برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
آیا برای راهبری و مدیریت آمادهاید؟
نویسنده: جیمز کولینز
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
مدیری که سکاندار رهبری یک شرکت یا سازمان میشود خود به پرورش تواناییها و مهارتهای متعدد نیازمند است و باید زمینه مساعدی را برای پرورش تواناییهای گوناگون در بین افراد تحت رهبری و مدیریت خود ایجاد کند. با این حال اغلب مدیران تازه کار و کم تجربه آگاهی چندانی در مورد اصول و روشهای خودپرورشی ندارند درحالیکه به شدت به این دانش نیازمند هستند. در این بخش، نکاتی کلیدی در ارتباط با اصول خودپرورشی ارائه خواهد شد.
نویسنده: جیمز کولینز
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
مدیری که سکاندار رهبری یک شرکت یا سازمان میشود خود به پرورش تواناییها و مهارتهای متعدد نیازمند است و باید زمینه مساعدی را برای پرورش تواناییهای گوناگون در بین افراد تحت رهبری و مدیریت خود ایجاد کند. با این حال اغلب مدیران تازه کار و کم تجربه آگاهی چندانی در مورد اصول و روشهای خودپرورشی ندارند درحالیکه به شدت به این دانش نیازمند هستند. در این بخش، نکاتی کلیدی در ارتباط با اصول خودپرورشی ارائه خواهد شد.
خود پرورشی به خود فرد بستگی دارد: بهطور کلی، دستیابی به دانش کلی یک جنبه از خودپرورشی است و جنبههای دیگری برای این کار وجود دارند. در همه موارد، مدیران بسیاری برای پیشرفت به سایرین وابسته هستند اما این خود پرورشی نیست. این اشتباه سیستم آموزشی ما است که به دانشآموزان القا میشود که معلمها و نظام آموزشی به آنها در یادگیری هرآنچه نیاز دارند بدانند، کمک خواهند کرد و نیازی به خودپروری از جانب آنها نیست. در نتیجه، ما مدیران تحصیلکرده و برجستهای از میان فارغالتحصیلان دانشکدههای خوب داریم که در اغلب موارد پیشرفتهای ناچیزی در زمینههای کاریشان داشتهاند چرا که آنها برای موانع پیشبینی نشده موجود در مسیر کاریشان آماده نشدهاند و سالها بعد بدون افزودن دانش بیشتری نسبت به زمانی که دانشکده را تمام کرده بودند، بازنشسته میشوند. پیشرفت ما از لحظهای که آرامش خانه و دانشکده را ترک میکنیم بر عهده دیگران نیست بلکه به خود ما بستگی دارد. همه ما نقاط قوتی داریم که میتوانیم روی آنها سرمایهگذاری و بهمنظور پیشرفت خودمان از آنها استفاده کنیم. این اولین اصل در مورد خود پرورشی است. نقاط ضعف در همه افراد غیرقابل اجتناب است؛ همینطور هم نقاط قوت. در ایجاد یک سازمان، مدیران نیاز به سرمایهگذاری روی نقاط قوت فردی کارکنان و کمرنگ کردن نقاط ضعف آنها دارند. واقعیت این است که شما باید روی تقویت نقاط قوت خود تمرکز کنید، به علاوه، باید برای مدیریت خودتان هم تلاش کنید.
پرسش اصلی برای مدیران: بهعنوان یک فرد، ما ابتدا نیاز داریم تصمیم بگیریم، «ما دقیقا در چه کسب و کاری هستیم؟» تنها پس از پاسخ به این سوال است که به پیشرفت خود و حمایت از یک هدف خاص یا زندگی حرفهای میتوان ادامه داد. آری، به محض آنکه به این پرسش پاسخ دهید، کار تمام است. البته این به آن معنا نیست که اگر فردی از همان ابتدا در مورد زندگی حرفهایاش برنامهریزی نکند، همه چیز را از دست میدهد و تا ابد محدود میشود. افرادی هستند که کمی دیر «کسبوکارشان» را شناسایی کردهاند اما به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند. مثلا یک کارگر بازنشسته، رستورانی را به نام «هارلند سندرز» تاسیس میکند که بهترین مرغ سرخ شده کنتاکی (کیاِفسی) را در سراسر جهان عرضه کند.
چهار ابزار خود پرورشی : «خواندن»، «نوشتن»، «گوش دادن» و «آموزش» چهار ابزار اصلی برای خود پرورشی محسوب میشوند. اغلب بزرگان و نظریهپردازان عرصه مدیریت در سراسر زندگی حرفهای خود مطالعه کردهاند و خواندن را بهعنوان خاستگاه خودش از دانش گسترده همه حوزههای مختلف علوم معرفی کردهاند. مثلی وجود دارد که میگوید تا وقتی چیزی را ننویسید مالک آن نخواهید بود. بهطور معمول گوش دادن، ابزاری برای خودپرورشی به حساب نمیآید. اما روانشناسان امروزه به ما میگویند که هرکسی بهوسیله صحبت کردن با خودش بهطور پیوسته ارتباط برقرار میکند. تاثیر گوش دادن به آنچه خودمان میگوییم برای همه ما اهمیت زیادی دارد. بهترین راه یادگیری، آموزش است و مدیران میتوانند با آموختن آموختههای خود به افرادشان هم آنها را پرورش دهند و هم به خود پرورشی خودشان کمک کنند. تدریس، مانند نوشتن نیاز به آمادگی بالا و مرتب کردن نظریهها و ایدهها دارد. یک معلم خوب همیشه دانش خود را به روز نگه میدارد تا به اصطلاح دربرابر دانشآموزانش کم نیاورد.
توصیههایی برای خودپرورشی: همیشه آماده باشید، در همه حال پایبند به تعهدات خود باشید، وقتی تغییری رخ میدهد، سریع دست بهکار شوید، سعی کنید انعطافپذیر باشید، اهداف ثابت را مشخص کنید، اما در صورت نیاز راهبردتان را تغییر دهید و هرگز از خطر کردن نهراسید.
آمادهسازی و خطر کردن: وقتی نمیتوانید در هر چیزی موفقیت را تضمین کنید، میتوانید و باید برای دستیابی به آن خود را آماده کنید. در مراحل اولیه زندگی، مدیر خودش را قبل از ورود به هر حرفهای آماده میسازد و شروع میکند به نهایی کردن آنچه حرفه خود خواهد ساخت. در این عرصه باید با احتیاط و عاقبتاندیشی عمل کرد و گامهای محکم و عاقلانه برداشت. مدیری میتواند در فرآیند مدیریت و رهبری موفق شود که بین ریسک و عاقلانه عمل کردن یک نوع تعادل و هماهنگی ایجاد کند.
پایبند تعهدات خود باشید: تمام مدیران دارای نقاط قوت و ضعف مختلفی هستند. آنها باید روی نقاط قوت سرمایهگذاری کرده و آنها را تقویت و نقاط ضعف را رفع کنند. همچنین توصیه میشود که تمام مدیران خود پرورشی را با این پرسش از خودشان شروع کنند: من واقعا مشغول انجام چه کاری هستم؟ آیا کاری که انجام میدهم مطابق با تواناییها و مهارتهای من هست یا خیر ؟ و آیا من توانستهام خود را بهطور کامل و کافی برای مدیریت و رهبری کردن افراد تحت امرم پرورش دهم؟ در واقع باید موانع واقعی را درنظر گرفت که باید بر آنها فایق آمد. بااین حال، تمام مدیران برجسته با خودپرورشی هدفمند و براساس اصولی که داشتند و با کار سخت و تواناییهای ذاتی خودشان، نقشی را ایفا کردهاند که نهتنها قابل توجه و منحصربهفرد است، بلکه آنها را به اوج حرفهای که میخواستند رساندهاند.
alavitarjomeh@gmail.com
ارسال نظر