هابیل علیاف آهنگساز و نوازنده برجسته آذربایجانی درسن۸۴ سالگی درگذشت
خداحافظی با جادوگرکمانچه
گروه فرهنگ و هنر: «آن جادوگر آرشهبه دست رفته است»؛ این جمله روایت خداحافظی با آهنگساز و نوازنده برجسته آذربایجانی است که اجرای کنسرت در ایران را بیشتر از وطنش دوست داشت و چهار سال پس از خداحافظیاش با صحنه، به ایران آمد و نتوانست در مقابل خواست قلبیاشبرای برگزاری کنسرت در ایران مقاومت کند.
هابیل علیاف، نه تنها نام بیگانهای با گوش هنردوستان و مخاطبان موسیقی ایرانی نیست، بلکه بسیاری از دوستداران موسیقی نام علیاف را همواره در کنار نام بزرگان هموطن خود همچون شهناز، بهاری، پایور، یاحقی و.
گروه فرهنگ و هنر: «آن جادوگر آرشهبه دست رفته است»؛ این جمله روایت خداحافظی با آهنگساز و نوازنده برجسته آذربایجانی است که اجرای کنسرت در ایران را بیشتر از وطنش دوست داشت و چهار سال پس از خداحافظیاش با صحنه، به ایران آمد و نتوانست در مقابل خواست قلبیاشبرای برگزاری کنسرت در ایران مقاومت کند.
هابیل علیاف، نه تنها نام بیگانهای با گوش هنردوستان و مخاطبان موسیقی ایرانی نیست، بلکه بسیاری از دوستداران موسیقی نام علیاف را همواره در کنار نام بزرگان هموطن خود همچون شهناز، بهاری، پایور، یاحقی و... بر زبان میآورند. این سطح از قرابت و محبوبیت باعث شده است تا مرگ این نوازنده آذربایجانی، برای قریب به اتفاق مخاطبان موسیقی و بخش قابل توجهی از هنردوستان ایرانی تلخ و سوگوارکننده باشد.این در حالی است که پیش از این و در چند روز گذشته خبرهای ضد و نقیضی از مرگ وی در سایتهای خبری و برخی رسانههای چاپی منتشر شده بود اما خیلی سریع در شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی خبر مرگ علیاف تکذیب شد. واکنش سریع و گسترده مخاطبان ایرانی به تکذیب خبر درگذشت علیاف پس از آنکه به کما رفته بود، بهخوبی توانست اندوه جمعی ایرانیان از خداحافظی همیشگی این هنرمند با جهان را به نمایش بگذارد.
با این همه خبر درگذشت علیاف روز گذشته به صورت رسمی در رسانهها اعلام شد و کمانچه و صحنه اجرای کنسرتها بهویژه در ایران برای همیشه با دستهای جادوگر آرشه خداحافظی کردند هرچند که خود علیاف سال ۸۴ در آخرین کنسرت زندگیاش در ایران برای همیشه از هواداران ایرانیاش خداحافظی کرده بود.
گذر کوتاه در زندگی
هابیل مصطفی اوغلو علیاف در ۶ خرداد ۱۳۰۶ در روستایی در منطقه آغداش (جمهوری آذربایجان) به دنیا آمد. زمانیکه هابیل علیاف در دبستان مشغول تحصیل بود احمد آغدامسکی خواننده مشهور آن زمان، اتاقی در خانه آنها اجاره کرد و این حضور و رفتوآمدهای آغدامسکی با دیگر موسیقیدانان سرآغاز علاقه هابیل به موسیقی شد. علاقه و کشش هابیل به موسیقی با تشویق و حمایت مادر همراه شد به گونهای که بعدها در گفتوگویی اعلام کرد که حضورش در دنیای هنر را مدیون دو نفر است: اول احمد آغدامسکی و دیگری مادرش نسا خانم. با تشویقهای آغدامسکی و حمایتهای مادر وارد مدرسه موسیقی در آغداش شد و ساز تار را انتخاب کرد ولی به علت ضعف جثه نمیتوانست به درستی تار را در دست بگیرد به همین خاطر ساز کمانچه را برگزید.۱۱ ساله بود که اولین بار در مدرسه به اجرای موسیقی پرداخت. هابیل بعد از اتمام کلاس هفتم وارد مدرسه پداگوژی شد و همزمان نیز در تئاتر دولتی درام وزیروف آغداش ساز میزد. در سال ۱۹۵۲ به باکو رفت و وارد مدرسه موسیقی عاصف زینالی شد و شروع به یادگیری ظرایف مقامهای موسیقی نزد قربان پیریمف (نوازنده تار) و خان شوشینسکی کرد. در سال ۱۹۵۳ وی وارد انجمن فلارمونیک دولتی آذربایجان شد. اولین حضور وی در تلویزیون در سال ۱۹۶۱ بود که در آنجا وی سهگاه را با تکنیکهای نوینی اجرا کرد که بحثهای بسیاری را برانگیخت.هابیل علیاف اجراهای بسیاری در شوروی و همچنین ترکیه، ایالات متحده آمریکا، آلمان، انگلستان، فرانسه، هندوستان، پاکستان، ایران، مصر، سوئد، هلند، تونس، ژاپن، سوریه و... داشته است. وی در سال ۱۹۵۴ ازدواج کرده و صاحب سه دختر و یک پسر بود.
علیاف در ایران
ایرانیان به شکل گسترده با نوای ساز علیاف درسالهای اولیه بعد از انقلاب آشنا شدند، زمانی که برخی از آلبومها از تکنوازیهای علیاف و رامیز قلیاف یا سمفونی شور امیراف در بازار موسیقی ایران توزیع شد.اما حضور جدی و صحنهای علیاف در ایران به سالهای اولیه دهه هفتاد خورشیدی باز میگردد. در آن سال واحد موسیقی حوزه هنری گروهی از نامیترین هنرمندان موسیقی آذربایجانی را به تهران دعوت کردند که هابیلعلیاف و عارف بابایف (آوازخوان معروف) از جمله آنها بودند.آنها اجراهای مختلفی داشتند و علیاف نیز به همراه علیاصغر بهاری (نوازنده نامیکمانچه) در تالار اندیشه به اجرای برنامه پرداخت که با استقبال بالای مخاطبان روبهرو شد. برخی از اجراهای آنها نیز در سانس ویژهای در ساختمان سینما آزادی تهران به صحنه رفت.در اجرای تالار اندیشه علیاف با همراهی تنبک همایون شجریان، کمانچه نواخت و مدتی بعد با تشویق جمعیت محمدرضا شجریان هم به آنها ملحق شد.شجریان آوازی در ماهور روی غزل «حسب حالی ننوشتیم و شد ایامی چند» حافظ خواند و در ادامه تصنیف معروف مرغ سحر را با ساز علی اف اجرا کرد.علیاف مدتی بعد با آواز نصرالله ناصحپور و تنبک پیمان ناصحپور در تالار وحدت به اجرای برنامه پرداخت. همچنانکه بعدها در آلبوم سرمستان به همکاری با جلال ذوالفنون پرداخت.آخرین اجرای هابیل علیاف در ایران به ۱۰ سال قبلبرمیگردد. اجرایی که خود آن را اجرای خداحافظی نامید؛ ۳۰ آبان ماه سال ۱۳۸۴ در تالار وحدت.در این اجرا علیاف ضمن نواختن قطعاتی در موسیقی آذری ترانه معروف «از برت دامنکشان/ رفتمای نامهربان/ از من آزردهدل/ کی دگر بینی نشان / رفتم که رفتم» علی تجویدی را برای حاضران اجرا کرد.
شیوههای نوازندگی
«من همیشه آنقدر تمرین میکردم و به اندازهای ساز میزدم که گاهی همسرم سازم را از من میگرفت. حتی زمانی که غذا میخوردم منتظر بودم که غذا تمام شود تا من دوباره ساز بزنم. موسیقی در همه لحظات زندگیام با من همراه بوده و هست بهویژه زمانی که غمگین هستم خیلی به من کمک میکند.» این جمله را علی اف در گفتوگو با روزنامه همشهری در سال ۸۴ گفته بود که نشاندهنده تاکید بسیار او بر نوازندگی دقیق و درست و همچنین عشق و علاقه کم نظیرش به ساز زدن است.هابیل علیاف ضمن آنکه با نغمههای موسیقی آذربایجانی آشنا بود، در شناخت نغمههای موسیقی ردیفی ایرانی نیز دستی چیره داشت. این چیرگی و تسلط را میتوان از جواب آوازهایی که در همان اجرای کوتاهش با محمدرضا شجریان به صحنه رفت، درک و دریافت کرد.علاوهبر آن او در نواختن ساز حس و شور ویژهای داشت که این حس را به خوبی و هنگام نواختن ساز در صورت و حرکات بدن میتوانستیم شاهد باشیم. باوجود آنکه در دوره شوروی سابق یکسان سازی سازها و نیز حذف نتهای مربوط به موسیقی شرق یا همان ربع پردهها انجام شد، علیاف اما توانست با ذهن و کار شخصی این مشکل را بر طرف سازد که اوج این هنرنمایی و نواختن فواصل موسیقی ایران را در اجرای همراه با شجریان میتوان حس کرد.علی اف در نواختن کمانچه هم تکنیک ویژهای داشت و علاوهبر شیرینکاریهایش، کندهکاریهایی که روی سیمها و دسته ساز انجام میداد، مثال زدنی بود.
ارسال نظر