای غربی و با توجه به اینکه پدر پیچای یک مهندس برق بود، آنها یک خانواده متوسط رو به پایین بودند. سالها آنها تلویزیون، تلفن یا خودرو نداشتند.
اما خانواده پیچای تاکید فراوانی بر تحصیلات داشتند و پیچای توانست در یک موسسه هندی معتبر برای تحصیل اقدام کند. بعد از فارغالتحصیلی با مدرک مهندسی بورسیه دانشگاه استفورد را گرفت و به تحصیل در رشته مهندسی با هدف دریافت مدرک PhD و داشتن شغلی آکادمیک، مطابق رویای والدینش پرداخت.
پیچای در سال ۲۰۰۴ و زمانی که گوگل بهعنوان یک موتور جستوجو به سرعت رشد میکرد و هنوز فقط مایکروسافت را سختترین دشمن خود میدانست، وارد گوگل شد و در میانه بلوای جنگ این شرکت با غول نرمافزاری دنیا قرار گرفت. او از همان ابتدا رویکردی منظم و استراتژیک را برای تصمیمگیری از خود نشان داد که باعث شد در ردههای مدیریتی شرکت گوگل مسیری رو به بالا را طی کند. او مسوولیت یک بخش نرمافزاری نهچندان دهان پرکن، اما مهم به نام Google Toolbar را بر عهده گرفت که به افراد امکان میداد بهطور مستقیم در مرورگرهای خود جستوجو کنند، بدون اینکه نیاز باشد به صفحه اصلی گوگل بروند.
اقدامات استراتژیک پیچای در این بخش او را به مرحله پرریسک بعدی فرستاد: مرورگر کروم. این پروژه در داخل شرکت گوگل بسیار جنجالی بود چراکه برخی میترسیدند باعث شود دشمنی با مایکروسافت که مرورگر Internet Explorer آن بر بازار مسلط بود، وخیمتر شود. پیچای معتقد بود گوگل میتواند مرورگر بهتری بسازد و این نگرانی هم وجود داشت که مایکروسافت با ایجاد تغییری در Explorer دسترسی کاربران به گوگل را دشوارتر کند. پیچای که در آن زمان برای ماریسا میر، مدیرعامل فعلی یاهو کار میکرد، با یک تیم کوچک توانست بیسر و صدا این محصول را تولید کند. در سال ۲۰۱۲ کروم به مرورگر شماره یک کامپیوترهای شخصی تبدیل شد و به یمن رشد اندروید، توانست در ابزارهای موبایل نیز به محبوبیت برسد.
پیروزی غیرقابل پیشبینی کروم، شهرت پیچای را با اینکه در نقش یک کارآفرین شرکتی تاسیس نکرده بود، بهعنوان یک نابغه در تولید محصول افزایش داد و جایگاه او را در نردبان شرکتی گوگل بالا برد. به گفته یکی از مدیران سابق گوگل، «بخشی از شرکت گوگل سبک حرفهای دارد که سوندار کاملا برای آن ساخته شده است اما دیگران مهارت فنی و کارآفرینی او را دست کم میگیرند. او در این نقش خیلی خیلی خوب عمل میکند.»
با از میدان بهدر شدن تعدادی از رقبای احتمالی، مسوولیتهای پیچای افزایش یافت. ماریسا میر که در آن زمان رئیسش بود، گوگل را ترک کرد و به یاهو رفت. در سال ۲۰۱۳ پیچای که تولید یک سیستمعامل و مجموعه لپتاپهایی بر اساس کروم را آغاز کرده بود، مسوول کنترل اندروید شد که مهمترین محصول گوگل بود و اندی رابین، خالق آن، کنار گذاشته شده بود. یکسال بعد، ویک گوندوترا، از مدیران ارشد شرکت که هدایت گوگل پلاس را بر عهده داشت نیز کنار گذاشته شد.
در طول همه این اتفاقات، پیچای ساکت و بیحاشیه بهکار خود ادامه میداد و شهرت و اعتبار خود را بهعنوان یک مدیر دانشگاهی صیقل میداد و مهمتر از آن، اعتماد لری پیج را بهدست میآورد. در یک برنامهریزی برای تجدیدنظر امور گوگل، مقامات ارشد شرکت سال گذشته از پیچای خواستند چشماندازی برای کارآیی و رشد اپلیکیشنها در دنیای چندرسانهای آینده طراحی کند. وقتی او این کار را انجام داد، لریپیج با خوشحالی اعلام کرد که هیچ تصویری از آینده واضحتر از این نمیتوانست باشد. چند ماه بعد، وقتی پیج سازماندهی گوگل را تغییر داده و آن را به یک شرکت هلدینگ به نام الفبت تبدیل کرد، پیچای را به مدیرعاملی گوگل که ۹۹ درصد درآمد الفبت و کل سود آن را تشکیل میدهد، برگزید.
مغز گوگل برای دنیای هوش مصنوعی
نقطه صفر سوق یافتن پیچای به سوی اولین بودن در هوش مصنوعی دنیا، یک ساختمان دو طبقه غیرقابل توصیف، در طرف مقابل ساختمان مرکزی مجموعه گوگل در کالیفرنیا است؛ لابراتواری تخصصی که «مغز گوگل» نامیده میشود و ایده بیشتر محصولات آینده گوگل در آنجا شکل میگیرد.
این گروه حدود چهار سال پیش، به عنوان چیزی شبیه یک آزمایشگاه تحقیقاتی شکل گرفت که مجموعهای از تکنیکهای برنامهریزی هوش مصنوعی تحت عناوین یادگیری عمیق و شبکههای عصبی را دربرمیگیرد. دانشمندان علوم کامپیوتر، چند سال پیش این تکنیکها را توسعه داده بودند، اما به درستی آنها را تست نکرده بودند چون به حجم عظیمی از قدرت کامپیوتری نیاز داشتند. گوگل از این قدرت برخوردار بود و بنابراین جف دین (Jeff Dean)، یکی از رهبران خود در سیستمهای کامپیوتری مقیاس بزرگ را به همراه کارشناسان هوش مصنوعی بهکار گمارد. آنها این سیستمها را برای انجام کار تشخیص تصاویر پروراندند و نتایجی که بهدست آوردند، دلگرمکننده بود و پیشرفتهای بزرگی در متدهای موجود گوگل حاصل شد.
سرویس Google Photos که برای ذخیرهسازی و به اشتراکگذاری عکسهای خود کاربران کاربرد دارد و حدود یکسال پیش معرفی شد، این پیشرفتها را به بار نشاند و با قابلیت خود برای شناسایی و جستوجوی تصاویر و سازماندهی اتوماتیک آنها، دنیای تکنولوژی را متحیر کرد. با این سرویس میتوانید نام اشخاص، انواع حیوانات و غیره را با جزئیات جستوجو کنید. با وجود رقابت تنگاتنگ محصولات دیگر، سرویس Google Photos در حال حاضر ۲۰۰ میلیون کاربر دارد. برای پیچای، این یک نمونه کلاسیک از کمکرسانی بهتر هوش مصنوعی در پیروزی گوگل است.
همان شیوهای که در این سرویس برای تشخیص تصویر بهکار رفت، در برنامههای تشخیص صدا، ترجمه و دیگر وظایف مشابه نیز کاربرد داشت. وقتی سیستمهای جف دین برای تشخیص صدا پرورانده میشدند، دقت کار بهطور چشمگیری بالا رفت. این یعنی ایجاد امکان شناسایی آنچه در رستورانی شلوغ گفته میشود و سپس ترجمه آن به بیش از ۵۵ زبان مختلف.
بهطور مشابه، تکنیکهایی که برای شناسایی تصاویر در Google Photos مورد استفاده قرار گرفت، برای افزایش قابلیتهای تکنولوژی StreetView که عکسهای پانوراما را از طریق نقشه گوگل قابل رویت میکند و امکان خواندن تابلوها و علائم را در خیابانها فراهم میکند نیز بهکار میرود. همچنین باعث توانمندسازی تیم آزمایشگاهی کوچکی در گوگل میشود که بتواند مشکل اختلال شبکیه دیابتی را که میتواند به نابینایی منجر شود، بهطور موثری تشخیص دهند. جف دین با اشاره به تکنیکهای هوش مصنوعی میگوید: «این تحولی بسیار بزرگ است. اطلاعات از درون شرکتی که قابلیتی جدید برای حل مشکلات به این شیوه را ایجاد کرده، در حال گسترش است.»
چیزی که به عنوان یک پروژه تحقیقاتی با چند نفر شروع شد، امروز صدها نفر را در شرکت گوگل درگیر کرده که به توسعه الگوریتمها، سیستمهای کامپیوتری و حتی اخیرا تولید تراشههای مخصوص گوگل مشغول هستند و همه اینها در راستای همین رویکردهای هوش مصنوعی است. در نتیجه، در حال حاضر بیش از ۲ هزار پروژه داخل این شرکت وجود دارد که قابلیتهای «مغز گوگل» را در تولید محصولات جدید بهکار میگیرند.
رقبای گوگل نیز در حال جهش به سوی دنیای هوش مصنوعی هستند. مایکروسافت مکانی مشابه «مغز گوگل» راهانداخته که وظیفه انتقال تکنیکهای یادگیری ماشینی به محصولات را دارد. فیسبوک به سرعت تیمی از صدها محقق هوش مصنوعی ایجاد کرده که به پیشرفتهای قابلتوجهی در تشخیص تصویر و زبان رسیدهاند. آمازون بیش از هزار نفر را برای کار روی خانواده محصولات مرتبط با شرکت تابعه خود موسوم به آلکسا (Alexa) که دادهها و تجزیه و تحلیل ترافیک اینترنتی تجاری ارائه میکند، بهکار گرفته است. اپل نیز مشغول توسعه قابلیتهای سرویس سیری (Siri) است.
پیچای متقاعد شده که گوگل در این زمینه از رقبای خود بسیار جلوتر است. او به برنامه AlphaGo اشاره میکند که اخیرا بهترین بازیکن بازی «گو» در دنیا را شکست داده و ممکن است روزی در مشکلات عملیتر مثل سرمایهگذاری بهکار رود. پیچای در این زمینه میگوید: «وقتی به یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی مینگرید، کارهایی وجود دارند که ظرف دو تا سه سال میتوانند انجام شوند و کارهای عمیقتری هم هستند که زمان بیشتری میبرند.» کارشناسانی مانند یوفی (Yoffie)، استاد دانشگاه هاروارد، با این موضوع موافقند که گوگل میتواند تحول به سوی دنیای هوش مصنوعی را هدایت کند. یوفی میگوید: «سوندار وارد دستهبندیهای درستی شده و تصمیمهای بسیار خوبی میگیرد» و میافزاید: «البته او هنوز بهطور واقعی مورد آزمایش قرار نگرفته است.»
ارسال نظر