برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
آیا استفاده از تکنولوژیهای نوین در مدیریت حد و مرزی دارد؟
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
منبع: HBR
اغلب مدیران تازه کار بهخصوص آنهایی که بهتازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و آگاهی بهروز تری از تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی، ارتباطی و کامپیوتری دارند میکوشند تا با رویکردی کاملا فناورانه وارد عرصه مدیریت شرکتها و سازمانها شوند و ترجیح میدهند همه مسائل را با استفاده از برنامهها و نرمافزارهای نوین مدیریتی حل و فصل کنند و گاه نیز در این بین راه افراط و زیاده روی را میپیمایند. بسیاری از مدیران تازه کار چنین میپندارند که بدون دخالت دادن عامل انسانی و صرفا با بهرهگیری از توان روزافزون کامپیوترها و برنامههای هوشمند میتوان سازمانها را مدیریت و هدایت کرد.
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
منبع: HBR
اغلب مدیران تازه کار بهخصوص آنهایی که بهتازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و آگاهی بهروز تری از تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی، ارتباطی و کامپیوتری دارند میکوشند تا با رویکردی کاملا فناورانه وارد عرصه مدیریت شرکتها و سازمانها شوند و ترجیح میدهند همه مسائل را با استفاده از برنامهها و نرمافزارهای نوین مدیریتی حل و فصل کنند و گاه نیز در این بین راه افراط و زیاده روی را میپیمایند. بسیاری از مدیران تازه کار چنین میپندارند که بدون دخالت دادن عامل انسانی و صرفا با بهرهگیری از توان روزافزون کامپیوترها و برنامههای هوشمند میتوان سازمانها را مدیریت و هدایت کرد. پنل کنترل مدیریت یکی از جدیدترین تکنولوژیهایی است که مورد توجه این دسته از مدیران تازه نفس قرار گرفته است، اما پیش از پرداختن به ویژگیهای پنل کنترل مدیریت، بیان یک داستان واقعی خالی از لطف نیست.
این داستان مربوط است به مدیر تازه کار شرکتی که چندی پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه در مورد توانایی رایانههای جدید و کاربرد آنها در عرصه مدیریت اطلاعاتی کسب کرده بود. او پس از تفکر جدی در این مورد، جلسهای را با سلسله مراتب مدیریت شرکت خود تشکیل داد. در واقع او میخواست نظر آنها را در مورد سیستم جدید کنترل مدیریت در جهت کمک به گردش کار شرکت بداند و با آنها در مورد برنامههایش گفتوگو کند.
استفاده از فناوری تا بینهایت؟!
مدیر به اعضای هیات گفت: «مدیریت در صنعت ما روز به روز پیچیدهتر میشود. اخیرا من در مورد قابلیت رایانههای جدید اطلاعاتی کسب کردهام و تصور میکنم با استفاده درستتر از این قابلیتها میتوانیم در صنعتمان اولین باشیم و در دنیای کسب و کار مفهومی جدید از مزیتهای رقابت معنی دار را برای خود ایجاد کنیم.»
او ادامه داد: «این ایده، تهیه فهرستی از همه عوامل اصلی است که بر کسب و کار ما اثر دارند. ما از رایانهها استفاده میکنیم تا ببینیم چگونه این عوامل کار به صورت جداگانه ولی همراه هم نتایج مختلفی را ارائه میکنند. برای مثال، اگر شرایط اقتصادی تغییر کند، تقاضا برای محصولاتی خاص بالا میرود. بی تردید رقبای ما این تغییرات و افزایشها را خواهند دید. تفاوت در نحوه واکنش ما و آنها است. آیا قیمت محصولاتمان را پایینتر بیاوریم؟ یا قیمت را بالا ببریم؟ آیا تحقیق و توسعه مان را افزایش دهیم یا کاهش؟»
او ادامه داد: «هر تغییری که صورت دهیم برسایر جنبههای مهم کار و کسب و کار مان اثر میگذارد و ما قادر خواهیم بود فورا تغییرات ایجاد شده در خروجی را از سوی محیط خارجی یا تغییرات ناشی از خودمان بررسی کنیم و میتوانیم از این فرصتها در جهت نیل به اهداف و تاثیر مثبت بر عملکرد کلی خود استفاده کنیم. مهمتر اینکه، رایانهها عملیات درستی را با توجه به اهداف تنظیم شده و منابع موجود ما پیشنهاد خواهند کرد. تا با اجرا شدن این عملیات ما بر رقبای خود برتری پیدا کنیم. برای رسیدن به این اهداف ابتدا، نیاز داریم مشخص کنیم چه عواملی بر عملکرد ما تاثیر دارند از جمله امور مالی، بازاریابی، تولید و غیره. البته، عوامل خارجی، از جمله رقبا و شرایط اقتصادی نیز وجود دارند که همه این دادهها را باید به متخصصان رایانهای شرکت داد تا از آن برای توسعه برنامههای یارانهای توسعه استفاده کنند. این کار ممکن است کمی طول بکشد و از نظر مالی هزینه بر باشد، اما ارزش آن را دارد.»
نکته بسیار حساسی در این داستان نهفته است و آن اینکه پس از پردازش اطلاعات ورودی به یک سیستم، این اپراتور انسانی یا همان مدیران ارشد شرکت هستند که تصمیمات نهایی را براساس بررسی کلی اطلاعات اتخاذ میکنند. بهطور خلاصه در این الگو فرآیند جمع آوری و پردازش اطلاعات به وسیله رایانه و فرآیند تحلیل و تصمیمگیری نهایی توسط مدیریت انجام میشود.
با این همه، پنل کنترل مدیریت، فکر خوب و عملی نیست. تعداد دادهها اهمیتی ندارد، همیشه عوامل اضافی وجود دارند که نمیتوانند لحاظ شوند و در تمام موقعیت مشخص مدنظر باشند. این عوامل ممکن است شخصیت یک یا چند مدیر، تجربههای تازه، خوب یا بد، یا حتی آب و هوا در روزی مشخص باشد. یک عامل ساده، گاهی تفاوت ایجاد میکند و میتواند نتایج متفاوت و دور از انتظاری را بهوجود آورد. بیشتر این عوامل تصادفی و غیرقابل پیشبینی هستند. از این رو، نتایج چنین سیستمی باید غیر قابل اعتماد و گمراه کننده باشد.
در اینجا میتوان چنین نتیجه گرفت که، مدیر کسی است که باید اطلاعات ارائه شده، از جمله تحلیلهای رایانه ای، را درنظر بگیرد و پس از آن در مورد چگونگی اقدامات مدیریتی قضاوت کند. گفته میشود که مغز انسان بهترین رایانه دنیا است. مغز انسان چیز دیگری دارد که به خودی خود از رایانه برتر است و آن قدرت فهمیدن و درک کردن واقعیتها است. این احساس و غریزه یک مدیر است که مشخص میکند در هر موقعیتی چه چیزی اهمیت دارد و چه چیزی را باید درنظر گرفت و چه چیز را نادیده گرفت. واقعیت آن است که هر موقعیتی در دنیای کسب و کاربا سایر موقعیتها متفاوت است و تصمیمگیریهای خاص خود را میطلبد و مدیران باید با مغز و همه وجودشان مدیریت کنند و علاوهبر رایانهها و اطلاعاتی که از آن میگیرند با توجه به تجربیات گذشته خود عمل کنند. بهطور کلی، پنل کنترل مدیریت در نظر اول بسیار خوب به نظر میرسد. بر این اساس فناوری میتواند کارهای جالبی انجام دهد، مثلا به خلبان اطلاعات ارزشمندی برای هدایت بهتر هواپیما میدهد یا بررسی فروش را براساس متغیرهای مختلف صورت داده و نتایج آن را در اختیار مدیر فروش قرار میدهد، اما این فناوری نیز به مانند هر فناوری دیگری نیاز به یک عامل انسانی برای هدایت، استفاده و تفسیر نتایج و تصمیمگیری براساس خروجی اطلاعات دارد.استفاده از فناوری و خودکنترلی برای به دست آوردن کمک در تصمیمگیریها اهمیت دارند، اما هرگز نمیتواند جایگزین عامل انسانی در مرحله تحلیل نهایی و تعیین اقداماتی باشد که هر سازمان برای دستیابی به موفقیت باید دنبال کند.
ارسال نظر