بلومبرگ روی آثار موزه هنرهای معاصر قیمت گذاشت
سرمایهسازی هنرهای تجسمی
گروه فرهنگ و هنر: رونق هنرهای تجسمی در ایران همچنانکه در گزارشهای متعددی در همین صفحه منتشر شده در دو سال گذشته توانسته است بازده اقتصادی این نوع از هنرها را تضمین و تثبیت کند. در واقع شاید بتوان گفت درآمدزاترین بخش فرهنگی ایران در حوزه بینالمللی که عمدتا در اختیار بخش خصوصی است، هنرهای تجسمی بوده است. گسترش تعداد گالریهای نمایشدهنده آثار برجسته ایرانی و همزمان با آن افزایش حضورهای جهانی هنرمندان تجسمی کار ایران در حراجهای بینالمللی، نگاه گالریدارهای بزرگ و مجموعهداران کلان دنیا را متوجه جادوی دستان هنرمندان ایرانی کرده است.
گروه فرهنگ و هنر: رونق هنرهای تجسمی در ایران همچنانکه در گزارشهای متعددی در همین صفحه منتشر شده در دو سال گذشته توانسته است بازده اقتصادی این نوع از هنرها را تضمین و تثبیت کند. در واقع شاید بتوان گفت درآمدزاترین بخش فرهنگی ایران در حوزه بینالمللی که عمدتا در اختیار بخش خصوصی است، هنرهای تجسمی بوده است.گسترش تعداد گالریهای نمایشدهنده آثار برجسته ایرانی و همزمان با آن افزایش حضورهای جهانی هنرمندان تجسمی کار ایران در حراجهای بینالمللی، نگاه گالریدارهای بزرگ و مجموعهداران کلان دنیا را متوجه جادوی دستان هنرمندان ایرانی کرده است. اما این تنها یک سوی ماجرا است. سوی دیگر این داستان به ارزش و اعتبار گنجینههای هنری موجود در ایران مربوط میشود که گزارش زیر اطلاعاتی جامعتر در این باره را بررسی میکند.تنها پس از چند روز از فروکش کردن اخبار موزه هنرهای معاصر تهران که به مدد برپایی نمایشگاه «ذهنیت ملموس» و نمایش آثار گنجینه صورت گرفته بود؛ با برپایی نمایشگاه «در جستوجوی گمشده: فریده لاشایی» و نمایش بخشی دیگر از آثار گنجینه، دوباره این موزه، به صدر اخبار هنری جهان بازگشته است.
به گزارش خبرگزاری هنرآنلاین نمایشگاه آثار فریده لاشایی و منتخبی از آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران با عنوان «در جستوجوی گمشده» که از روز ۳۰ آبانماه با حضور هنرمندان، استادان و مقامات فرهنگی هنری در موزه هنرهای معاصر تهران افتتاح شد؛ این روزها انعکاس مختلفی در رسانههای جهانی داشته است. این موضوع در حالی صورت گرفته است که همچنان برخی از نشریات بینالمللی در حال تجزیه و تحلیل نمایشگاه پیشین موزه هنرهای معاصر «ذهنیت ملموس» هستند.در نمایشگاه «در جستوجوی گمشده» ۴۰ اثر از آثار گنجینه موزه در کنار مجموعهای گردآوری شده از آثار زندهیاد فریده لاشایی به نمایش در آمده است. همچنین در ارتباط با این نمایشگاه همایش یک روزهای با حضور هنرمندان، منتقدان و صاحبنظران ایرانی و بینالمللی، همچون کاترین دزگر رئیس موزه گنت بلژیک، ونیشیا پورتر رئیس بخش هنر معاصر کشورهای اسلامی موزه بریتیش میوزیوم و جرمانو چلانت مدیر هنری بنیاد پرادا برگزار شد که واکنشهای مختلفی در رسانههای داخلی و خارجی داشته است. اما این در حالی است که همچنان رسانههای مختلف جهانی در پی تجزیه و تحلیل نمایشگاه «ذهنیت ملموس» هستند که ۲۰ آبانماه در موزه هنرهای معاصر به پایان رسید.
نمایش مجموعهای از آثار دیدهنشده هنر غرب در ایران
از مدتی پیش از برگزاری نمایشگاه «ذهنیت ملموس»، خبر رونمایی از آثار بزرگانی چون پیکاسو، روتکو، پولاک، دکونینگ و انبوهی استاد سترگ هنر معاصر و مدرن جهان در برخی از رسانههای خبری بازتاب یافته بود. پایگاه خبری چون «ونتی فر» که عموما رد خبرهای دست اول و داغ مربوط به دنیای هنر را میگیرد، با انتخاب تیتری هوشمندانه، روی این نمایشگاه متمرکز شده و نوشته بود: «نمایش مجموعهای از آثار دیدهنشده هنر غرب در ایران» و سپس با آوردن عکسهایی از آثار «وارهول» و «روتکو» روی این موضوع متمرکز شده که شمار بزرگی از این آثار برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی از انبار موزه خارج میشوند و سپس شرح کاملی از چگونگی شکلگیری این مجموعه به دست داده و در گفتوگوهای کوتاهی بانیان این نمایشگاه را نیز به صحبت گرفته بود.با چنین استقبالی، پیشبینی هم میشد که نمایشگاه بعدی موزه هنرهای معاصر تهران و نیز اخبار آن در صدر خبرگزاریهای هنری قرار گیرد که البته این انتظار بهسرعت بهبار نشست.اما دیدار سفرای خارجی از این نمایشگاهها و شعف فراوان آنها از دیدن آثار هنری موجود در ایران نیز بهسرعت در سراسر جهان منتشر شد. پایگاه خبری «بلومبرگ» هم در این میانه، «پیتر والدمن» خبرنگار خود را به موزه فرستاد.
مجموعهای با قیمت تقریبی 3 میلیارد دلار
در گزارش مفصل والدمن که با عنوان «سرکی به داخل مجموعه هنرهای معاصر ایران» منتشر شد، او مشاهداتش را چنین آورد: «رنوآر، پولاک، بیکن، وارهول، پیکاسو، روتکو و هرکس که فکرش را بکنید را توی آن انبار دیدم. شکی نیست که شماری از این آثار برای احترام به ارزشهای اسلامی، قرار نیست بهنمایش در بیایند، ولی تعداد همینها که قابل نمایش هستند آنقدر زیاد است که شاید لازم باشد موزه تهران، چند بار این نمایشگاه را تجدید و آثار حاضر در نمایشگاه را زود به زود عوض کند تا همه آنها به دید عموم برسند. چیزی که دیدم، یک مجموعه استثنایی بود که بهگمانم دستکم ۳ میلیارد دلار قیمت داشته و بزرگترین و ارزندهترین مجموعه هنری است که در خارج از مرزهای جهان غرب وجود دارد.»دیگر موج استقبال شروع شده و جایی نبود که خبر نمایشگاه «ذهنیت ملموس» را نبینید: از رویترز و فرانس پرس و خبرگزاریهای عمومی گرفته تا پایگاههایی که بهصورت ویژه روی اخبار هنری کار میکردند.
از رسانههای غربی، آسیایی، اروپایی و رسانههای بیطرف بگیرید تا حتی آن خبرگزاری که با تیتر موذیانه «ایران سالهاست که بهترین مجموعه هنرهای مدرن جهان را مخفی میکند» این خبر را پوشش داده، بههرحال از هر طرف بهشکلی به این نمایشگاه توجه کردند و خبر آن را در رسانههای خود آوردند.در طول نمایشگاه «ذهنیت ملموس» هم این روند ادامه داشت و با گشایش آن، شمار زیادی از رسانههای خبری و تحلیلی جهان به این مجموعه پرداختند و آن را در بالای اخبار خود گذاشتند. سردبیر پایگاه تحلیلی هنری «هفکس» ضمن آوردن عکسی از دیدار سفیر آلمان از نمایشگاه، این مجموعه را بهترین و دقیقترین نمونه از مجموعههای هنر مدرن جهان خوانده و خواستار این شده بود که شمار چنین نمایشگاههایی افزایش یابد و موزه هنرهای معاصر تهران در نمایش دیگر آثاری که بهخاطر کمبود جا، امکان نمایش نیافتند، اندکی گشاده دست باشد و علاقهمندان به این دوره هنر جهان را بینصیب نگذارد.
عکس آثار موزه در شبکههای اجتماعی
همه پایگاههای اشتراک عکس نظیر پینترست و اینستاگرام هم در این مدت از عکسهای حرفهای و مبتدی آثار نمایشگاه انباشته شدند؛ به شکلی که تقریبا هر اهل هنری، دستکم یک عکس از خود را با یکی از این آثار تاریخی و بینظیر روی این شبکهها فرستاده و فارغ از درستی و نادرستی این حرکت، در خبررسانی برای این نمایشگاه نقشی را ایفا میکرد.پایگاه بلومبرگ هم با دست گذاشتن روی همین مساله، به سیل انبوه مشتاقانی پرداخته بود که در خلسهای رویایی و در برخورد با آثاری که پیشتر از آن تنها اسم صاحبان آن را شنیده یا شاید عکسهای آن را دیده بودند، همگی بارها در داخل موزه میگشتند و کمتر کسی گویا دلش میآمده به این راحتی از این مجموعه بینظیر دل بکند و بیرون برود.
شوق رسانهها برای دوباره و کامل دیدن موزه
در میان تحلیلهای این رسانهها آنچه بیش از هر چیز به آن اشاره شده، این موضوع بود که نمایشگاه بعدی موزه هنرهای معاصر چه میتواند باشد؟ این پایگاههای اطلاعرسانی هنری که برخی از آنها همچون نشریه اینترنتی «روزنامه هنر» آن را به «حمله نرم ایران به غرب» تحلیل کرده، روند آینده موزه هنرهای معاصر را با سوال برای خود به پایان بردند.اما هنوز این تحلیلها به پایان نرسیده، این روزها موزه هنرهای معاصر با برپایی نمایشگاه «در جستوجوی گمشده» ۴۰ اثر دیگر از آثار گنجینه موزه را در کنار آثار فریده لاشایی به نمایش درآورده است که باعث شعف مضاعف در میان رسانههای بینالمللی شده است. این رسانهها بیشتر این روزها به انتشار اخبار این نمایشگاه پرداختهاند و باید منتظر بود که در آینده نزدیک تحلیل آنها را از نمایشگاه پیشرو موزه هنرهای معاصر دید و خواند.
ارسال نظر