تولد ۷۵ سالگی محمدعلی سپانلو در خانه هنرمندان برگزار شد
کتابهای بد در زبالهدان تاریخ
شامگاه جمعه همزمان با هفتاد و پنجمین سالگرد تولد محمدعلی سپانلو شاعر، پژوهشگر و مترجم فقید، مراسم بزرگداشتی در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد. این مراسم با پرفورمنس مهدی نادری که در آن با بازی نادر مشایخی سپانلو به صحنه دعوت شده بود، آغاز شد و در ادامه مهدی اخوت از دوستان محمدعلی سپانلو درباره ویژگیهای او گفت: ۵۰ سال با سپانلو زندگی کردم و در این مدت از او بسیار آموختم.
او تا آخرین روزهایش سرتاپا زندگی بود. حافظهای قوی داشت و مراوده با او یک نوع تبادل فرهنگی بود.
شامگاه جمعه همزمان با هفتاد و پنجمین سالگرد تولد محمدعلی سپانلو شاعر، پژوهشگر و مترجم فقید، مراسم بزرگداشتی در تالار شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد. این مراسم با پرفورمنس مهدی نادری که در آن با بازی نادر مشایخی سپانلو به صحنه دعوت شده بود، آغاز شد و در ادامه مهدی اخوت از دوستان محمدعلی سپانلو درباره ویژگیهای او گفت: ۵۰ سال با سپانلو زندگی کردم و در این مدت از او بسیار آموختم.
او تا آخرین روزهایش سرتاپا زندگی بود. حافظهای قوی داشت و مراوده با او یک نوع تبادل فرهنگی بود. تا جاییکه میتوانست، به جوانان کمک میکرد. کتابهای خوب را معرفی میکرد و اتاقی داشتیم به نام زبالهدان تاریخ که کتابهای بد مزخرف را به من میداد و میگفت اینها را در زبالهدان تاریخ بیندازد.
در ادامه مراسم امید روحانی درباره ویژگی نسل سپانلو چنین گفت: خیلیها به تئوری نسلها معتقد نیستند؛ اما واقعیت این است که وجوه و نشانههای مشترک در نسلها وجود دارد. این منتقد به متولدان سالهای ۱۳۱۷ تا ۲۲ اشاره کرد و گفت: شخصیتهایی که در این دوره به دنیا آمدند منشأ بسیاری از اتفاقهای فرهنگی و هنری در جامعه ما شدند. این شخصیتها همه از دوره پرتلاطم سالهای ۲۰ برآمدند و پس از کودتای سال ۳۲ فضای فکریشان تکمیل شد. نسلی که نگاه و علایق مشترکی به جهان داشت.
این نسل وقتی در آغاز دهه ۴۰ کارهای فرهنگیاش را شروع کرد، کارش با نوعی شور و شیدایی همراه بود، همه آنها جامعالاطراف بودند و زندگی در آشوب این را به آنها آموخته بود. پس از سالها که این آشوبها فرونشست باز هم این افراد علایق مشترک داشتند، علایقی از جمله پیدا کردن ریشهها که از ویژگیهای این نسل بود.
روحانی در ادامه اظهار کرد: تسلط بر ترانه، موسیقی شهری و موسیقی درونی اشعار از ویژگیهای سپانلو بود؛ چون او با عمق به آنها نگاه میکرد. در ضمن سپانلوی دیگری داریم که بعد از دهه ۵۰ به ریشهیابی تاریخ دست میزند. او در داستاننویسی برای ما ریشه پیدا میکند؛ به همین خاطر تمام متون و ترجمهها را خواند که باعث شد عمق نگاه پیدا کند.
او زمانی که نقد ادبی کار میکند و شعر میگوید ما را با این ریشهها آشنا میکند. وی افزود: در دهه ۵۰ تا بعد از انقلاب شعر سپانلو به پختگی میرسد که ناشی از احاطه او بر شعر کهن است. شعر او همراه با تصاویری است که از ریشههای کهن میآیند و انتزاعی نیستند.
ارسال نظر