چگونه با کارکنان با استعداد اما ناسازگار رفتار کنیم؟
نویسنده: Paul Kaye
مترجم: مریم مرادخانی
منبع: LinkedIn
نیروی کار با استعداد مانند موتوری است که کسبوکار ما را به حرکت درمیآورد. ما برای رشد کسبوکار خود نیازمند استعدادهایی هستیم که بتوانند فرصتهایی را که از چشم ما پنهانند، شناسایی کنند. این استعدادها کمک میکنند تا برند ما در ذهن و قلب مشتریان راه پیدا کند و از سایر برندها متمایز شود. در موقعیتهای چالشی، این نیروهای با استعداد هستند که کسبوکار ما را زنده نگه میدارند.
نویسنده: Paul Kaye
مترجم: مریم مرادخانی
منبع: LinkedIn
نیروی کار با استعداد مانند موتوری است که کسبوکار ما را به حرکت درمیآورد. ما برای رشد کسبوکار خود نیازمند استعدادهایی هستیم که بتوانند فرصتهایی را که از چشم ما پنهانند، شناسایی کنند. این استعدادها کمک میکنند تا برند ما در ذهن و قلب مشتریان راه پیدا کند و از سایر برندها متمایز شود. در موقعیتهای چالشی، این نیروهای با استعداد هستند که کسبوکار ما را زنده نگه میدارند. اما کار کردن با این افراد همیشه آسان نیست. در واقع این افراد منشا اصلی بسیاری از تنشها هستند. بعضی از مدیران ترجیح میدهند اصلا چنین افرادی را استخدام نکنند. اما اگر بخواهید در عرصه کسبوکار حرفی برای گفتن داشته باشید، به این استعدادها در تیم خود نیاز دارید.
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی رهبران سازمانها، مدیریت کارکنان با استعدادی است که در عین حال، ناسازگار نیز هستند. من اسم این افراد را «استعدادهای سخت» میگذارم، افرادی که عملکرد موفقی دارند اما کنار آمدن با آنها دشوار است. این نیروها همیشه یک ایده جدید در ذهن دارند. ایدههایی که اغلب سر و صدا به پا میکنند، این هم هیجانانگیز است و هم ترسناک. من تعجب میکنم که چرا بعضی مدیران از استخدام این استعدادها خودداری میکنند. این شاید ریشه در این باور نادرست دارد که «یک مدیر باید بتواند همه چیز را کنترل کند». نکته همینجاست. استعدادهای سخت را نمیتوان کنترل کرد. در خوشبینانهترین حالت، میتوانید آنها را آرام و به مسیر درست هدایت کنید. البته منظور ما از «استعداد سخت» همه کارمندان نیستند. منظور، نیروهای بااستعدادی هستند که در پیشبرد اهداف سازمان نقشی کلیدی ایفا میکنند. آنها سرمایههای ارزشمند سازمان هستند. آنها، صرفنظر از چالشهایی که ایجاد میکنند، عملکرد موفق و متفاوتی دارند. آنها یک کارمند معمولی نیستند. وجه تمایز یک کارمند ناسازگار و یک استعداد سخت همینجاست: استعداد. اما استعدادهای سخت با کارمندان عادی متفاوتند. شما به این استعدادها نیاز دارید چرا که آنها تفاوت ایجاد میکنند. «استیو جابز» نمونه بارز یک استعداد سخت بود. «استیو وزنیاک» یکی از سه بنیانگذار شرکت اپل در این رابطه میگوید: «استیو گاهی جلوی کارمندان را میگرفت و آنها را احمق خطاب میکرد. کنار آمدن با او آسان نبود اما واقعا استعداد عجیبی داشت. او یک نیروی ارزشمند بود».کار کردن در کنار چنین افرادی آسان نیست و مهمتر اینکه، برای برقراری ارتباط سازنده با این افراد، یک راهحل واحد وجود ندارد. اما تکنیکهایی وجود دارد که میتوانید هنگام تعامل با این افراد آنها را بهکار ببرید:
به آنها آزادی عمل بدهید. وقتی با استعدادهای ناسازگار روبهرو میشویم تلاش میکنیم آنها را کنترل کنیم.اما اگر آنها را محدود کنید، نتیجه معکوس خواهید گرفت. آنها حالت تدافعی به خود میگیرند، سرخورده میشوند یا احساس میکنند کسی آنها را درک نمیکند و در نتیجه، تحمل آنها سختتر خواهد شد. افراد با استعداد نیاز دارند تا به نحوی انرژی خود را تخلیه کنند. پروژههای مهم و چالشی را به آنها محول کنید. به آنها آزادی عمل بدهید تا بتوانند راهحل مسائل را پیدا و فرصتهای جدید خلق کنند. آنها باید بتوانند دائما از مهارتهای خود استفاده کنند. اجازه ندهید محیط کار برای آنها کسلکننده شود.بازخورد را در اولویت قرار دهید. ارتباط خود را با اعضای تیم حفظ کنید، بهویژه با افراد با استعداد. ایجاد یک رابطه، بر پایه صداقت و تعامل دائمی به شما کمک میکند انرژی کارکنان خود را در مسیر درست بهکار بگیرید. استعدادها اغلب متوجه رفتارهای آزاردهنده خود و تاثیر آن روی دیگران نیستند. به آنها به صورت مداوم بازخورد ارائه دهید. بازخورد مثبت به آنها کمک میکند تا اعمال و رفتار مثبت خود را تقویت کنند و از استعدادهای خود به درستی استفاده کنند. گاهی نیز لازم است که بازخوردهای سازنده دریافت کنند تا رفتارهای خود را اصلاح کنند. به درد دلهای آنها گوش دهید. به آنها اجازه دهید تا هر از گاهی حرف دل خود را به شما بزنند، اما فقط به شما. آنها باید بتوانند با شما احساس راحتی کنند و از مسائل و مشکلات خود بگویند. وقتی شما به درد دلهای آنها گوش میدهید، این یعنی احساسات آنها برای شما مهم است. بنشینید و فقط گوش کنید. نه قضاوت کنید و نه کلام آنها را قطع کنید. محیط امنی ایجاد کنید تا بتوانند به راحتی صحبت کنند. شما موظف به حل تمام مشکلات آنها نیستید اما به آنها اطمینان بدهید که مادامی که حل مشکل آنها، در حوزه وظایف شماست، از هیچ تلاشی دریغ نخواهید کرد. بهتر است کارمند شما با شما درد دل کند تا با کارمندان دیگر.
مشکلات را پشت گوش نیندازید. بیشتر نیروهای با استعداد برای مدیران چالش ایجاد میکنند. بسیاری از مدیران به جای حل مساله، آن را نادیده میگیرند به این امید که شرایط به مرور زمان بهتر شود. این رویکرد به هیچوجه نتیجهبخش نیست. شما باید با مشکلات مواجه شوید و آنها را مو به مو بررسی کنید. اگر کارمند شما با دیگران برخورد مناسبی ندارد، به او بگویید. اگر کارهای خود را به موقع انجام نمیدهد، به او بگویید و پس از اینکه مساله مشخص شد، با کمک یکدیگر برای رفع آن به تفاهم برسید.بر احساسات خود مسلط شوید. استعدادهای سخت گاهی روی اعصاب شما راه میروند و هر کاری میکنند تا شما را عصبانی کنند. اجازه ندهید این اتفاق بیفتد. به خشم خود مسلط شوید. به هر حال سر و کار داشتن با این افراد واقعا خستهکننده است. در این لحظات، بکوشید تا نقاط مثبت و منحصربهفرد آنها را دائما به خود یادآوری کنید. مراقب جایگاه خود باشید. هرگز اجازه ندهید که افراد با استعداد موقعیت شما را به خطر بیندازند.
ممکن است این افراد از شما باتجربهتر باشند یا پروژههای مهم، بدون آنها پیش نرود. آنها ممکن است از همین اهرمها برای تضعیف جایگاه شما استفاده کنند. اجازه ندهید جایگاه شما تحت تاثیر موفقیتهای آنها متزلزل شود. اگر اجازه دهید هر کاری که دوست دارند انجام دهند، عملا رفتارهای مخرب آنها را تایید کردهاید. در برابر این افراد بر سر موضع خود بمانید حتی اگر گوش دادن به خواستههای آنها، گزینه آسانتری باشد.بهعنوان رهبر یک سازمان، وظیفه شماست که استعدادهایی را جستوجو کنید که بتوانند آینده کسبوکارتان را متحول و ایدههای جدید خلق کنند. سپس باید آنها را مدیریت کنید و آموزش دهید. فرار از استعدادهای سخت، تنها پاک کردن صورت مساله است. این نقل قول قدیمی را به یاد دارید؟ «ما نمیتوانیم با آنها زندگی کنیم اما زندگی بدون آنها هم غیرممکن است». این چالش را بپذیرید چرا که ارزشش را دارد.
ارسال نظر